شفقناافغانستان-رصد؛ این کاربر کسی نیست جز ویس بارکزی. او سرگرم پاسخ دادن به یک پیام است. ویس میگوید که پدری پیام داده است که در یکی از شفاخانههای کابل، پسرش بستری است و به خون نیاز دارد. این پدر با فرستادن پیام، از ویس بارکزی تقاضا کرده است که در صفحه فیسبوک شخصیاش این پیام را به اشتراک بگذارد تا کسی پیدا شود و برای پسرش خون اهدا کند.
ویس ۲۶ ساله، شهروند خبرنگار، جوان سادهپوش و پرانرژی است. او از آن دسته آدمهایی است که وقتی برای اولینبار او را میبینیم، فکر میکنیم که سالهاست با او آشنا هستیم. ویس، خوشبرخورد و خودمانی است. یک موبایل آیفون سیاهرنگ دارد و تمام کارهایش را تقریبا با همان انجام میدهد. او تمام ترفندهایی که در شبکههای اجتماعی به کار میروند را به خوبی میداند و از رویدادهای افغانستان نیز اطلاعات کاملی دارد. چون به قول خودش با منابع مختلف، مثل ارگانهای دولتی و رسانههای معتبر در ارتباط است. او در صفحه شخصی فیسبوکاش اطلاعات را به سه زبان دری، پشتو و انگلیسی نشر میکند.
پست نشر شده ۵ عقرب در صفحه ویس بارکزی. در مورد این عکس آمده است که این کودک از ۵ روز به این سو در ولایت ننگرهار گم شده است.
صفحه فیسبوک ویس به انگلیسی به نام (Wais Barakzai) از سوی شبکه فیسبوک نیز مورد تایید قرار گرفته و علامت «تیک آبی» را نیز با خود دارد. این صفحه در ۲۷ دسامبر ۲۰۰۹ ساخته شده است. هماکنون یک میلیون و سهصد و بیست و سههزار نفر این صفحه را «لایک» کردهاند. در بخش گزینه علاقههای این صفحه، تنها یک شعار نوشته شده است: «اتحاد افغانستان». ویس بارکزی در این صفحه به حمایت از نیروهای امنیتی کشور مطلب مینویسد و در مورد گمشدگان به خصوص کودکان، آگهی میدهد و کمپاین خوندهی را نیز نشر میکند. وی چند سال است که این کارها را انجام میدهد و در شبکههای اجتماعی طرفداران زیادی دارد. روزانه هزاران نفر از صفحه وی بازدید میکند. او میگوید که بخش اعظم کارش را این فاکتورها تشکیل میدهد و این کار توانسته است که همدلی و برادری را در میان شهروندان کشور تقویت کند و از این کارش نیز بسیار خوشحال است.
او در مورد کارش میگوید که در سالهای اول که این صفحه را ایجاد کرده بود، کمپاین نمبر ۳۹، حقخواهی از یک پولیس ترافیک که توسط یک زورمند لت و کوب شده بود، خوندهی و اعلان گمشدگان را با دوستانش راهاندازی کرد که نتایج مثبتی را به همراه داشته است. ویس میگوید: «شخصی ویدیویی را برایم فرستاد که در آن ویدیو، یک زورمند یک پولیس ترافیک را بدون کدام دلیل لت و کوب میکرد. این ویدیو را برای اولینبار من در صفحهام نشر کردم و جنرال ظاهر ظاهر، رییس جنایی سابق شهر کابل این ویدیو را دیده بود و پس از مدتی، آن مرد زورمند را دستگیر کرد و تا زمانی که رضایت پولیس ترافیک را نگرفت، از سوی پولیس آزاد نشد.»
این شهروند خبرنگار در مورد یکی از پستهایش در مورد گم شدن یک کودک میگوید: «یک کودک در شهر کابل گم شده بود، فامیلاش از من خواست تا عکس او را نشر کنم و من این کار را کردم. بعد از ۱۵ دقیقه، کودک پیدا شد. یابنده کودک با دیدن پست در صفحه من، با خانواده این کودک تماس گرفته بود.»
ویس بارکزی در مورد تاثیرات مثبت و منفی شبکههای اجتماعی میگوید که دنیای مجازی، خوبیها و بدیهای خود را دارد. چگونگی استفاده از شبکههای اجتماعی، به خود شخص تعلق دارد که چگونه از آن استفاده میکند؛ هم میتواند در راستای ارزشهای مثبت آن را به کار برد و هم میتواند که از آن، سوء استفاده کند، البته که این کار خوب نیست.
در سالهای اخیر در افغانستان شبکههای اجتماعی از جایگاه مهمی برخوردار هستند. روزانه هزاران نفر برای چندین ساعت در این شبکهها گشت و گذار میکنند و اطلاعات را شریک میسازند. اما گاهی این اطلاعات نیز نادرست است. چون در شبکههای اجتماعی به خصوص در فیسبوک، صفحات جعلی نیز ایجاد میشوند که به نشر اکاذیب میپردازند. به تازگی در افغانستان با ورود تکنالوژی خبرنگاری شهروندی نیز رواج یافته است.
اما نباید فراموش کرد که ارگانهای دولتی و شخصیتهای سیاسی و مردمی در کشور، امروزه اکثرشان به خاطر اطلاعرسانی، از همین شبکه فیسبوک استفاده میکنند. بهطور نمونه «دفتر مطبوعاتی مقام ولایت ننگرهار» یکی از آنان است که اخبار تازه را در اختیار مردم قرار میدهد.
ویس بارکزی در کنار شهروند خبرنگار، یک فعال مدنی نیز است. زادگاهش شهر زرنج در ولایت نیمروز است و مکتب را در نیمروز و کابل به پایان رسانیده است. وی لیسانس اداره و منجمت از یکی از دانشگاههای خصوصی دارد. او اینکه چگونه به فعالیتهای رسانهای بهخصوص خبرنگاری روی آورده است، میگوید: «یک روز از یک ژورنالیست انتقاد کردم که چرا بیطرف واقع نمیشود. او گفت که اگر خودت میتوانی که بیطرفی را در رسانهها حفظ کنی، چرا خودت انجام نمیدهی. از همان روز به فعالیتهای رسانهای پرداختم و همیشه سعی کردم که بیطرفی را در نظر بگیرم و این کار را نیز میکنم.»
پیام یک کاربر به ویس بارکزی
چیزی که در صفحه فیسبوک ویس بارکزی جالب است، این است که او هیچ عکسی از خودش تا کنون در صفحهاش به نشر نرسانده است. این مسئله، برای کاربران یک سوال است. این سوال را از او پرسیدم و گفت: «وقتی این صفحه را درست کردم، تنها با خودم گفتم که چگونه میتوانم با استفاده از این صفحه مفید واقع شوم. هدف تنها کمک کردن بود و بس. از همین خاطر نخواستم که از همان آغاز دست به شهرتطلبی بزنم و عکسم را نشر کنم. حالا نیز به یک عادت تبدیل شده است و فکر میکنم که همین موضوع یک قوت دیگری نیز برای موثریت کارم واقع شده است. آدمی ذاتا موجود ناشناخته است و به آسانی نیز درک نمیشود، حتی اگر هزاران عکس از او دیده باشیم. آدمی در لایههای خود پنهان است.»
ویس بارکزی نیز میگوید: «کاربران بهخاطر نشر نکردن عکسم در فیسبوک پیام میدهند و میگویند که یک پیرمرد هستم و یا این که مینویسند که ۴۰ و ۵۰ ساله هستم.»
در کنار ویس بارکزی، اشخاص دیگری نیز هستند که در فیسبوک طرفداران زیادی دارند. به طور نمونه از داکتر فهیم توخی، ثناءالله مجددی، متی بیگ، نعیم عطارد و اسد بودا میتوان نام برد. اما در افغانستان نیز مثل دیگر کشورها، سیاستمداران، بازیگران، ورزشکاران و آوازخوانان در شبکههای اجتماعی از شهرت بالایی برخوردارند.
ویس با نشر عکس کودکان گمشده، دل چندین مادر و پدر را شاد کرده است. اما او میگوید که گاهی برخی از شهروندان همراهش شوخی نیز میکنند. وی میگوید: «یک روز یک کاربر عکس کودکی را فرستاد و گفت که این کودک گم شده است و از من خواست تا نشرش کنم و من هم این کار را کردم. بعد از گذشت یک ساعت، همان کاربر پیام داد که این عکس کودکی من است و من گم نشدم». ویس بارکزی اکنون برای نشر عکس کودکان گمشده شرایط سختتری را وضع کرده است. او میگوید که برای نشر عکس کودکان گمشده در صفحه فیسبوکاش، نیاز به ورق مفقودی، صدای یکی از اعضای فامیل و عریضه به قوماندانی امنیهها لازم است.
ویس بارکزی مثل هر افغان دیگر که در این وطن زندگی میکند، دردها و رنجها را نیز تجربه کرده است. اما او در مورد علاقههای شخصیاش میگوید که آببازی، موتردوانی و باران را دوست دارد و با خنده بلند نیز میگوید اگر کسی برایش یک گیلاس «دوغ» دهد، حاضر است به او یک ساعت فکاهی و جوک تعریف کند.
بارکزی یکی از خاطرات جالب خود در مورد پستهای فیسبوکیاش را چنین بازگو میکند: «یک روز من و یکی از دوستانم از سلمانی بیرون میشدیم که با دوست دیگری از این دوستم، روبرو شدیم. دوستم مرا به او معرفی کرد، اما نام اصلیام را نگفت. او عادتاش همین است که مرا به دوستان خود با نام دیگر معرفی میکند و بعد از آن سعی میکند تا با پیش کشیدن صحبت درباره صفحه فیسبوک من، واکنش آنها را ببیند. بالاخره آنها حرف را بر سر قلیان کشاندند و دوستم گفت که ویس بارکزی هم یک گزارش را در این مورد نشر کرده که یک دود قلیان برابر با ۳۲ سگرت است. دوستی که تازه با او معرفی شده بودیم و هیچ شناختی از قبل با هم نداشتیم گفت این ویس بارکزی را میشناسم، یک آدم خدا زده و شرابی است که نپرس، همیشه چیزهای دروغ را نشر میکند». ویس میگوید که مانده بودم در این مورد چه بگویم و سرانجام هیچچیزی نگفتم.
انتهای پیام
www.af.shafaqna.com