شفقنا افغانستان- مدیر پژوهشکده مهدویت با بیان اینکه در عراق یک فاصله بسیار وسیع و عمیقی بین جامعه نخبگانی و توده مردم وجود دارد گفت: نخبگان و فرهیختگان عراق در فضای خاصی فعالیت می کنند و چندان هم با مردم در ارتباط نیستند ما در حوزه دینی ایران این امتیاز را داریم که علما و تحصیلکرده ها برای تبلیغ مسایل مختلف فعالیت می کنند اما این امر در عراق قابل دفاع نیست و همین امر باعث شده فاصله میان نخبگان و عموم مردم بسیار زیاد شود.
حجت الاسلام محمدتقی ربانی در گفت و گو با خبرنگار شفقنا در خصوص سلوک سیاسی آیت الله سیستانی اظهار کرد: در رابطه با سوال شما من فکر می کنم باید به عواملی توجه کنیم. یکی از عوامل این است که وقتی صدام در عراق مسلط بود چیزی که از آنها به عنوان میراث بر جای ماند این بود که تمام زیر ساخت های فرهنگی، علمی و حتی روابطی که انسان های فهمیده می توانند ایجاد کنند نابود شد یعنی در آنجا هر بزرگی از دم تیغ صدام و بعثی ها گذشته بود و کشتارهای وحشتناکی که اتفاق افتاد چیزی نبود که بتوان آثار آن را نادیده گرفت. حوزه فرهنگ خصوصا فرهنگ دینی نابود شد و از حوزه علمیه هم فقط نامی باقی مانده بود.
او با بیان اینکه در عراق یک فاصله بسیار وسیع و عمیقی بین جامعه نخبگانی و توده مردم وجود دارد گفت: نخبگان و فرهیختگان عراق در فضای خاصی فعالیت می کنند و چندان هم با مردم در ارتباط نیستند. ما در حوزه دینی ایران این امتیاز را داریم که علما و تحصیلکرده ها برای تبلیغ مسایل مختلف فعالیت می کنند اما این امر در عراق قابل دفاع نیست و همین امر باعث شده فاصله میان نخبگان و عموم مردم بسیار زیاد شود چه بسا مسایل مهمی در میان نخبگان مورد بحث و مناقشه است که اصلا مردم گوش شنوایی برای آن ندارند. علم و دانش در مسایل عمومی جامعه تزریق نمی شود بعد از صدام هم تمام بودجه های کشور خرج مسایل امنیتی نظامی و انتظامی شد و آمارها گویای این است که نزدیک به ۸۵ درصد از بودجه کشور برای این مسایل مصرف می شود و همچنین بیشتر نیروهای کارآمد و مولد در عرصه دفاعی و نظامی فعالیت می کنند.
ربانی بیان کرد: پس عراق در این فضا با آسیب های زیادی مواجه است یعنی بسیاری از مسایلی که در دیگر جوامع کنار گذاشته شده است در عراق میدان تاخت و تاز است تابلو افراد مطرودی که حکومت آنها را از بین برده است در میادین و مسیر نجف تا کربلا مشاهده می شود که نشان می دهد در عراق توصیف مسایل به این آسانی نیست و در این فضا همین که یک نفر روی پای خود بایستد و اجازه ندهد اوضاع متلاطم و متشنج شود آیت الله سیستانی است. ایشان این وضعیت را تثبیت کرد و اجازه نداد عرصه دیگری برای فعالیت های وحشیانه بعثی ها، آمریکایی ها و گروه های افراطی ایجاد شود. آیت الله سیستانی اولا به عراق آرامش داد و تجربه موفقی با حضور دین به نام مکتب اهل بیت(ع) و شیعه را در عراق ارایه داد بنابراین کارنامه شیعه در عراق یک کارنامه مقبول و درخشانی است.
مدیر پژوهشکده مهدویت تصریح کرد: حوزه علمیه نجف بعد از صدام باید احیا می شد و این احیای حوزه علمیه به دلیل معرکه عراق کار یک و دو روز نبود. در مدت کم راه اندازی حوزه علمیه بعد از صدام هم حرکت های مسلحانه ای برای حمله به نجف تدارک دیده شد که آیت الله سیستانی همه آنها را با درایت از بین برد. ضرب المثلی وجود دارد مبنی بر اینکه در عراق همه برای خود پادشاه هستند حالا ما خیلی منطقی هم نگاه کنیم باید بگوییم هر گروه، دسته، صاحب بیت و مغازه ای برای خودش پادشاه است و طبیعتا در این فضا حرکت کردن یکسری ظرافت و احتیاط هایی می خواهد که آیت الله سیستانی در اعلاء مرتبه به این مسایل توجه می کند. با تعاملی که با اهل سنت عراق داشت اجازه نداد این گروه به ابزاری برای دشمنان شیعه در منطقه تبدیل شوند حتی می بینیم کردها که معمولا یک انبار باروت علیه جریان شیعه اسلامی و منطقه هستند بسیار زیبا همراهی می کنند.
ربانی تصریح کرد: آیت الله سیستانی با تشخیص به موقع و بسیج مردم و نیروهای رزمنده توانست توطئه دشمنان و سازمان های اطلاعاتی غرب و شرق و رژیم صهیوینستی که همه دست به دست هم داده بودند تا داعش بتواند عراق جای پایی پیدا کند را دفع کرد. اما بسیج در عراق را نمی توان با بسیحی که در ایران وجود دارد مقایسه کرد زیرا بنا بر قوانین و مصوبات عراق حق تشکیل هیچ گروه نظامی جز ارتش در این کشور وجود ندارد حال در این فضای ممنوع، آیت الله سیستانی با درایت خود این نیروها را به بدنه نظام و ارتش تزریق کرد و با توجه به آثار و جایگاه آنها جامعه عراق کم کم بسیج را پذیرفته و در حال حاضر به عنوان یک نیروی مسلح به آن نگاه می شود اینها همه درایت های آیت الله سیستانی بود و فعالیت هایی که در عرصه مربوط به سیاست و حضور دین در ساحت های حاکمیتی انجام داد و حوزه را احیا کرد.
او در خصوص نگاه آیت الله سیستانی به حوزه سیاست و در اختیار گرفتن قدرت گفت: یکی از سوال ها که به ذهن می آید این است با توجه به این اقدامات چرا آیت الله سیستانی در حاکمیت نقشی نمی گیرد؟ می توان پاسخ این سوال را با توجه با ساختارهای عراق داد مبنی بر اینکه یکی از بزرگترین فقرها در عراق فقر فرهنگی است یعنی در این سرزمین های سوخته فرهنگی نمی توان برای مسایل یک نقطه شروعی تعیین کرد. الان باید برای رشد مردم اقدامی انجام شود یعنی رهبری های فرهنگی مقدم بر رهبری سیاسی و حضور در صحنه سیاسی باشد. خصوصا اینکه هنوز آمریکایی ها در آنجا مقداری حضور دارند و اگر یک حوزوی و مرجعیت حوزوی در این تعریف قرار می گرفت به این معنا بود که زیر چتر آمریکا کار می کند که با آن سیره مرجعیت و حضور مرجعیت در طول تاریخ همخوانی نداشت.
ربانی در پایان خاطرنشان کرد: به نظر می رسد اولین گزینه بعد از این شرایط تمرکز بر فعالیت های فرهنگی است که الان به خوبی این اتفاق می افتد و رشد خوبی هم در ساحت های اجتماعی، تعاملات اجتماعی و هزینه کردن برای فرهنگ خصوصا فرهنگ دینی انجام می شود که در یک بازده زمانی نزدیک، دست یافتنی است و بعد از آن علما و شخصیت های دینی می توانند با توجه به تجارب موفقی هم که از انقلاب ایران و حاکمیت عالمان دینی به وجود آمده به این مساله هم توجه کنند.
انتهای پیام