شفقنا افغانستان-بر اساس آخرین آمار رسمی منتشرشده از سوی مرکز آمار ایران، حدود یکمیلیون و ۵۰۰ هزار مهاجر افغانستانی در ایران زندگی میکنند که این تعداد حدود ۹۹ درصد کل مهاجران واردشده به کشور را تشکیل میدهند. هرچند آمارهای غیررسمی تعداد مهاجران افغان را بسیار بیشتر و گاه تا دوبرابر این اعداد و ارقام برآورد کرده است.
براساس همین آمار، حدود نیمی از اتباع افغانستانی «اتباعِ قانونی» (دارای مدارک هویتی و اقامتی معتبر) و بقیه «اتباعِ غیرمجاز» بهشمار میآیند. همچنین حدود ۹۹ درصد دانشآموزان اتباعِ غیرایرانی را کودکان افغان تشکیل میدهند که تعداد آنها بر اساس آمار اعلامشده وزارت آموزشوپرورش، حدود ۴۰۰ هزار نفر است.
علاوه بر خانوادههایی که تحصیل را بهویژه برای دختران، امری ضروری نمیدانند و خودخواسته کودکانشان را از آموزش مدرسهای کنار میگذارند، عوامل مهم دیگری نیز که عمدتاً متوجه جامعه و سیستم آموزشی است، سبب شده تا تحصیل کودکان افغان در کشور همواره یکی از مسائل چالشبرانگیزی باشد که در سالهای گذشته با موانع و دشواریهای بسیاری مواجه بوده و هست؛ در این یادداشت سعی میشود به بعضی از این عوامل اشاره شود.
عدم توانایی والدین در پرداخت هزینههای تحصیل
والدین این کودکان اغلب قادر به پرداخت هزینههای تحصیل فرزندانشان نیستند. هزینههای تحصیل نیز عمدتاً مبالغی است که از طرف مدرسه مطالبه میشود و این عامل شاید مهمترین مانع ادامه تحصیل این کودکان باشد. مسئولان آموزشوپرورش بارها تأکید کردهاند که تحصیل فرزندان اتباع بیگانه در مدارس دولتی رایگان است؛ ولی واقعیت این است که تحصیل کودکان افغان در مدارس دولتی همانقدر رایگان است که تحصیل کودکان ایرانی در این مدارس رایگان است! چراکه از آنها نیز همانند سایر دانشآموزان و به عناوین مختلف؛ از ثبتنام و پرداخت شهریه گرفته تا خودیاری! مبالغ متعددی درخواست و دریافت میشود.
از سوی دیگر به دلیل شرایط بد اقتصادی در بیشتر این خانوادهها، بخش بزرگی از این کودکان، مجبور به کار اجباری هستند و ساعات کارشان با ساعتهای مدرسه هماهنگ نیست.
نداشتن مدارک هویتی و اقامتی معتبر
مشکل دیگر، ممنوعیت ثبتنام کودکان اتباع غیرمجاز است که به دلیل شرایط والدین خود، عموماً از اوراق هویتی و اقامتی معتبر برخوردار نیستند؛ هرچند این مشکل از سال گذشته و از طریق صدور «کارت ویژه حمایت تحصیلی» برای این دسته از اتباع، تا حدودی حل شده است؛ اما باز هم وجود موانعی در صدور کارت ویژه حمایت تحصیلی، فرایند صدور آن را مانند صدور سایر مدارک هویتی به پروسهای وقتگیر و خستهکننده برای این دسته از اتباع تبدیل کرده است که صدور اولیه آن مشتمل بر طی مراحلی مانند آزمایشات پزشکی و… است که حدود دو ماه طول میکشد و همین مسئله موجب میشود تا برخی اتباع از پیگیریهای بعدی، منصرف شوند. از سوی دیگر، کارت ویژههای صادرشده همانند سایر مدارک اقامتی، تاریخ انقضا دارند و آنهایی که از سال قبل صادر شدهاند فاقد اعتبارند؛ بنابراین والدین این کودکان باید هرساله برای ثبتنام فرزندانشان در پایه تحصیلی جدید، کارت ویژههای آنها را تمدید کنند. همچنین کارت ویژه حمایت تحصیلی هر فرد فقط در محدوده همان منطقه محل صدور، معتبر بوده و دارندگان آن صرفاً مجاز به ثبتنام در همان محدوده هستند.
نبود فرصتهای برابر در انتخاب رشته تحصیلی
بر اساس ماده ۲ بند «ج» شیوهنامه مرکز امور بینالملل و مدارس خارج از کشور آموزشوپرورش، ثبتنام دانشآموزان اتباع خارجی در هنرستانهای فنی و حرفهای و کارو دانش با رعایت سهمیه پنج تا ۲۰درصدی و آنهم فقط در «رشتههای خاص» مجاز دانسته شده است. توجیه اصلی چنین تصمیمی، بر اساس گفتههای معاونت پیشین این مرکز، حفظ موقعیت شغلی برای ایرانیان از طریق کنترل بازار کار تحصیلکردههای ایرانی بوده است. هرچند پیشتر نیز پذیرش اتباع غیرایرانی در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و در رشتههایی که منجر به ایجاد «تعهدات استخدامی» برای کشور شود، ممنوع اعلام شده بود؛ اما محرومکردن کودکان از تحصیل و ایجاد ممنوعیت و محدودیتهای تحصیلی برای آنان، به هر بهانه و با هر توجیهی که اجرا شود، سیاستی نسنجیده و نادرست و در مغایرت آشکار با عدالت آموزشی کودکان است. از سوی دیگر اسکان و اقامت افغانها در حدود نیمی از استانهای کشور بهطورکلی ممنوع است و در استانهای دیگر نیز سکونت آنها فقط در بخشهای محدودی مجاز است که این مسئله نیز مانعی اساسی در دستیابی به عدالت آموزشی است، چراکه بعضاً همان معدود رشتههای تحصیلی فنی و حرفهای نیز در بسیاری از این مناطق وجود ندارند.
بهانههای مدیران مدارس برای عدم ثبتنام
عواملی نیز هستند که سبب میشوند کودکان افغان اولین گروهی باشند که مدیران مدارس، بهراحتی و به بهانههای مختلفی مثل کمبود جا و… به درخواست ثبتنام آنها «نه» میگویند؛ یکی از این عوامل، ذهنیت منفی بهجامانده از سالهای پیشین است که حضور مهاجران و خصوصاً افغانها در کشور را در تضاد با مقوله امنیت اجتماعی ارزیابی میکند. همچنین گروهی دیگر از این کودکان، به دلایل مختلف از جمله زندگی و کار در شرایط دشوار، ظاهر سنیشان با تحصیل در دوره ابتدایی همخوانی ندارد و در نتیجه حذف میشوند.
– شهرام جمالی؛ عضو کانون صنفی معلمان ایران / شرق
انتهای پیام
www.af.shafaqna.com