شفقنا افغانستان-دو سال پس از آنکه دیوید کامرون، نخستوزیر بریتانیا، اعلام کرد در افغانستان «ماموریت به پایان رسیده است»، این کشور جنگزده تحت محاصرهی طالبان قرار داشته، و نظامیان آن در مبارزهای رودرو با تروریستهایی قرار دارند که با هدف انتقام بازگشتهاند.
در دسامبر ۲۰۱۳ و در سفری غیرمنتظره به کمپ باستیون بود که نخستوزیر کامرون به جهان گفت که هموطنانش با موفقیت ماموریت نظامی خود را در افغانستان به انجام رسانده و درحال بازگشت به خانه هستند.
«من باور دارم که آنها [سربازان] میتوانند با سربلندی به خانه بازگردند… برای من، مهمترین بخش این ماموریت، سطحی از امنیت است که دیگر [افغانستان] تبدیل به پناهگاهی برای ترور نشود. ماموریت همین بود، ماموریت همین است، و من باور دارم که ما ماموریت خود را با موفقیت به پایان خواهیم رساند و سربازان ما میتوانند به آنچه انجام دادهاند افتخار کنند».
اکنون، دسامبر ۲۰۱۵ است و طالبان نیروهای امنیتی افغانستان را با حملات پیدرپی تحت فشار قرار داده، به حملات ناگهانی برای ازهمپاشیدن هرگونه مقاومت نظامی در کابل تهدید میکنند. اگر به ۲۰۱۳ بازگردیم، مقامات بریتانیایی، بیانیهی نخستوزیر را بهشدت پیشازوقت و ناسنجیده میدیدند. پیشرفتهای اخیر آنچه اکنون نیز بسیاری بهعنوان غفلت تاسفبار بریتانیا مینامند، برجسته ساخته است.
هشدار جان بارون، نمایندهی پارلمان محافظهکار در سال ۲۰۱۳ دقیق و با جزئیات توصیف کرده بود، به حقیقت پیوست – که ای کاش کسی توجه میکرد.
بارون در واکنش به فریاد پیروزی کامرون گفته بود: «غرب، همینکه نیروهای آمریکایی و بریتانیایی خارج شوند، تکههایی از افغانستان را بار دیگر به طالبان خواهد سپرد».
از ۲۳ دسامبر، ولسوالی سنگین تقریبا بهطور کامل بهدست طالبان افتاده است، که این مسئله، سایر بخشهای ولایت هلمند را هم در خطر اشغال کامل قرار میدهد. محمد شکرپوری، یکی از افسرانی که در نزدیکی سنگین مستقر است، در روز چهارشنبه گفت «افغانستان زمانی بهدست مزدوران سقوط خواهد کرد… و این تنها به این دلیل است که قدرتهای غربی در سرمایهگذاری برای بازسازی افغانستان شکست خوردهاند».
درمیان جریانی از گزارشهای هشداردهنده ازسوی مقامات محلی، مبنی بر اینکه غیرنظامیان بهدلیل پیشرویهای طالبان درحال فرار هستند، در کابل روایتی کاملاً متفاوت بیان میشود، و دولت در جایی که بهنظر میرسد هرجومرج این کشور ویران را فرا میگیرد، اطمینان میدهد که همهچیز آرام است.
سرپرست وزارت دفاع افغانستان، معصوم استانکزی، اوضاع هلمند را «قابل کنترل» توصیف کرده و اشاره میکند که نیروهای پشتیبانی تازهنفس برای مقابله با چالش پیشآمده به هلمند فرستاده شدهاند. اگرچه ممکن است این تاحدی درست باشد، رهبران قبایل درنزدیکی و اطراف سنگین شکایت دارند که کابل آنها را از مبارزهی مسلحانه علیه طالبان منع کرده است.
اعضای شورای محلی افغانستان که از ترس اقدامات تلافیجویانهی نیروهای آمریکایی و دولت افغانستان، به شرط فاشنشدن نامشان حاضر به گفتوگو شدهاند، دولت کابل را به خیانت متهم میکنند؛ چراکه جلوی احیای سیستم امنیتی قبیلهای سنتی در این کشور را که بهنام نیروهای اربکی خوانده میشوند، گرفتهاند.
برخلاف باورهای عمومی، اربکی یک نیروی شبهنظامی نیست، بلکه یک ائتلاف قبیلهای منسجم است که تنها یک هدف واحد دارد – حفاظت از تمامیت و استقلال افغانستان. مهمتر از آن، براساس سیستم اربکی، تنها افرادی از قبیله که شیخ قبیله تایید کند اجازهی شرکت دارند، و از این طریق، وحدت و نظم میان سربازان تضمین میشود.
اثربخشی سیستم اربکی در آزمون زمان پیروز بوده است. در طول قرنها، و مدتها پیش از آنکه طالبان ظهور کنند، اقوام افغانستان همواره قادر به دفع حملات دشمنان خود، ازطریق متحدشدن علیه تجاوزهای خارجی بودهاند.
امروز که تعداد زیادی از جنگجویان مزدور مردم خود و قلمروهای آنها را محاصره کردهاند، اقوام افغانستان از حقشان برای دفاعازخود محروم شدهاند – و دربرابر وضعیتی قرار گرفتهاند که نیروهای نظامی بهدلیل کمبود جدی سلاح و نیروهای انسانی، قادر به مقابله با آن نیستند.
اما چرا کابل و متحدان غربی آن، جلوی این مقاومتها را میگیرند؟ و از همه مهمتر، میلیونها دالری که قدرتهای غربی به افغانستان ریختهاند به کجا رفته، اگر به بازسازی نهادهای آن کمک نکرده است – مخصوصاً مجموعهی نظامی؟ درنهایت، هیچ آموزشی جایگزین دسترسی به سلاحهای مناسب نمیشود.
تنها یک نفر پاسخی بسیار قطعی و روشن ارائه میدهد – پاسخی که حقایق بسیار نگرانکنندهای را مطرح میکند.
شاهزاده علی سراج، عضوی از خانوادهی سلطنتی افغانستان و نوهی امیر حبیبالله (۱۹۰۱-۱۹۱۹)، تاکید دارد که قرار بوده است افغانستان بهسوی شکست برود و توسط قدرتهایی که منافع آنها در جنگ است بهجای صلح، به هرجومرج کشیده میشود. شاهزاده علی روز چهارشنبه به من گفت: «نگاهی به افغانستان امروز و اینکه چهگونه قدرتهای غربی با مسئلهی ترور برخورد میکنند، بهخوبی روشن میسازد که این بازی هرجومرج بوده است. اگرنه به چه دلیل دیگری قدرتهای غربی بهگونهی سیستماتیک از کمک به قبایل افغانستان خودداری میکنند».
او تاکید کرد: «این پاکستان است که شما در پشت طالبان میبینید… و پاکستان بیش از یک عامل عربستان سعودی، بزرگترین صادرکنندهی وهابیت به جهان نیست. آیا شما واقعاً باور دارید که طالبان و القاعده یکباره ظهور کردند؟ آنها از تاجیکستان، چچن و پاکستان وارد شدند و این مناطق تحت کنترل ریاض قرار دارند».
ارتش تروریستی، درست همانگونه که در سوریه و عراق عمل کردند، مستقیماً سراغ شاهرگ اقتصادی رفت، و ولایت هلمند را برای میلیونها دالر مزارع کوکناری که دارد انتخاب کرد. افغانستان، در سال ۲۰۱۵ نیز مهمترین صادرکنندهی هروئین جهان باقی میماند – تجارتی که طالبان تا حد زیادی از آن سود میبرند، بدون آنکه تابهحال به مشکلی برخورده باشند. مسئلهی قابلتوجه این است که این روند تحت نظارت واشنگتن و سایر قدرتهای غربی که در این کشور سرمایهگذاری کردهاند اتفاق میافتد.
درحالیکه مقامات کابل روی بهترین راه مقابله با بازگشت طالبان گفتوگو دارند و همچنان که سربازان بریتانیایی و آمریکایی با جانهای خود قیمت سیاستهای شکستخوردهی دولتهای متبوع خود را پرداخت میکنند، هزاران و هزاران نفر از افراد قبایل هلمند آمادگی دفاع از میهن خود را داشته و ایستادهاند – تنها مشکل این است که آنها دستهای خود را بسته میبینند.
رهبران قبایل زیادی وادار به تسلیم شدهاند، و کابل به آنها هشدار داده است که اگر مبارزهای را خارج از کنترل مستقیم ارتش راه بیندازند، بهعنوان حرکتی غیرقانونی ازسوی سازمانی تروریستی اعلام خواهد شد. مقامات افغانستان، بهجای آنکه تهدید ترور را درون مرزهای خود ازبین ببرند، به جای آنکه اقوام افغانستان را در یک عملیات ضدتروریستی منسجم همآهنگ سازند، تلاش خود را صرف غیرفعالکردن این قدرتها مینمایند که بهترین راه شکستدادن افراطگرایان است.
شاهزاده علی به من گفت: «این قبایل، پایههای کشور هستند و بدون توانمندساختن آنها هیچ کاری پیش نخواهد رفت». درحقیقت، آنچه شاهزاده میگوید درست است – آیندهی افغانستان به مردم آن بستگی دارد، و مگر آنکه مردم افغانستان بهسرعت قدرتمند شوند، این تمام آسیای مرکزی است که آیندهاش سقوط به وهابیت خواهد بود – ایدئولوژیای که سپاهی از گروههای تروریستی را در سراسر چند قاره برانگیخته است.
و هنوز، ما برای دیدن دستهایی که این ارتشها را بهطور مستقیم اداره میکنند چشم خود را میبندیم. و هنوز، ما زنان و مردان جوان را برای مبارزه در جنگی آنها امکان پیروزی در آن ندارند، فرا میخوانیم.
راشا تودی/ کاترین شیکدام
ترجمه: معصومه عرفانی
انتهای پیام
www.af.shafaqna.com