شفقنا افغانستان- در زمان رانندگی در کابل، روی شیشهی ماشینهایی که در شهر تردد میکنند برچسبهایی را میبینید که شعار نوشتهشده روی تعدادی از آنها، از بهترین راه زندگی در شهری سخن میگوید که سرشار از رنجها و دشواریها است و در چشم بسیاری از مردم افغانستان، رو به ویرانی بیشتری پیش میرود.
از زیباترین شعارهایی که میتوان دید این است: «از امروز لذت ببر، و فردا را فراموش کن!»
اما این کار دشوارتر از آن است که به نظر میآید.
دشواری آن زمانی روشنتر شد که ماه گذشته، طالبان در یک بمبگذاری بزرگ، و تیراندازیهای پس از آن که سازمان امنیت ملی افغانستان را هدف قرار داده بود، منجر به کشتهشدن ۶۴ نفر و زخمیشدن بیش از ۳۴۰ نفر دیگر شدند.
این حقیقت که شبهنظامیان قادر به راهاندازی چنین حملاتی در منطقهیی در مرکز پایتخت هستند که قرار است امنیت بالایی داشته باشد، به اوجگرفتن انتقادها نسبت به رییسجمهور افغانستان اشرفغنی افزوده است.
همچنین، این حقیقت اتفاق نظر در میان ناظران بینالمللی و افغانستان را تقویت کرده است که «دولت وحدت ملی» بهرهبری اشرفغنی، که پس از انتخابات نافرجام سال ۲۰۱۴ در طی یک توافق شکل گرفت، در خطر سقوط قرار دارد.
غنی یکی از مقامات سابق بانک جهانی با شهرتی بهعنوان «مغز متفکر جهان» است. او برای جلوگیری از آنکه دولتش توسط بحرانهای پیش روی افغانستان از هم نپاشد، وظیفهیی سنگین و خطیر بر شانه دارد.
غنی مدتی کوتاه پس از بمبگذاری کابل در یک سخنرانی گفت: «ما جنگطلب نیستیم و هرگز نیز جنگی را شروع نمیکنیم. اما اگر جنگ را بر ما تحمیل کنند، مبارزه خواهیم کرد».
او گفت که دولتش «متحد» است، اما در حقیقت این مسأله بهشکل گسترده مورد مناقشه است.
بحرانهای متعددی در مقابل دولت افغانستان قرار دارد. اقتصاد افغانستان در وضعیتی نامناسب قرار گرفته است. پول افغانستان، در طی یک سال، ۲۰ درصد ارزش خود در برابر دالر را از دست داده است. چندین هزار نفر از مردم افغانستان، که بسیاری از آنها جوان و از طبقهی متوسط هستند، در جستوجوی شغل، آموزش و امنیت، به سمت اروپا رفته و کشور را ترک کردهاند.
جنگ با طالبان در حال گسترش است. تلفات افراد ملکی روزبهروز افزایش مییابد. بخشهای زیادی از کشور خارج از کنترل دولت قرار دارد. مذاکرات صلح هنوز یک رؤیای بسیار دور است. فساد بهشکل گسترده وجود دارد.
فقط کافی است برای مدتی با ماشین در کابل بگردید تا شواهدی از این امر بیابید که چگونه این بیثباتی عمومی میتواند در هر جا، بر زندگی مردم افغانستان تاثیر بگذارد.
جادههای این شهر، پر شده است از پستهای بازرسی، پولیسها، سربازان، نگهبانان مسلح و ساختمانهایی پیچیده در سیمهای خاردار و موانع بتنی ضخیم که از آنها در برابر انفجار محافظت میکند. علیرغم میلیاردها دالر کمکهای خارجی که به به این شهر سرازیر شده است، زنانی در برقعهای آبی و مردانی نحیف با عصا، در خیابان برای پول گدایی میکنند.
برای مدت طولانی، کابل تا حدی برای خارجیها امن بود. آنها در کافهها و رستورانها غذا میخوردند. اما اکنون احتمال دیدن یک دیپلمات غربی در حال قدمزدن در خیابانهای کابل، بههمان اندازه است که شما احتمال داشته باشد خرسی قطبی را در شهر ببینید. کری جین ویلسون در مصاحبهیی با اِن.آر.پی در ماه مارچ گفت: «میتوان گفت که آنها زندانی شدهاند».
پنجشنبهی گذشته، ویلسون که کارمند یکی از مؤسسات خیریه بود، از شهر شرقی افغانستان، جلالآباد، ربوده شد. براساس گزارشها، ربایندگان او مردانی بودند که خود را مقامات اطلاعاتی دولت معرفی کردند.
ویلسون برای ۲۰ سال در افغانستان کار کرده بود. او اخیراً با سازمان خیریهیی کار میکرد که به زنان فقیر افغانستان کمک میکرد تا خودشان تبدیل به کارآفرین شوند –برای مثال، با تولید و فروش کارهای دستی.
تا همین اواخر، او در ادارهی یک فروشگاه هنر و صنایع دستی بهنام گنجینه همکاری میکرد که نمایشگاهی برای هنرمندان افغانستان بود و بین خارجیها محبوبیت زیادی داشت. چند هفته قبل، بدترشدن اوضاع امنیتی باعث شد تا گنجینه نیز بهناچار درهایش را برای همیشه ببندد، چراکه به ندرت بازدیدکنندهیی به آنجا سر میزد.
شکست در برآوردهکردن وعدهها
در طی سالهایی که گذشت، افغانستان که تحتالشعاع جنگهای خونینتر قرار گرفته بود، از سرتیتر خبرهای جهان محو شد. اما اکنون تعدادی از سیاستگذاران خارجی درحال به صدا درآوردن زنگ خطر هستند.
در ماه فبروری، جیمز کپر، رییس اطلاعات ملی، هشدار داد که افغانستان در سال ۲۰۱۶، «در معرض تهدید جدی یک شکست سیاسی قرار دارد».
او نگرانیاش را نسبت به «فقدان انسجام سیاسی، افزایش دولتهای محلی مدعی قدرت، مشکلات اقتصادی، و حملات مداوم طالبان در سراسر کشور» بیان داشت.
نمایندهی سازمان ملل در افغانستان، نیکولاس هیسم، در ماه مارچ به شورای امنیت گفت که اگر دولت افغانستان تنها بتواند تا پایان این سال دوام بیاورد، باتوجه به نگرانیهای بالا، این یک «دستآورد» خواهد بود.
یکی از نقاط آسیبپذیر اصلی دولت افغانستان این است که بنیاد شکلگیری آن از اساس ضعیف است. در سال ۲۰۱۴، افغانستان انتخاباتی را برگزار کرد که بر سر نتایج آن، با اتهام انجامگرفتن تقلب، اختلافات و مشاجرات شدیدی صورت گرفت.
وزیر امور خارجهی ایالات متحده، جانکری، در این اختلافات میانجیگری کرد و منجر به شکلگیری توافقی شد که در آن هر دو کاندید برتر در قدرت شریک شدند. اشرفغنی عنوان رییسجمهور را به خود اختصاص داد و رقیب انتخاباتیاش عبداللهعبدالله، بهعنوان رییس اجراییه منصوب شد –مقامی که توسط فرمان رییسجمهور ایجاد شد.
هر دو طرف توافقنامهیی را امضا کردند که این معامله برای تقسیم قدرت در آن گنجانده شده بود. یکی از شرایط ذکرشده در این توافقنامه، تعهد به برگزاری لویه جرگه پس از دو سال از آغاز دولت بود که وظیفهی آن بحث بر سر اصلاح قانون اساسی و تبدیل مقام رییس اجراییه به نخستوزیر باشد.
آخرین مهلت برای برگزاری این لویه جرگه، پنجماه بعد به پایان میرسد. تعداد اندکی از کارشناسان در افغانستان باور دارند که شانس چندانی برای برگزاری لویه جرگه تا آن زمان وجود دارد.
پیش از آن، باید انتخابات شورای ولایتی و پارلمانی انجام شود، چراکه اعضای لویه جرگه از این بدنهها انتخاب میشوند. پیش از انتخابات، برای پیشگیری از رخدادن افتضاح دیگری مانند انتخابات ۲۰۱۴، اصلاحات انتخاباتی باید صورت بگیرد.
به گفتهی مایکل کوگلمن، عضو ارشد مرکز بینالمللی وودر ویلسون در جنوب و جنوبشرق آسیا، دولت افغانستان تاکنون ناکام بوده و حتا موفق به پرکردن تمام پستها در کابینهاش نشده است.
بااینحال، شکست در برآوردهکردن وعدههایی که در زمان مذاکرات برای شکلگیری دولت داده شده بود، خطرات جدی با خود همراه دارد. غنی دشمنان سیاسی بسیاری دارد که انتظار میرود از این شکستها بهعنوان شاهدی بر این مدعا که دولت غنی مشروعیت خود را از دست داده است استفاده کنند. این امر به نوبهی خود میتواند راه را برای سقوط دولت باز کند.
کوگلمن میگوید: «وضعیت بازی در اینجا کاملاً آشکار است. ما با یک رژیم ناکارآمد و چندپارچه در کابل سروکار داریم که کاری را باید به انجام برساند که قدرت فراوانی نیاز دارد. با چنین شرایطی، اگر این دولت موفق نشود تا خطرات را خنثا کند، غلبه بر تهدیدهایی که بقای سیاسی این دولت را تهدید میکنند، به مراتب دشوارتر خواهد شد».
عامل دیگری نیز وجود دارد که این وضعیت را حتا بیشتر متزلزل میکند: بهنظر نمیآید هیچکسی با اطمینان بتواند بگوید که این دولت برای چه مدتی قرار است سر کار باشد. توافقنامهی امضاشده در رابطه با این مسأله ساکت است.
تعدادی از مردم افغانستان باور دارند که پایان کار این دولت پس از دو سال خواهد بود – زمانی بسیار نزدیک به پایان دولت اوباما که احتمالاً بیثباتیهای بیشتری را به بار میآورد. جانکری در آخرین دیدارش از کابل تلاش کرد تا بر آتشی که بر سر این مسأله افروخته شده است آب بپاشد و آن را آرام کند. او قاطعانه اعلام کرد که دولت افغانستان در حقیقت برای پنج سال بر سر کار خواهد بود، هرچند این در شرایط توافقنامه ذکر نشده است. مردم افغانستان ایالات متحده را به مداخله در امور داخلی کشورشان متهم میکنند.
دفع بلا
ساعت شلوغی کابل است و پسر کوچکی بهنام عبدل در ترافیک میان ماشینها سرگردان است. او با خودش قوطی حلبی کوچکی همراه دارد که حاوی ذغال و دانههایی درحال سوختن است. او قوطیاش را تکان میدهد و دودی از آن بلند میشود. عبدل از پهلوی ماشینی به ماشین دیگر میرود و ابر کوچکی را در اطراف هر ماشین به وجود میآورد. همزمان، جملهیی را میخواند که از قدیم برای دفع بلا استفاده میشود. رانندهیی چند سکه در دستش میگذارد. باوری میان مردم افغانستان وجود دارد که براساس آن، دودی که از سوختن این دانهها بلند میشود، نوعی دفع بلا است و آنها را در برابر بخت بد محافظت میکند.
این روزها، کابل پر است از پسربچههایی با قوطیهای حلبی که در آن دانههای دفع بلا میسوزند، و سرنوشت خود این پسران، سرشار است از بخت بد. برای دیدن آنها، کافی است در کابل پرسه بزنید.
میان مردم کابل اضطراب و نگرانی هرسو دیده میشود. تعدادی گمان میکنند که طالبان در نهایت کنترل کامل کشور را بهدست خواهند گرفت. بسیاری از تکهتکه شدن کشور میترسند. بخشی دیگر نگران هستند که باز هم به دوران جنگهای داخلی ویرانگر دههی ۱۹۹۰ بازگردند.
احمد سعیدی، تحلیلگر سیاسی در کابل و فعال جامعهی مدنی، میگوید: «من نگران هستم که اگر ما قدمهای درستی برنداریم، این منطقه نیز مانند کشور لیبیا از هم میپاشد و دولت اسلامی و طالبان خلای بهوجودآمده را پر خواهند کرد».
سعیدی در رابطه با شانسهای دولت برای بقا تردید دارد و به گفتهی او، مناقشات داخلی میان ادارههای ریاستجمهوری و ریاست اجراییه، وضعیت را بدتر میکند: «دولت مانند ماشینی است با دو فرمان که در دو جهت مختلف هدایت میشود».
اواخر امسال، افغانستان بار دیگر برای دریافت بودجهی بیشتر به سراغ حامیان بینالمللی خود خواهد رفت. مقامات به پیشرفتهای ایجادشده در کشور در بخشهای آموزش و تحصیلات، زیرساختها، خدمات بهداشتی، رسانههای و دیگر بخشها اشاره خواهند کرد.
همچنین اخطارهایی وجود خواهد داشت که اگر غرب در فراهمآوردن پشتیبانیهای موردنیاز شکست بخورد، افغانستان به سادگی به هرجومرج و جنگهای داخلی باز گشته و بار دیگر تبدیل به پناهگاهی برای القاعده و طرفداران همفکر آن خواهد شد.
ممکن است کسی چنین استدلال کند که در زمانی که برای دریافت پول بیشتری از حامیان بینالمللی لابیگری میشود، به نفع مردم افغانستان است که بدبین باشند. اما حقایق قابل مناقشه نیستند.
اِن.پی.آر/ فیلیپ ریوز
ترجمه: معصومه عرفانی/ اطلاعات روز
انتهای پیام