امریکا طی یکماه طالبان را ساقط کرد اما شانزده سال زمان می طلبید که بقای تروریزم تضمین و ابعاد گسترده تری یابد. از ظهور داعش تا جایگزینی برای طالبان در افغانستان. حال بماند که غارت معادن و تجارت مواد مخدر چه سودها که در بر نداشت.
به گزارش شفقناافغانستان؛ حمله یازدهم سپتامبر سبب شد که چشم ها به روی افغانستان گمنام غرق در استبداد و خفقان گشوده شود اما این توجه جهانی نه از ظلمت کاست و نه امنیتی برای مردم به ارمغان آورد بلکه در تجاوز آشکار امریکا با فریب مبارزه با تروریسم روز به روز بر ناامیدی جامعه از رسیدن به ثبات کاسته شد و تروریسم ابعاد گسترده تری یافت.
حال جدای از طالبان و القاعده و دیگر گروه های تروریستی، داعشی در پی ریشه دواندن است که توسط واشنگتن در حال جابه جایی به عنوان جایگزین طالبان در کشور می باشد و راهبرد جدید این کشور از ماندگاری می گوید که اگر شانزده سال قبل به بهانه نابودی القاعده، حمله خود را شروع کرد اکنون دلیلی محکمی چون بقای تروریسم برای تحقق اهداف منطقه ای دارد.
جهان چنان در بهت فاجعه یازدهم سپتامبر فرو رفته بود که جواز حمله امریکا به افغانستانی را صادر کرد که تنها میزبان بن لادن بود اما آن روزگار تنها بهانه ای را می طلبید برای تجاوزی طولانی، ویرانی و کشتاری عظیم و حال آیا ابرقدرت جهان که مدعی پیشرفته ترین کشور نظامی جهان است توانست طالبان را نابود و تروریسم را محو کند؟
در این سال های طولانی که از طالبان با نیروهای اندک چریکی، دشمنی قدرتمند با اهداف معین ساخت که توانست شمال مقاوم را تبدیل به قلب ناامنی ها کند و بر نیمی از مساحت افغانستان به مانند تهدیدی دایمی باشد که حتی توان فلج کردن پایتخت را در حمله و انتحاری دارد نه یک بن بست جنگی به تعبیر مقام های امریکایی بلکه همان نقطه تحقق اهداف کاخ سفید می باشد.
اگر در رسانه های جهان بارها صرف هزینه صد میلیارد دالر امریکا در بازسازی افغانستان مطرح می شود تنها برای پوشانده سودهای کلان این کشور از راه غارت معادن می باشد، بماند که پایگاه های دایمی چگونه موجب به انزوا کشاندن رقبای منطقه ای شد و اهرم فشاری بر روسیه، ایران و چین.
امریکا خود مبنای گروه های تروریستی چون طالبان را بنا نهاد تا بتواند به رویای رخنه در خاورمیانه دست یابد و حال که داعش پس از حمله به عراق شکل گرفت و توانست موجب وحشت جهان شود می تواند همان سلاح پس از طالبان باشد.
اما برای افغانستان که دهه ها در نبرد با شوروی، جنگ داخلی و حاکمیت طالبان هم زیرساخت های خود را از دست داد و هم صحنه کشتارهای دسته جمعی، نسل کشی و آوارگی بود پس از حمله امریکا در کجا قرار دارد؟
شانزده سال گذشته به مانند تمامی دوران های ناامنی در کشتار غیرنظامیان و گسترش افراط گری غوطه ور بود، حمله های شبانه امریکا و نیروهای ناتو با قتل عام کودکان، زنان و مردان همراه و مناطق مهم معدنی همچون هلمند در ناامنی های مدام حاشیه امنی برای غارت معادن بوده است که سودی چند برابری از کمک ها را برای کاخ سفید داشته و دارد.
لیتیم کشور که بنا به اطلاعات رسانه های معتبر امریکا معادل تمامی نفت عربستان است، نشان می دهد هیچ گاه امریکا شکست خورده جنگ نبود بلکه خود هدایت کننده و گسترش دهنده دامنه ناامنی ها برای رسیدن به اهداف سلطه گرانه ای می باشد که از جنگ افغانستان یک جنگ نیابتی ساخت.
از سوی دیگر، سال های سلطه امریکا سبب شد که فساد در حکومت ریشه ای و ناکارآمدترین رهبران به قدرت برسند که نمونه بارز آن حکومت وحدت ملی می باشد.
حضور گسترده نظامی امریکا و ناتو در افغانستان برای توانمند سازی نیروهای امنیتی چیزی جز ناتوانی و ضعف برای امنیت نداشته است و همچنان که این نیروها با تلفات بالا دسته و پنجه نرم می کند با سلاح های بی کیفت و بی اعتنایی رهبران خود در خط مقدم رها شده اند.
امریکا تنها با بهانه یازده سپتامبر به استراتژی ترین جغرافیای منطقه پا گذاشت اما همچنان که در ظاهر خود را ناجی برای رهایی از تروریسم عنوان می کند در حاشیه امن جنگ، با قتل عام غیرنظامیان معادن را غارت و تجارت مواد مخدر را سرسام آور کرد.
شانزده سال جنگ در امتداد ناامنی های داخلی و افراط گری از افغانستان، سرزمین جنگ و خون ساخت که از ابتدا به دست امریکا و مهره های خود فروخته داخلی به نابودی کشیده شد.
اکنون در هفتم اکتبر 2017 و گذر از دوران پسا طالبان، غرق در هراس و کشتار طالبان با حکومتی معامله گر و یک جامعه ناامید در نقطه ای دور از امنیت و ثبات ایستاده ایم که خبر از ماندگاری امریکا با لشکر نظامی می دهد و جنگی که دیگر برای معدن و به یغما بردن ثروت این سرزمین است.
منبع: شبکه اطلاع رسانی افغانستان
انتهای پیام
www.af.shafaqna.com