شفقنا افغانستان- والی قندوز بیکفایتی خود و دیگرمقامهای این ولایت را به گردن تقدیر حواله کرده و گفته است که مردم این ولایت اگر در قفسهای آهنین هم باشند، کشته میشوند. والی کندز برای توجیه بیکفایتی خود و ناتوانی مقامهای امنیتی آن ولایت، دست به دامان آموزههای دینی شده است و تفسیر دلخواه خود را بر این آموزهها تحمیل کرده است.
تفسیر دلخواه آموزههای دینی، چیزی نیست غیر از اینکه عدهای ناکامیها و تمایلات ناموجه خود را توجیه دینی کنند. منطق والی قندوز را اگر معیار قرار دهیم، باید تمام نیروهای امنیتی و ساختارهای دفاعی را محو کنیم و اجازه بدهیم هر اتفاقی که میافتد بیافتد.
منطق والی قندوز، منطق دولتداری مدرن نیست. والی کندز نمیداند که در سیاست و دولتداری مدرن، حوادث را تحلیل و علل و معلول را کشف میکنند و نابههنجاریها را ازبین میبرند.
اما جناب والی قندوز، باور دارد هر اتفاقی که میافتد، حکم ازلی است و دولت و نمایندهی آن در ولایت کندز، مسوولیتی ندارند. مگر وظیفهی دولت حفظ جان، آزادی وملکیتهای خصوصی و عمومی نیست؟ اگر همهچیز به تقدیر حواله شد، فلسفه وجودی دولت بیمعنا میشود. روشن نیست که چرا رییسجمهور و دیگرمقامهای دولتی، آدم بیسوادی مثل اسدالله عمرخیل، والی قندوز را که اصلا منطق دولتداری مدرن را نمیداند، بهعنوان والی برمیگزینند.
سران حکومت وحدت ملی از جمله رییسجمهور هر روز با طمطراق میگویند که با نامزدان پستهای ولایت، شهرداری و فرماندهی قطعات نظامی، مصاحبه میکنند و اگر شایسته نبودند، رد میشوند. سوال این است که آیا رییسجمهور پیش از اینکه حکم تقرر والی برحال قندوز را امضا کند، با او مصاحبه کرده بود؟ آیا رییسجمهور از این والی پرسیده بود که فلسفه وجودی دولت چیست؟ آیا رییسجمهور از ایشان سوال کرده بود که دولت در قدم اول چه وظیفه دارد؟ به نظر نمیرسد که رییسجمهور این سوالها را از والی برحال کندز پرسیده باشد.
والیهای تحصیلنکرده در ۱۵ سال گذشته، در بسیاری از ولایتها، وظیفه اجرا میکردند، ولی هیچکدام آنان شبیه والی برحال قندوز، ناتوانی و ناکامی خود را به تقدیر حواله نکرده بود. به جای اینکه وجدان والی ناآرام باشد و هر روز برای بهبود امنیت در قندوز تلاش کند، اعلام میکند که قتل مردم عام کندز، اجتنابناپذیر است. اگر در کشور دیگری یک والی چنین اظهار نظری کند، بدون درنگ برکنار میشود و از خدمت در سمتهای بالایی حکومتی، منع میشود.
جناب والی قندوز نمیداند که انسان مختار است. از آنجایی که انسان مختار است و آزادی دارد، در برابر اعمالش مسوول است. به همین دلیل است که قاتلان مجازات میشوند، دزدان به زندان افگنده میشوند و مقامهای بیکفایت برکنار میشوند. سقوط قندوز در سال گذشته، یک ناکامی بزرگ ارزیابی شد. به همین دلیل بود که دولت والی قبلی را برکنار کرد و والی برحال قندوز را به جای او گماشت. سلف والی برحال کندز به این دلیل برکنار شد که در کارش کوتاهی کرده بود. در دورهی ماموریت او بود که شهر قندوز به دست طالبان سقوط کرد و طرفداران دولت به قتل رسیدند. اصول دولتداری مدرن حکم میکرد که والی قبلی قندوز، برکنار شود. والی پیشین قندوز شهروند یکی از کشورهای خارجی بود و به همیندلیل شناخت کافی از ولایت قندوز نداشت.
والی برحال را بهخاطری آوردند که از قندوز شناخت دارد و خویشاوندانش در این ولایت زندگی میکنند. اما این آقا، چنان ناشی از آب درآمد که روی همهی والیهای بیکفایت قبلی را سفید کرد. هیچ مقام دولتی در هیچ کشور دنیا به خود اجازه نمیدهد که قتل و کشتار و ناکامی خود را با توسل به ادبیات دینی و تفسیر دلبخواه از این ادبیات توجیه کند.
منبع: هشت صبح
انتهای پیام