شفقنا افغانستان/سرمقاله- حوادث خونین چوک دهمزنگ که از این پس میدان شهدای جنبش روشنایی نام دارد، افغانستان را در غم و اندوه فرو برده است.
به راستی باید یخن چه کسی را گرفت؟ چه کسی پاسخگوی خونهای به ناحق ریخته شده مردم است؟
لخته خونها روی شاخه های درختان چوک دهمزنگ جامانده اند، انگار درختان شکوفه های خونین داده اند، یکطرف دستی افتاده، آنسوترک پایی، چه غمی دارد مادری که سر فرزندش متلاشی شد، نه صورتی دارد نه موهایی!
شب شنبه بیانیه ای از جانب معاون دوم رییس جمهور صادر می شود، این بیانیه به صراحت اعلام می کند که جنبش روشنایی با دولت به تفاهم رسیده است و تظاهراتی در کار نیست، پس از آن معاون دوم رییس اجراییه نیز بیانیه ای صادر می کند و به زبانی دیگر از مردم می خواهد تا در مراسم شنبه دوم اسد شرکت نکنند.
بعدتر بیانیه ای سه جانیه از سوی رهبران هزاره صادر می شود و باز تظاهرات را ملغی اعلام می کند؛ انگار خبری در راه است و هر کسی تلاش می کند تا حداقل اطرافیانش را از فاجعه دور نگه دارد(الله اعلم).
صبح شنبه دوم اسد است، مردم در مصلای رهبر شهید در غرب کابل جمع شده اند و مسئولین برگزاری تظاهرات تمهیدات لازم برای نظم عمومی را اندیشیده اند. به مسئولین امنیتی کشوری و پلیس نیز اطلاع داده اند تا امنیت تظاهرات گرفته شود.
جمعیت چون موجی خروشان راه خود را باز می کند و می خواهد با زبانی مهربان غم و اندوه دیرینه اش را به گوش ارگ برساند.
همه به هم کمک می کنند، مردم به پلیس آب خنک تعارف می کنند، یک بخشی از تظاهرکنندگان هم در آخرین صف، زباله های خیابانی را جمع آوری می کنند.
این زیباترین مارش اجتماعی و مشق دموکراسی و فریاد عدالتخواهی در کشوری است که حق خواهی در آن جرم تلقی می شود.
نمایندگان ملت حضور فعال دارند و برخلاف دیگر مراسمهای روتین در این کشور، زنان حضور فعالی در صفوف تظاهرکنندگان دارند.
همه چیز به خوبی در حال انجام است، تظاهرکنندگان نه دری را شکسته اند، نه دکانی را آتش زده اند، نه کسی را کتک زده اند و نه حتی فریادی جز حق خواهی بلند کرده اند.
صف مردمی از مقابل دانشگاه کابل می گذرد و دانشجویانی که درسشان را تمام کرده اند با جزوه ها و کتابهایشان به صفوف در هم تنیده جنبش روشنایی می پیوندند.
حالا هوا کم کم گرم می شود، مردم دسته دسته به سوی چوک شهدای جنبش روشنایی می پیوندند.
زن و مرد و پیر و جوان و خرد و کلان آمده اند تا یکصدا یک چیز را فریاد کنند، آنها دیگر نمی خواهند تبعیض وجود داشته باشد.
جنبش روشنایی جنبش یک قشر خاص نیست، فریاد یک ملت است که دولت آنها را از متن به حاشیه رانده است.
ظهر شده، هر کس در گوشه ای نشسته است، بعضی ها به سایبان دکانها و سایه دیوارها پناه برده اند، یک عده هم پرچم سه رنگ افغانستان را سایبان خود ساخته اند و زیر پرچم کشورشان نفس تازه می کنند، عده ای بین مردم آب و خرما تقسیم می کنند.
دست و پاهای جدا شده در هوا می رقصند
اعضای ارشد جنبش روشنایی تظاهرات را نامحدود اعلام کرده اند و در فکر برپا کردن خیمه های تحصن هستند.
با یک تن از خبرنگاران در چوک دهمزنگ در تماس بودم، به او گفتم با احمدبهزاد مصاحبه کوتاه بگیرد، در حال رفرش کردن صفحات اجتماعی بودم که پیامی دو کلمه ای بر صفحه گوشی ام نمایان شد : “انتحاری شد”
بصورت کاملا اتفاقی دقیقا در همان لحظه ای که خبرنگار ما در حال سخن گفتن با احمد بهزاد بود صدای انفجاری مهیب بلند شد و بعد همه چیز به هم ریخت.
یک شاهد عینی گفته بود : در سایه دیوار نشسته بودیم که انفجار شد و در ثانیه ای دست و پا و تکه های بدنهای دوستانم در هوا رقص می کرد.
جمعیت پراکنده شدند، هر طرف جنازه و تکه پاره آدم روی زمین ریخته بود، این بدترین حالتی بود که می توانست اتفاق بیفتد.
شفاخانه استقلال جا برای مجروحین فاجعه ندارد، راهها را دولت بسته است و مردم اینسوی کانتینرها بخاطر دیر رسیدن آمبولانس جان می دهند.
قرن بیست و یکم است، در اروپا گربه ای را با هواپیمای جت از دورترین نقطه نروژ ظرف کمتر از نیم اسعت به پایتخت می برند تا زنده بماند، اما اینجا ساعتها می گذرد و مردم روی آسفالت خیابان جان می دهند و رییس جمهور در خانه اش نشسته است و از تلویزیون همه چیز را تحت کنترل دارد.
بایکوت خبری رسانه ها و یک جنگ رسانه ای تمام عیار
تا قبل از انفجار سکوتی مرگبار بر رسانه ها حاکم است، رسانه های خصوصی در حال پخش کردن اعلان تبلیغاتی یا سریال جومونگ هستند.
بعد از انفجار به یکباره همه رسانه ها تصمیم می گیرند تا یک جنگ تمام عیار رسانه ای را علیه جنبش روشنایی و ملت افغانستان آغاز کنند.
رسانه ها ماموریت دارند تا در مرحله اول دولت را از هرگونه اتهامی تبرئه کنند. آنها که 24 ساعته آنلاین هستند و همیشه قبل از همه بیانیه های تسلیتشان در سایتها منتشر می شود سکوت کرده اند و منتظرند ببینند که چه کسی را باید متهم کنند.
می خواهند طالبان را محکوم کنند، اما طالبان هم مسئولیت این جنایت را نمی پذیرد.
بیانیه سخنگوی طالبان دولت را شوکه کرده است، اگر طالبان مسئولیت را نپذیرد انگشت اتهام بسوی دولت خواهد بود. بهمین دلیل رسانه ها با استناد به یک خبر درجه چندم مسئولیت حملات را به داعش نسبت می دهند.
اما آیا واقعا داعش آنسوی قضیه است؟
داعش هر وقت کاری انجام می دهد، بعد از آن بصورت کاملا واضح مسئولیت حملات را بعهده می گیرد اما در فاجعه جنبش روشنایی هیچ سند معتبری از سوی داعش منتشر نشده است(این رسانه ها به خبر کوتاه سایت اعماق استناد می کنند در حالیکه سایت اعماق خبر مربوطه را از سایت خود حذف کرده است). این در حالی است که رسانه ها بشدت تاکید دارند مسئولیت حملات بعهده داعش است. گویا می خواهند سناریوی جدیدی را در افغانستان راه اندازی کنند.
هیچ کس از هیچ کس خبر ندارد، بعد ازاینکه رسانه ها داعش را مسئول می دانند، کم کم سر و کله بیانیه ها پیدا می شود، هر کسی به زعم خود بیانیه صادر می کند و داعش از همه جا بیخبر را محکوم می کند و دشنامهایش را بر سر دشمنی که وجود ندارد خالی می کند.
شب شده، مردم در چوک دهمزنگ کابل شمع روشن کرده اند، جنرال مراد علی مراد آمده است تا مردم را به آرامش فرابخواند. اما این مردم داغدار نمی خواهند میدان را خالی کنند.
در سیاهی شب اشکها و ناله ها کمرنگ می شود، رییس جمهور در خانه اش خفته، رییس اجراییه روی تخت دراز کشیده و رییس امنیت ملی هم چراغ اتاق خوابش را خاموش می کند. این مردم هستند که بی پناه تر از همه در خیابان مانده اند و باز همان قصه همیشگی…
صبح روز بعد چوک دهمزنگ دیگر نیست، چوک شهدای جنبش روشنایی است.
هشتاد خانواده داغدار عزیزانشان هستند و بیش از 280 خانواده منتظر بهتر شدن حال فرزندانشان، این تاوانی است که در این مملکت برای سردادن فریاد حق خواهی پرداخته ایم.
امنیت ملی و پلیس و نهادهای اطلاعاتی تا کنون بطور واضح نگفته اند که چه کسی مسئول این حمله است، حتی رییس جمهور هم در بیانیه اش مستقیما داعش را مخاطب خود قرار نداده است، دلیل این مسایل هم این است که اگر دولت افغانستان داعش را محکوم کند، قطعا داعش این مساله را رد می کند.
ما بجای اینکه دیگران را مسئول بدانیم باید دنبال سرنخ های داخلی قضیه بگردیم، بیانیه های قبل از تظاهرات مشکوک است، چه دلیلی دارد که مقامات ما روبروی مردم بایستند و با اینکه می دانند این عده فردا به خیابان می روند از آبروی خود هزینه کنند و بگویند آی مردم نروید! دولت نیز باید پاسخگو باشد، مگر نه اینکه قبل از تظاهرات رییس امنیت ملی تعهد سپرده بود که امنیت مراسم را بگیرد؟
بیش از هشتاد نفر شهید شده اند، بیش از 280 نفر مجروح شده اند، یک ملت داغدار است، آنها به جرم حقخواهی و عدالت طلبی شهید شده اند و اکثرشان هم قشر جوان و نخبه افغانستان بوده اند.
اما آیا این شهدا آخرین قربانیان عدالتخواهی هستند؟
سیدجمال الدین سجادی 110
انتهای پیام