شفقناافغانستان- حمله انتحاری به نمازگزاران مسجد جوادیه هرات موجی از نفرت را نسبت به مسببین این جنایت وحشتناک که عمدتا وهابیت و سلفیت است در فضای کشور به وجود آورد.
عبدالغفور آرزو سفیر افغانستان در تاجیکستان که خود اهل هرات است در واکنشی به حمله انتحاری اخیر هرات نوشت:
و هرات غرق خون شد. خانه ی خدا با پاره های پیکر شهیدان لاله آگین گشت. همدردی و همنوایی هریوازادگان بی مانند است. توصیه ی فرهیختگان مبنی بر پرهیز از تفرقه قابل ستایش.
واقعیت سیاسی این است که حمله بر سفارت عراق و حمله ی انتحاری مسجد جوادیه دو حلقه ی متصل از یک جنگ نیابتی است. افغانستان میدان جنگ نیروهای متخاصم عراق و سوریه شده است. رادیکال های تحت فشار در عراق و سوریه برآنند تا با انتحار و حمله بر اهداف سیاسی و مذهبی در افغانستان جبهه ی نوی را بگشایند. نمایندگی های سیاسی ایران و روسیه از اهداف نظامی داعش خواهد بود. تز نظامی «حمایت از طالبان در برابر داعش» ره آوردی جز مصیبت برای مردم افغانستان ندارد.
کشور های منطقه بر مبنای منافع ملی و مرزهای امنیتی شان از دیر باز به این راهبرد نظامی باور دارند و عمل می کنند. چین، روسیه و بیشترینه ی کشورهای همسایه در این بازی سیاسی، نظامی شریک اند. تروریزم به عنوان ابزار فرافکنی جنگ از مرزهای ملی، راهبرد همسایگان ما است. پاکستان چونان دوره ی جنگ سرد محور این بازی است.
با کمال تأثر تشتت سیاسی در عرصه ی سیاست داخلی، سیاست خارجی را فاقد کارایی ساخته است. این ضعف مهلک عامل این وضعیت خونین است. تحول و تداوم، اصلاحات و همگرایی نتوانستند تبدیل به ساختار «تحول و همگرایی» شوند. این نقطه ی ضعف سیاسی، نظامی افغانستان در چارچوب منافع ملی است. قوت دشمنان ریشه در چنین ضعفی دارد.
متحدین استراتڑیک افغانستان در پی منافع بزرگ منطقه یی خود اند. این بازی، دایره ی بی اعتمادی را بین کشورهای همسایه و افغانستان چنان گسترش داده که به آسانی نمی توان مبانی اعتمادسازی را پی افکند. خواست های باجیگرانه ی همسایگان را شاهدیم.
در عین زمان بازی های انتخاباتی معطوف به قدرت پیچیدگی اوضاع را پیچیده تر ساخته است و این فرایند تا آستانه ی انتخابات ریاست جمهوری تداوم دارد. پرسش این است: چگونه می توان سیاست داخلی را بسامان ساخت؟ چه مبانی می تواند بی اعتمادی را در سطح ملی و منطقه یی تبدیل به اعتماد کرد؟ حلقه های تحول و تداوم، اصلاحات و همگرایی در عین فروپاشی، فرایند تداخل را می پیمایند، آیا این فرایند می تواند ساختار سیاسی معطوف به منافع ملی را ایجاد کند؟ منافع ملی چه تعریفی دارد و خطوط قرمز کدام اند؟
نتیجه: سه استراتڑی امنیتی منطقه (شرق میانه، جنوب آسیا و آسیای مرکزی) در افغانستان فعال اند و درگیر جنگ های نیابتی. حمله به سفارت عراق و مسجد جوادیه در هرات بیانگر گشوده شدن جبهه ی نیابتی دیگر است. داعش و سایر رادیکال ها و متحدین شان برآنند تا اهداف روسیه، عراق و ایران را در افغانستان آماج حمله قرار دهند. نشانه گیری حلقه ی ضعیف، از بازی های شناخته شده ی سیاسی ، نظامی است. نابسامانی سیاست داخلی در افغانستان سبب شده است که افغانستان تبدیل به این حلقه ی ضعیف شود و سیاست خارجی نتواند در راستای راهبرد اعتماد سازی و تعامل منافع با کشورهای همسایه و منطقه گام های استوار بردارد.
آیا چنین فرایندی با منافع متحدین استراتڑیک افغانستان تناسب دارد؟ این ابهام ناسامانی را با ناهنجاری گره زده است. بازیگران عرصه ی قدرت چنان گرم کیش و مات حریف اند، که تخته ی شطرنج میهن تبدیل به تابوت شده است.
عبدالغفور آرزو
انتهای پیام
Www.af.shafaqna.com