شفقنا افغانستان- خانواده شهید مزاری در آستانه بیست و یکمین سال شهادت ایشان با صدور بیانیه ای یک بار دیگر بروحدت و همدلی و ثبات در راه آن شهدی بزرگ تاکید داشتند.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر می باشد:
بسم رب الشهدا و الصدیقین
﴿وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴾
و همگي به ريسمان خدا ( قرآن و اسلام و هر گونه وسيله ارتباط ديگر) چنگ زنيد، و پراكنده نشويد! و نعمت (بزرگ) خدا را بر خود، به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد، و او ميان دلهاي شما، الفت ايجاد كرد، و به بركت نعمت او، برادر شديد! و شما بر لب حفرهاي از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد؛ اين چنين، خداوند آيات خود را براي شما آشكار ميسازد، شايد هدايت شويد.
آیه ی ﴿۱۰۳﴾ سوره ال عمران
باردیگرحوت خونین از راه می رسد ، ماهِ سراسر مقاومت و افتخار مردمی همیشه مظلوم اما سربلند ، ماهِ سیلاب اشک و اندوه از دست دادن ابرمرد عدالت خواهی و عدالت باوری ، این ماه ،ما را به یاد آوری و بازخوانی اندیشه های رهبر قهرمانمان تاکید میدارد.
عصر غربت لاله هاست ،عصر گل های سربریده ، عصر اسارت مسافران ،عصر فراموشی و سکوت ،عصر مصالحه و معامله !
مردان با غیرت دیروز ،مردانه رفتند و مردانه زیستن را آموختند ، هنوز تکبیر وفاداریشان از مناره های غیرت پامیر و بابا به گوش می رسد .شهدای با افتخار عاشقانه در خون غلتیدند و هنوز لاله های سرخ دشت های سرزمینمان به یُمن مقاومتشان به پا ایستاده اند ؛ بی شک آنان آینه های تمام نمای راه عزت و شرف اند .
غرب کابل سند ایستادگی و پایمردی مردانی ست که، تا آخرین دم پاسدار رهبری بودند که زندگی بدون مردمش هیچ ارزشی برایش نداشت ؛ بدون تردید مردان ،زنان و حتی کودکان بسیار به شرافت و قداست عهد رهبر ،با خون خود بر پای این سند شهامت را مُهر زدند.
سلام بر مردان بی ادعا ، که در میان شعله هایی از جنس آه سوختند ؛ نه اهل نام بودند و نه اهل نان !
شرط شهید شدن، مردانه زیستن است ؛و امروز فانوس های عزت نفس را خاموش کرده اند . خیانت به خون مردم و شهدا نامش عدالت و رسیدن به جاه و مقام پوشالی به بهای خاموشی نامش شرف شده است ؛ دیگر از عروج خبری نیست .
دیروزها احساس تکلیف ها، بوی شهادت می داد ؛ امروزها همه چیز بوی تزویر . همه برای بقا، فنا شده اند .
مردان با غیرت دیروز نگاهشان، قوت قلبهامان و یادشان امروز، ابروی فرداهامان است .شهدا ،شاهدان همیشه زنده ی تاریخ هستند که زمان و مکان پیش آن ها از حقیرترین داشته هاست .
پدرم! درد را از هر طرف که بخوانی درد است ؛ بعضی دردها ، در جمله و کلمه نمی گنجند و نمی توان آن ها را به زبان آورد.
دردهای نگفتنی مردمی که در نبود تو هرروز و هرروز هزاره بودن بیشتر و بیشتر جرم می شود و تک تک حرفهای تو در گوشهایمان تکرار می شود : “هوشیار باشید که کسی با سرنوشت شما معامله نکند و گرنه تاریخ تکرار خواهد شد” و امروز با هر سر بریده باز تاریخ پیش روی چشمانمان تکرار می شود ؛ اما در این میانِ همه ی دردها ، درد نداشتن تو دردی ست که اگر همه ی دنیا را بدهند باز من و مردت چیزی نداریم ؛ خط فقر برای من و مردمت جایی میانِ بود و نبود توست ؛ میانِ دار و ندار ما.
مدعیان امروز پشت سرِ علی(ع) نماز میخوانند ؛ و غذا بر سرِ سفره ی معاویه تناول میکنند.
پدرم !امسال ،آغاز سومین دهه از فراقت برای من و مردم دل سوخته ات ،دردِ جانسوز دیگری داشت که مصادف با چهلمین روز سوگ ازدست دادن تمام هستیم ، آجه ی تنهایی هایم بود ؛ مادری که در اوج غصه ها و غمهایم در این بیست سال هجر و نبودت ، تنها پناهم بود ؛ پیکر نحیف اما استوارش بین نداشته هایم ، تنها داراییم بود .
ازدست دادن چهارفرزند در راهِ شهادت و حتی لب به گلایه نگشودن ، واقعا “ایمان”می خواهد.
مادر ملتم خوب می دانست که بهشت رفتن ، غصه ندارد ؛ گسستگان ، را باید سوگوار دید .
بابه ی قهرمانم ! به راستی زمین و این خاک ، بی تو معنا ندارد ؛ تو وهمرزمان افتخار آفرینت را باید ، به خاطر سپرد نه به خاک .
مرزو شکافی که ، در تاریخ استبدادی سرزمینمان با خون شهدای مقاومت مقدس غرب کابل پدید آمده است با هیچ دست و دسیسه ای قابل انکار نخواهد بود . رهبرمان برای ما آینده ، بنیاد نهاده است ؛ امید که ، گام های جویندگان نام و نان بر حرمتِ نام او پا نگذارند ؛ امید که ، میراث پاکباختگی ” وحدت و عدالت ” را فنای بقای خویش نسازند.
نشستن و چشم به دیگران دوختن ، برف را به بام دیگری انداختن راه حل معضلات و مشکلات نخواهد بود ؛ مزاری مردی بود از همین دیار و سرزمین ما ، از میان مردم ما ، فقط تفاوتش این بود که درد را با تمام عظمتش درک کرده بود نه حذف .
امروز باید به دنبال راهی ، برای برون رفت از وضع موجود و انگیزه ای برای تلاش و تغییر بود ؛ تا از زیر بار جور و ستم نجات یابیم و با خودسازی و خدا باوری زنجیرهای ستم را از دست و پای خود و جامعه یمان بگسلانیم ؛ امکان رویش و باروری درخت وحدت و عدالت حقیقی را در دیار مظلوممان فراهم آوریم .
رهبرمان برای ما آینده ،بنیاد نهاده است ؛ و اما وظیفه و تکلیف ما این است که با تلاش خویش آن را بسازیم و اوج کمال و به ثمر رسیدن این نهال ، بی شک آرزوی تمامی شهدا و بابه ی عزیزمان است ؛ ما باید بهترین پاسدار برای آرمانهای والایشان باشیم .
به خاطر بسپاریم که اگر دیروز ، وحدت نمی داشتیم به امروز نمی رسیدیم و اگر امروز وحدت نداشته باشیم ؛ فردا ، راه به جایی نخواهیم برد .
پیر پشمینه پوش دیار ما ، در اوج تضادها و دشمنی های بنیادین ، وحدت به عمل آورد و همزیستی مسالمت آمیز و عدالت محور را در فکر، نگاه و زندگی مردم و جامعه یمان تکثیر کرد و به ارمغان آورد.
مصداق این حقیقت در تاریخ به روشنی پیداست که بعد از فاجعه ی خونبار افشار، بابه شهیدمان ذکر کردند که : “ما از عاملین افشار نمیگذریم اما با مردم تاجیک برادریم “ایشان در هر شرایط در اوج بصیرت ، پیام صلح و وحدت را برای همه بهمراه داشتند.
عدالت خواهی رابا عدالت محوری در عمل ، آموزش میدادند . نگاه حاکم و محکوم را به خادم و مخدوم مبدل کردند ؛ نگاه حقارت نژادی را به عزت و نگاه ظالمانه را به حق خواهی و خصمانه را به وظیفه گرایی و خدمت تبدیل و عملا نشر نمودند.
رهبرشهیدمان در تاریخ به یک نام خلاصه نمی شود ، پس ما نباید به تجلیل بسنده کنیم ؛ او برای ما هویت ساخت و ما باید از هویتمان پاسداری کنیم .
به امید آن که برای تحقق تک تک آرمانهای والای مردان با افتخار دیروز وارثان بحق شایسته ی امروز باشیم .
در پایان به نمایندگی از خانواده شهید مزاری از تمامی فرزندان مزاری قهرمان بهم چنین از تمامی دست اندرکان و برگزار کنندگان مراسم های تجلیل و بزرگداشت شهادت رهبرشهیدمان در سراسر گیتی نهایت تشکر و قدردانی را دارم .
ومن الله توفیق
زینب مزاری
حوت 1394