شفقنا افغانستان_در جریان برگزاری کنفرانس قلب آسیا در شهر آمریتسار هند، شرکتکنندگان تمام تمرکز خود را بر تقویت همکاری هماهنگ منطقهای و بینالمللی برای اطمینان از حذف تروریسم در تمام اشکال و مظاهر آن گذاشتند. «برخورد با چالشها، دستیابی به رفاه» شعار کنفرانس امسال بود. در همین رابطه در کنفرانس یاد شده، تروریسم، خشونتطلبی افراطی و تندروی به عنوان بزرگترین چالشهای منطقه قلب آسیا شناخته شد.
مصطفی زندیه کارشناس ارشد مسائل جنوب آسیا در روزنامه اعتماد نوشت: واقعیت این است که در طول یک سال گذشته کنفرانس قلب آسیا بهطور قابل توجهی تمرکز خود را از موضوع «اتصال منطقهای و همکاریهای اقتصادی» به «مبارزه با تروریسم» در منطقه قلب آسیا تغییر داده است. از سوی دیگر در طول برگزاری کنفرانس قلب آسیا در آمریتسار هند، پاکستان مورد انتقاد شدید قرار گرفت. اشرف غنی رییسجمهور افغانستان آشکارا پاکستان را متهم به راهاندازی یک جنگ اعلام نشده در افغانستان از طریق حمایت پنهانی از شبکههای تروریستی متهم کرد. همچنین مودی نخستوزیر هند در جریان سخنرانی خود خواستار انجام اقدامات سختگیرانه در برابر کسانی شد که برای تروریسم، سرپناه و حامی مالی محسوب میشوند. وی بدون آنکه نامی از پاکستان ببرد، سکوت و انفعال در برابر تروریسم جاری در افغانستان و منطقه را تنها باعث جسورتر شدن تروریستها و آمرانشان دانست. واقعیت این است که آنچه که در جریان کنفرانس قلب آسیا نمود عریانی پیدا کرد، نفرت و خصومت قابل ملاحظه هر دو کشور افغانستان و هند نسبت به پاکستان بود که باعث شد تا تقریبا هرگونه پروتکل و تعارفات دیپلماتیک را نادیده بگیرد. رخدادها و حواشی کنفرانس قلب آسیا نشان داد که هر دو کشور برای تحقیر پاکستان از هیچ کوششی تلاش نخواهند کرد.
حواشی رخ داده درکنفرانس قلب آسیا سوالات انتقادی متعددی را از سوی افکار عمومی و جامعه رسانهای پاکستان بر علیه رهبری مدنی و نظامی این کشور مطرح کرد. از جمله اینکه: ٢٠ کشور به همکاری برای خاتمه جنگ داخلی افغانستان و کمک به ثبات سیاسی و اقتصادی متعهد شدهاند اما تاکنون شکل عملی به خود نگرفته است. چرا عملیات طالبان همچنان ادامه دارد؟ کابل در یاس و ناامیدی غرق شده است و دهلینو پاکستان را ریشه تمام مسائل خود نشان میدهد. حال اشرف غنی نیز همراه آن شده است. همچنین گروهی دیگر از رسانههای پاکستانی از دولت این کشور انتقاد کردند که چرا به اتهامات اشرف غنی و مودی پاسخ لازم را نداده است. در این میان نماینده شرکتکننده در کنفرانس قلب آسیا از سوی پاکستان یعنی سرتاج عزیز (مشاور نخستوزیر در امور سیاست خارجی) با انتقادات شدید مواجه شد. به نظر میرسد این انتقاد تا حدی درست است و برای بررسی امور امنیت ملی و تنظیم دیپلماسی بر اساس آن، میان ارتش و دولت پاکستان ارتباط و نظام سازندهای وجود ندارد. همچنین برخی از منتقدین عدم حضور یک فرد مشخص به عنوان وزیر امورخارجه در کابینه دولت مرکزی را دلیل بروز این وضعیت میدانند.
از سوی دیگر طی دو سال گذشته اشرف غنی، رییسجمهور افغانستان همه حیثیت و آبروی خود را با وجود مخالفتهای جدی داخلی و ناخرسندی هند به میان آورد و به ژنرال راحیل شریف فرمانده سابق ارتش اعتماد کرد. دلیل آن هم روشن است: اشرف غنی انتظار داشت که پاکستان، طالبان را به پای میز مذاکرات آورده اما بهنظر میرسد ژنرال راحیل شریف نتوانست یا نخواست این کار را انجام دهد. اشرف غنی پس از ناامیدی کامل، با هند همراه شده و از جامعه جهانی نیز خواسته است که برای رسیدن به این هدف به پاکستان فشار وارد کند. درخواست مهم وی این است که ارتش پاکستان علیه تمام عوامل ضددولتی که پناهگاههای آنان در پاکستان قرار داشته و در افغانستان دست به عملیات میزنند و تضعیف دولت این کشور را پیگیری میکنند، اقدام کند، به همین دلیل در اعلامیه کنفرانس قلب آسیا درخواست شد که علیه شبکه حقانی، جیش محمد، لشکر طیبه و دیگر گروههای افراطی اقدام شود. برداشت آنان این است که تشکیلات امنیتی پاکستان برای خاتمه دادن به فعالیت این گروهها و حذف آنها آمادگی لازم را ندارد چرا که به زعم آنها، گروههای یادشده یک سرمایه استراتژیک و راهبردی محسوب میشوند.
به نظر برخی تحلیلگران مسائل پاکستان این واقعیتی کتمانناپذیر است. آنها سهیم بودن این گروهها در دکترین امنیتی پاکستان علیه هند را دلیل این امر میدانند. ضمن اینکه گفته میشود تشکیلات امنیتی ارتش پاکستان امیدوار به تشکیل یک دولت دوست در افغانستان با حضور گروههای یاد شده بوده تا هند نتواند درآنجا نفوذ کند. با وجود این مسائل، تشکیلات مزبور تاکید دارد که ابتدا راهحلی برای تنشهای مهم با هند یافته شود. در واقع گره سیاست خارجی پاکستان به این مساله وابسته شده است. در غیر این صورت انزوای منطقهای و جهانی و بروز انتقادات دراین خصوص امری طبیعی بهنظر میرسد. بهنظر منتقدین پاکستانی، دنیا نمیتواند با دیدن پاکستان مسلح به سلاحهای هستهای که با کشورهای همسایه خود یعنی هند و افغانستان دارای روابط تنشزا بوده و حاضر نیست گروههای جهادی را تحت کنترل خود درآورد، اقتصاد آن دچار رکود شده و جامعه آن به دلیل تنشهای منطقهای، فرقهای و زبانی (نژادی)، تکهتکه شده است، آسوده بخوابد.
براساس آنچه گفته شده به نظر میرسد پاکستان خود تا حدودی مقصر است. زیرا با استفاده از این عوامل غیردولتی به دنبال رسیدن به اهداف خود بوده است. منطقه و جهان به پاکستان به چشم یک تهدید برای خود مینگرد. همین امر انزوای این کشور را درپی داشته است. واقعیت این است که هم دولتمردان پاکستانی و هم دولتمردان هندی باید از جنگهای نیابتی دست کشیده و با اقدامات سازنده خود شرایط منطقه جنوب آسیا را به سمت صلح و پیشرفت و توسعه سوق دهند چرا که زمینههای بالقوه این مولفهها در منطقه وجود دارد.
انتهای پیام
www.af.shafaqna.com