پنج‌شنبه 9 حمل 1403

آخرین اخبار

طالبان ساخت قطعه چهارم راه آهن هرات-خواف را به یک شرکت روسی سپرد

شفقنا افغانستان - طالبان اعلام کرده‌اند که قرارداد ساخت...

طالبان در پسابند غور با حمله بر یک خانه دختری را ربودند

شفقناافغانستان- منابع محلی در غور می‌گویند‌ که طالبان یک...

طالبان 5 نفر را در قندهار در ملاءعام شلاق زدند

شفقناافغانستان- منابع محلی می‌گویند که طالبان پنج تن را...

طالبان ‏هفت نفر را در کابل و قندهار در محضر عام شلاق زدند

شفقنا افغانستان- دادگاه عالی طالبان از تطبیق حکم تعزیزی...

حباب ماهی، زشت ترین موجود دریایی+ویدئو

شفقناافغانستان _ ویدئو؛ عجایب خلقت/ حباب ماهی لقب زشت...

وزارت صحت غزه: آمار شهدا در نوار غزه به ۳۲۵۵۲ نفر افزایش یافت

شفقناافغانستان- وزارت صحت فلسطین امروز(پنج‌شنبه) تعداد قربانیان جنگ میان...

وقوع زلزله ۵.۱ ریشتری در مرز افغانستان و پاکستان

شفقنا افغانستان- مرکز زلزله‌نگاری امریکا از وقوع یک زمین‌لرزه...

خبرنگاران در تبعید: عبیدالله احمدی و رامین امیری هر چه زودتر باید از بند طالبان رها شوند

شفقناافغانستان- گروهی از خبرنگاران تبعیدی افغان در امریکای شمالی...

انستیتوت مطالعات استراتژیک استرالیا: طالبان در خصوص مبارزه با داعش و القاعده در افغانستان دروغ می گوید

شفقناافغانستان- انستیتوت مطالعات استراتژیک آسترالیا می‌گوید که ادعای طالبان...

ابراز نگرانی عفو بین‌الملل از نقض حقوق زنان و دختران درپی اخراج مهاجران افغان از پاکستان

شفقناافغانستان- سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید که طرح بازگرداندن اتباع...

آغاز به کار اولین بانک اسلامی در اوگاندا

شفقناافغانستان- اولین بانک اسلامی در اوگاندا آغاز به کار...

فروش آیفون در بزرگترین بازار دنیا حدود 33 درصد کاهش یافت

شفقناافغانستان- فروش آیفون در چین در فوریه نسبت به...

وضعیت آب و هوای کابل و دیگر ولایات/ ۹ حمل 1403

شفقناافغانستان- ریاست هواشناسی طالبان از احتمال بارش باران در...

باران الماس در سیاره نپتون+ویدئو

شفقناافغانستان _ ویدئو؛ عجایب خلقت/ باران الماس در نپتون

پرچم عزا در حرم مطهر امام علی علیه‌السلام برافراشته شد+ تصاویر

شفقناافغانستان- در آستانه سالروز شهادت امام علی علیه‌السلام مراسم...

رییس کمیته روابط خارجی پارلمان آمریکا خواستار آزادی فوری یک شهروند آمریکایی از زندان طالبان شد

شفقناافغانستان- مایکل مک‌کال، رییس کمیته‌ روابط خارجی مجلس نماینده‌گان...

کرن دیکر:محدودیت‌های طالبان بر زنان شاغل سالانه یک میلیارد دالر برای افغانستان هزینه دارد

شفقناافغانستان-  کرن دیکر، کاردار سفارت امریکا برای کابل گفته...

نرخ مواد سوختی و غذایی در بازارهای کابل/ ٩ حمل ١۴٠٣

شفقناافغانستان- قیمت مواد سوختی و مواد غذایی در بازار...

نرخ پول افغانی در برابر ارزهای خارجی/٩ حمل ١۴٠٣

شفقناافغانستان- ارزش پول افغانی در برابر ارزهای خارجی در...

پاسخ آیت شبیری زنجانی درباره حکم نماز و روزه در سفر شخصی با ماشین دولتی

شفقناافغانستان – حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی به...

دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان

شفقناافغانستان– دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان را در...

یک پژوهشگر در گفت‌وگو با شفقنا: عرفان های نوظهور سبک زندگی دینداران را نشانه گرفته است

شفقنا افغانستان- شیطان پرستی یا شیوه های نوظهور در جوامع مختلف دیده می شود؛ این موضوع به عوامل مختلفی بستگی دارد و تغییر سبک زندگی حتی در مد، سبک معماری و طراحی منازل هم تاثیر داشته است شاید بتوان عدم شناخت و آگاهی را نسبت به مسایل مختلف به این مورد نیز ارتباط داد. ما برای اینکه از علل و چرایی این موضوع باخبر شویم به سراغ یکی از کارشناسان عرفان های نوظهور حجت السلام و المسلمین مسلم گریوانی رفتیم؛ او یکی از موفقیت های شیوه های جدید را در طرد عرفان و فلسفه می داند و معتقد است که ما با طرد عرفان، تصوف و فلسفه آن هم به طور مطلق و یکجا، راهبرد خطایی را در پیش گرفتیم بنابراین با این شیوه در میدان عرفان های کاذب بازی می کنیم.

البته نمادها هم یکی از راه های موفقیت این گروه هاست. هر عقیده ای به راحتی از راه چشم تبدیل به باور می شود و اگر عقلانی و باورپذیر هم باشد، دلپذیر می شود و به دل ها هم راه پیدا می کند و در نهایت به رفتار تبدیل می شود. عرفان های نوظهور از طریق نمادها وارد جامعه می شوند.

 

142

 

در ادامه گفت و گوی خبرنگار شفقنا با مسلم گریوانی، کارشناس ارشد کلام اسلامی و عضو هیات علمی پژوهشگاه اسرا را می خوانید:

*عرفان های نوظهور چگونه تعریف می شوند و چه جذابیتی برای جوانان دارند؟

گریوانی: علیرغم اینکه در کشور ما نام این جریان ها را عرفان های کاذب می گذاریم در دنیای غرب با نام هایی از قبیل ادیان جدید، عرفان های نوظهور، معنویت های بازاری و تجاری، یا با تعبیر کنایه آمیز کتاب عرفان در دنیای مدرنیته تحت عنوان «معنویت های معنویت ستیز» یاد می شود. این کتاب از معنویتی مادی نام می برد که آبروی معنویت را می برند. خود عرفان های نوظهور ادعا می کنند آنها نسخه های معنوی و آرامش بخش برای انسان امروز دارند. معنویتی که در آن خدا و ایمان ابزاری برای لذت بخشی و آرامش بخشی انسان تنزل پیدا می کند.

سوالی که اینجا پیش می آید این است که باتوجه به این تعاریف چطور باز هم برای مخاطبان جذابیت دارد و تعداد زیادی در هند به آنها گرایش پیدا کردند و از کشورهای دیگر به سراغ آنها می روند. ابتدا باید توجه کرد که جاذبه آنها از چند جهت است:

  1. یکی از جاذبه ها در تعلمیات آنهاست که به طور معمول عرفان بدون تکلیف و شریعت را تبلیغ می کنند؛ برای مثال در آثار «پائولو کوئیلو» شریعت و تکلیفی نمی بینید از قضا انسان امروز که انسان حق مدار و حق به جانب است و حق را به خودش می دهد تا به خداوند بنابراین هرجایی که نسخه ای بدون تکلیف و تکلف ببیند به سمت آن می روند. عرفان های نوظهور ذائقه انسان مدرن را درست خواندند و تشخیص دادند و تعلیمات متناسب با آنها را که بدون شریعت است را دارند. البته عرفان های نوظهور برنامه های عملی تحت عنوان تکنیک های مدتیشن هم دارند اما هیچ وقت با تکلیف دینی و شرعی قابل مقایسه نیست. تکلیف در ادیان بر پایه این است که اگر انسان تکلیف نداشته باشد طغیان می کند و اینطور نیست که بدون فلسفه باشد و بخواهد انسان را به زحمت بیندازد.
  2. جاذبه دیگر آنها این است که آموزه ها و تعلیمات خودشان را به صورت عملی و کاربردی بیان می کنند. به طور مثال وقتی می گویند عشق و آرامش مبنا و اساس طریق عرفان است آن را به صورت عملیاتی و کاربردی پیاده می کنند و نسخه های عملی برای آن در نظر می گیرند. این مساله از قوت عرفان های کاذب و از آن سو، از نقاط ضعف، مبلغان و مروجان عرفان اسلامی ماست؛ متاسفانه ما نیامدیم اخلاق و معنویت و عرفان اسلامی خودمان را به صورت عملی و در قالب نسخه بیان کنیم.
  3. جاذبه دیگر آنها در ادبیات آنهاست که آثار و بیان آنها دارای ادبیاتی ساده و روان است. اگر کتاب «آواز سکوت» اوشو را دیده باشید می بینید که از تمثیل ها، قصه ها و داستان صوفیان پر است و از تصوف اسلامی داستان های زیادی نقل می کند اما متاسفانه در کشور ما عرفان و تصوف به طور کامل نفی می شود البته همه این کار را نمی کنند اما طرد عرفان، تصوف و فلسفه آن هم به طور مطلق و یکجا، راهبرد خطایی است که ما با این شیوه در میدان عرفان های کاذب بازی می کنیم.
  4. از جذابیت های عرفان های نوظهور اقتباس و التقاط در آموزه ها و تعالیم است. آنها ادیان مختلف را مطالعه و پس از بررسی، شیره و نکات عسلی ادیان و مکاتب را انتخاب و به نام خود بیان می کنند. دقیقا همان ویژگی و آموزه هایی که نژادها و فرهنگ های مختلف از آن استفاده می کنند را بیان می کنند. بنابراین یکی از ویژگی های دیگر آنها التقاط است. التقاط یکسری از ویژگی هایی که اقتباسی از ادیان مختلف است از تصوف در عرفان های نوظهور شرقی زیاد می بینیم؛ به طور مثال «کریشنا مورتی»و «اوشو»… پائولو کوئیلو وقتی به ایران آمد، اعتراف کرد که داستان کیمیاگر را از کتاب مثنوی برداشته است. همچنین کتاب های اوشو نیز از مفاهیم عرفان و تصوف اسلامی پر است. اما ما از این قوت ها که در فرهنگ و دین ما کم نیست، غفلت می کنیم و دیگران این قوت ها را انتخاب می کنند و به عنوان آیین جدید استفاده می کنند.

* نوع ورود عرفان های نوظهور به سایر کشورها چگونه است؟

گریوانی: این نکته ای است که باید مورد توجه قرار داد. آنها از طریق نمادها، شعارها و ظواهر وارد یک فرهنگ و کشور دیگر می شوند. به طور کلی در دنیا توده مردم بیشتر به ظواهر توجه می کنند بنابراین هر عقیده ای به راحتی از راه چشم تبدیل به باور می شود و اگر عقلانی و باورپذیر هم باشد، دلپذیر می شود و به دل ها هم راه پیدا می کند و در نهایت به رفتار تبدیل می شود. عرفان های نوظهور از طریق نمادها وارد جامعه می شوند. این نماد به روی آموزشگاه، انجمن و بعد تبدیل به یک وسیله آموزشی می شود و بعد در مد لباس ها می آید؛ به طور مثال شیطان پرستی در تمام دنیا با نماد کار خودش را پیش می برد بنابراین یکی از جاذبه های آنها نمادها هستند. در دین ما نیز شعائر کم نداریم که به نوعی همان نمادهاست ما نباید این شعائر را دست کم بگیریم همین مناره ها و گنبدها، اذان و مسجد، نماز جمعه و جماعت، مراسم حج و مراسمات عاشورایی مثل اربعین نیز بخشی از شعائر ما هستند. برخوردهایی که روزانه افراد باهم دارند و سلامی که بهم عرض می کنند یک شعائر اسلامی است و این شعائر در حال تغییر کردن است و به جای سلام بدرود و به جای خداحافظ و خدانگهدار، بدرود می گوییم. ما در حال تغییر شعائر هستیم در حالی که آنها براساس شعائر خود پیش می روند.

*افرادی که عمدتا جذب این گروه ها می شوند از چه قشری از جامعه هستند؟ آیا ممکن است که افراد دیندار هم جذب این گروه ها شوند؟

گریوانی: در عرفانهای نوظهور به ویژه آن دسته از عرفان هایی که در ایران حضور دارند، مخاطب آنها قشر تحصیل کرده هستند. به طور عمده قشر تحصیل کرده به سراغ عرفان هایی می روند که پایه به ظاهر علمی و نظری داشته باشند؛ مثلا عرفان حلقه با رویکردی درمانی و توضیحاتی کیهانی و اصطلاحات به ظاهر عرفانی توانست برخی از تحصیل کرده ها را تحت تاثیر قرار دهد. اما برخی از عرفان ها، مخاطب آنها افراد غیر تحصیل کرده هستند؛ اما چون در بیشتر عرفانهای نوظهور بحث معنویت و عرفان مطرح می شود، معنویت و عرفان برای افراد زیادی جذابیت دارد اما کسانی که تحصیلات آکادمیک دارند هرجا که احساس کنند این خلاء پر می شود به سراغ آن می روند. نکته دیگر درباره مخاطب شناسی عرفان های نوظهور اینکه اغلب موارد مخاطب آنها خانم ها هستند. عرفان های نوظهور تحت عنوان عرفان های کاذب، انجمن علمی آموزشی یا درمانی کار می کنند یا برای مثال یوگا و سایر جریان غالبا تحت عنوان انجمن ها و کلاس های درمانی هستند. مباحث “کریشنا مورتی” نیز در مورد خودشناسی است و افراد فکر می کنند که وارد مباحث خودشناسی شدند و به مرور به محافل خصوصی آنها راه پیدا می کند.

*آیا می توان گفت که مهجور بودن فلسفه و خلاء نبود فلسفه در فضاهای آکادمیک، سبب گرایش جوانان به عرفان های نوظهور می شود؟

گریوانی: یکی از نقاط ضعف عرفان های نوظهور فقدان پشتوانه معرفتی است. همانطوری که این گروه ها درجنبه کاربردی و عملی جاذبه دارند به همین اندازه در جنبه های فلسفی، معرفتی و نظری بسیار ضعف دارند و چون این نقص ها را دارند به شدت فلسفه و الهیات را محکوم می کنند؛ “اوشو” با لحن بسیار صریح فیلسوفان را سگان تاریخ خطاب می کند. تمام الهی دانان، فیلسوفان و کسانی که در مورد وجود خدا صحبت می کنند از دید آنها تحقیر می شوند چون خودشان نقص دارند. اساس عقل و تفکر را نقض می کنند برای مثال اگر در جلسات آنها کسی سوالی داشته باشد پاسخ نمی دهند و می گویند مسیری که ما انتخاب کردیم مسیر عشق و دل است نه مسیر تفکر و عقل. بنابراین آنها پرسشگری را طرد می کنند. ما از این ضعف ها به خوبی می توانیم بهره بگیریم. اگر ما جوانان را با مباحثی که در امثال کتاب «مفاتیح الحیات» آیت الله جوادی آملی یا کتاب “الحیات” استاد «محمدرضا حکیمی» آمده است، آشنا کنیم قطعا این ضعف آنها برملا خواهد شد. در ضمن افراد متدین و جوانان خودمان را هم از این طریق تغذیه کردیم. برخی افراد این گروه بدون هیچ پرس و جویی به عضویت این گروه ها در می آیند و هیچ وقت برای آنها این سوال پیش نمی آید که آیا این کسی که مدعی عرفان است کجا و در کدام حوزه یا دانشگاه یا مرکز آکادمیک و رسمی تحصیل کرده است اما وقتی که دیر می شود چنین سوال هایی در ذهن آنها مطرح می شود.

*تنوع طلبی و کسب تجربه های جدید جوانان را می توان از عوامل جذب این گروه ها برشمرد؟

گریوانی: اگر ما به دنبال یک عامل، ریشه و خاستگاه برای آنها باشیم به طور قطع عوامل مختلفی در آن دخیل هستند و ممکن است که تنوع طلبی نیز یکی از این ویژگی های باشد، اما قطعا عوامل دیگری نیز وجود دارد که تاثیر کمتری ندارد؛ به طور مثال اگر در نظام و جامعه ای مورد تحقیر (خواه از ناحیه جامعه، حاکمیت، خانواده و کلیسا) قرار بگیرد در حقیقت از آن آیین،جامعه، خانواده و نظام روی برگردان خواهد شد و به جریان ها و مکاتب نوظهور گرایش پیدا می شود.

نکته دیگر در باب عوامل جذب و گرایش به این گروه ها این است که نیاز و عطش معنوی و الهی که در نهاد هر کسی تعبیه شده است موجب گرایش به جریان های معنوی است. در دنیای غرب بیش از اینکه جامعه علیه دین اعتراضی داشته باشد علیه مادیت و علم زدگی معترض بود چون درقرن ۱۷ تا ۱۹ که عصر روشنگری، علم و خرد بود به همان میزان طغیان علیه دین نیز پدید آمد. در حقیقت علم محوری، عقل محوری و انسان محوری شکل گرفته بود و حاکمیت بیش از اینکه با دین باشد حاکمیت با عقل و انسان بود؛ بنابراین عقل زدگی سبب شد که انسان این خلاء معنوی، عرفانی و دینی را حفظ کند از یک طرف دین و کلیسا را کنار گذاشته بودند و احساس کردند که علم، عقل و فلسفه می تواند جایگزین دین باشد از طرفی در قرن ۱۹ و ۲۰ نمی توانستند به دین برگردند چون مسیحیت را خرافه می دانستند و تنها می توانستند به عقل عصر روشنگری اعتماد کنند پس یک فضایی ایجاد شد که طغیان علیه دین و عقل ومعنویت جدیدی شکل گرفت که شیطان پرستی یکی از شاخه های آن است. در حقیقت عامل اصلی شکل گیری جریان های جدید، بیش از آنکه دلزدگی از دین رسمی و کلیسا باشد، وازدگی از علم و عقل محوری و طغیان علیه مادیت و دنیازدگی بوده است و این عطش معنوی انسان را می رساند. اینطور نیست که از کلیسا و روحانیت دین باز مانده باشد بلکه از فضای حاکم که فضای علم محوری و عقل محوری، زده شدند بنابراین در شیطان پرستی و عرفان های نوظهور عقل و تفکر جایی ندارد به همان میزان که شریعت و دین نیز جایی ندارد. در معنویت گرایی جدید که شکل غلیظ آن شیطان پرستی و شکل رقیق تر آن عرفان های نوظهور است، از همه آنها باطن دین که عرفان و معنویت است را گرفته و به جای شریعت، تکنیک های خودشناسی و مدتیشن و یوگا را اضافه کردند بنابراین شاید بتوان ریشه و عامل اصلی گرایش به عرفان های کاذب را اعتراضی علیه عقل زدگی و بر علیه جامعه که جنگ های جهانی اول و دوم در آن شکل گرفت بود، دانست.

 

*در برخی لباس ها و ساختمان ها از نمادهای این فرقه ها استفاده می شود باید نحوه تعامل و اطلاع رسانی چطور باشد که مرد بدانند معانی نمادها چیست؟

گریوانی: عرفانهای نوظهور در قالب آموزه های متنوعی به جامعه دینی و اسلامی ما وارد شدند. در نوع ساختمان سازی، در بحث چینش اثاثیه منزل مثل فنگ شویی که یک بینش غیر توحیدی را به دنبال دارد گرفته تا در قالب ورزش های رزمی مثل کنگ فو و خلوت فکری مثل مدتیشن، همگی ریشه در یک بینش غیرتوحیدی دارد. در حقیقت عرفان های کاذب در حال ترویج نوعی سبک دینداری هستند. بحث پوشش، مسکن، معاشرت و سایر شوون زندگی ما تحت تاثیر تاکتیک ها و تکنیک های آنها قرار می گیرد. به نوعی در همه جوانب زندگی ما راه پیدا کرده اند. در حقیقت ناخودآگاه عرفان های نوظهور سبک زندگی دینداران را نشانه گرفته است، چه بدانیم و چه ندانیم. گاهی ما به طور مستقیم نقد می کنیم اما بهتر است که ما آموزه ها و نمادهایی که این گروهها دارند را فهرست کنیم و براساس آن از نسخه دینی و اسلامی خودمان استفاده کنیم. مثلا بیاییم درباره چینش اثاثیه منزل با نگرش توحیدی و با استفاده از متون دینی نسخه ارایه کنیم. اگر آنها رابطه خاصی را تبلیغ می کنند ما همان معاشرت را براساس بینش اسلامی خودمان تبیین کنیم. دقیقا آنها به نکاتی دقیقی توجه می کنند که ما اصلا چنین کاری را انجام نمی دهیم.

*چرا در برابر خداباوری اعتقادی مثل شیطان باوری شکل گرفته است؟ این گروه ها در نهایت به دنبال چه چیزی هستند؟

گریوانی: در حوزه معنویت گرایی در دنیای غرب، چند گرایش جدی وجود دارد: یکی بحث شیطان پرستی، دوم طبیعت گرایی و سوم انسان گرایی و چهارم خداگرایی. در حقیقت آن سه گرایش در مقابل گرایش به خداوند و توحیدمحوری قرار می گیرد. انسان به طور معمول از چیزی که برای او ضرر داشته باشد فاصله می گیرد و اگر سودی داشته باشد، تمایل دارد تا آن سود را جلب کند. از یک طرف انسان در پی قدرت و علم مطلق است اگر افراد به صورت سالم آن را دنبال کنند، می توانند در قالب توحید به دنبال آن باشند اما شکل انحرافی آن در طبیعت گرایی یا شیطان پرستی وجود دارد آنها در پی این هستند که اگر ما شیطان را ستایش کنیم تا از مضراتی که از ناحیه او به انسان می رسد، مصون بمانیم. این ریشه گرایش انسان به شیطان در انسان های باستان و امروزه شیطان گرایان است. کسانی که به طبیعت گرایش دارند معتقدند بسیاری از قدرت ها در دل طبیعت نهفته است و ما با برقراری ارتباط و انس طبیعت می توانیم به قدرت برسیم و بسیاری از معرفت ها در دل طبیعت است. همان ستایشی که ما نسبت به خداوند به جا می آوریم آنها نیز طبیعت یا شیطان را ستایش می کنند؛ در حقیقت هدف اصلی همان گرایش طبیعی انسان، گرایش به قدرت مطلق است که مصداق آن در قالب طبیعت محوری و انسان محوری شکل گرفته است بنابراین اینکه می پرسد به دنبال چه هستند می توان گفت به دنبال کمال. انسان کمال طلب است. کمالاتی مثل معرفت و قدرت ولی هر گرایشی تصور می کند این کمالات را در جایی پیدا می کند. طبیعت گرایان، در دل طبیعت، شیطان گرایان، در ارتباط با شیطان و اجنه و همین طور سایر جریان ها اما در نگاه عرفان اسلامی، کمال نهایی انسان در گرایش و حرکت او به سمت خدا که منشا و منبع همه کمالات است شکل می گیرد. آرامش او هم در سایه ارتباط و انس با خدا اتفاق می افتد. «الا بذکر الله تطمئن القلوب».

*گاهی برخی افراد از دین دلزده می‌شوند و هر موضوع جدیدی برای آنها جذاب می شود مبلغین ما بهتر از چه شیوه‌های برای جذب جوانان استفاده کنند و کدام یک از مفاهیم را به کمک بگیرند؟

گریوانی: مبلغین دینی می توانند بر اساس همین خلاء، آسیب ها و انحرافاتی که در این جریان ها وجود دارد، دین را بر همین اساس تبیین کنند برای مثال باید خلاء ها و آسیب عرفان های نوظهور را فهرست کنیم و آموزه های دین و معارف دینی جذاب خودمان را بررسی و جایگزین کنیم. مساله خودشناسی در تعلیمات عرفان های نوظهور بسیار قوی مطرح می شود ما اگر این بحث خودشناسی را از منظر دین مطرح کنیم به طور قطع روانشناسی و عرفان های نوظهور حرف اول را می زنند اما وقتی بیاییم خودشناسی را با عیب ها و خلاهای آنها از نگاه دین بیان کنیم آگاهی مردم بیشتر خواهد شد.

بحث دیگر هم رویکرد غالب است در حقیقت ما دین را از جنبه عرفانی و اخلاقی آن بیان نکردیم و آمدیم جنبه دین و شریعت را غلیظ تر کردیم؛ بنابراین برای مردم دلزدگی به وجود آمده است اگر ما این جنبه عرفانی و اخلاقی دین را به صورت نظام مند و براساس نیازهای مردم بیان کنیم عرفان ها نوظهور تحت تاثیر خورشید عرفان اسلامی قرار خواهند گرفت. اگر عرفان های نوظهور را مانند ستاره کوچک ببینیم اما عرفان اسلامی مانند خورشید تابانی است که اگر بتوانیم با روشنایی آن ایرادها و نقص های ظاهری این گروه ها را برطرف کنیم عرفان های نوظهور تحت تاثیر پرتو افشانی آن قرار خواهند گرفت، اما چون نتوانستیم جنبه های معنوی دین را فعال کنیم با این گرایش ها در جامعه مواجه شدیم.

 

انتهای پیام

اخبار مرتبط