شفقنا افغانستان-رایدهندگان امریکایی نمیدانند نامزدان انتخابات ریاستجمهوری چگونه با طولانیترین جنگ در تاریخ امریکا برخورد خواهند کرد.
ایالات متحده هنوز در افغانستان در جنگ است، نه آن جنگی که شما احتمالا از انتخابات ریاستجمهوری آن را میشناسید. در حالیکه کمپاین علیه داعش در عراق و سوریه یا دخالت سال ۲۰۱۱ در لیبیا بارها مورد بحث قرار گرفته، به جنگ افغانستان صرف یک بار در مناظرهی اخیر انتخابات ریاستجمهوری اشاره شده است.
اشغال افغانستان، که اکنون در شانزدهمین سالش قرار دارد، طولانیترین جنگ در تاریخ امریکا است. بیش از ۸۰۰۰ سرباز [امریکایی] هنوز در آنجا مستقراند، کمتر از تعدادی که در اوجش به حدود ۱۰۰ هزار سرباز میرسید. بیش از ۲۳۰۰ سرباز امریکایی و حداقل ۳۱ هزار تن غیرنظامی در این جنگ کشته شدهاند، جنگی که حدود ۸۰۰ میلیارد دالر هزینه برداشته است. اما باوجود این هزینهی قابلتوجه منابع، همه چیز برای ایالات متحده بهخوبی پیش نمیرود. کارشناسان در مورد عمیقتر شدن یک بحران امنیتی هشدار میدهند، تا جاییکه افغانستان اکنون برای غربیهای دیدارکننده از این کشور بسیار خطرناک است. حتا کابل، که زمانی پناهگاهی برای اقشار مختلف بود، بهطور فزایندهیی انفجار بمب را تجربه میکند و آدمربایی در سراسر این کشور معمول است.
تقلای مقابله
طالبان در حالت تهاجمی قرار دارند – تهاجمی که توسط تجارت پررونق مواد مخدر تامین مالی میشود – و قرار گزارشها بیش از هر زمان دیگری از تهاجم سال ۲۰۰۱ مناطق بیشتری را در کنترلشان دارند. این گروه توانست در ماه سپتامبر سال گذشته برای مدت کوتاهی شهر مهم قندوز در شمال را تصرف کند و مراکز دیگر ولایات را نیز به تصرف تهدید میکند.
ارتش افغانستان که از حمایت امریکا برخوردار است بهسختی مقابله میکند و از میزان بالای تلفات و ترک خدمت رنج میبرد و صرف هفتهی گذشته، یک حملهی دیگر «سبز بر آبی» رخ داد که به کشته شدن دو امریکایی منجر شد. باراک اوباما، رییسجمهور امریکا، عکس تصمیم کاهش تعداد نیروها را اتخاذ کرد و حملات هوایی امریکا را در تابستان توسعه داد که نشانهی خراب بودن اوضاع است.
یک نوشتهی جدید توسط واشنگتن پست، تصویر تیرهیی از این جنگ ارائه میدهد و یک مقام امریکایی آن را «بنبست فرسایشی» توصیف میکند. داعش در افغانستان ظهور کرده است تا اوضاع را بدتر بسازد و اکنون منطقهیی را در نزدیکی مرز پاکستان در اشغالش دارد. جنگجویان مظنون داعش بهتازگی به تلافی مرگ یکی از فرماندهانشان دهها تن از غیرنظامیان را کشتهاند. افزایش خشونتها از جمع غیر نظامیان تلفات سنگین گرفته است. سازمان ملل متحد تلفات بیپیشینهی غیرنظامیان را در سال ۲۰۱۵ ثبت کرد که در سال جاری بهبود اندک داشته است. در واقع، سال ۲۰۱۶ شاهد یک رشد ۱۵ درصدی «نگرانکننده» در تلفات کودکان بوده است.
افغانستان، پس از سوریه، دومین منبع بزرگ مهاجران در جهان است و «فرار مغزها» شاهد فرار حرفهییهای تحصیلکرده از کشور بوده است، در حالیکه تعداد بیجاشدگان داخلی افغان از سال ۲۰۱۳ بدینسو دو برابر شده است. درست است، در زمینههای بهداشت، آموزش و پرورش و زیربناها، چنانکه کارلوتا گال در ماه جاری در نیویارک تایمز به آنها اشاره کرد، بهبودی وجود داشته است. اما او مینویسد که اوضاع اکنون بهطور نگرانکنندهیی شکننده بوده و یادآور افغانستانِ پس از خروج شوروی و قبل از فرود ناگهانی این کشور به جنگهای داخلی است.
حکومت تقسیم شده
آنچه که بر این مشکلاتِ زیاد میافزاید، «حکومت وحدت ملی» ضعیف و تقسیمشدهی افغانستان است که در خزان سال ۲۰۱۴، پس از یک انتخابات جنجالی، تشکیل شد. به رییسجمهور اشرف غنی و عبدالله عبدالله، رییس اجرائیه، دو سال فرصت داده شده بود تا به یک نظام باثباتتر گذار کنند، اما این روند حتا آغاز نشده است. مجادله بین جناحها، تلاشهای امنیتی افغانستان را مختل ساخته است و مانع انتصاب وزیر دفاع و رییس امنیت ملی بهطور دائمی شده است. این وضع توسعهی اقتصادی و ابتکارات مبارزه با فساد را نیز تضعیف کرده است. فساد در افغانستان فراگیر است و مبالغ هنگفت کمکهای خارجی به آن دامن زده است. یک گزارش تازهی حکومت امریکا نتیجهگیری میکند که برنامههای مبارزه با فساد امریکا ناکام مانده است و پولهای کمکشده بهدست طالبان افتاده است.
این [فساد]، مشروعیت حکومت کابل را ربوده است و بسیاری از افغانها را به سمت حمایت از ستیزهجویی کشانده است. در حالیکه حامد کرزی، رییسجمهور پیشین، احتمالا برای بازگشت به قدرت برنامهریزی میکند، هیچ نشانهی خوبی از یک آیندهی با ثبات در این کشور وجود ندارد. اما، باوجود این تحولات نگرانکننده، هیچیک از نامزدان انتخابات ریاستجمهوری امریکا استراتژییی را برای نوع برخورد با افغانستان پیشنهاد نکردهاند. این غیرقابل توجیه و عذرناپذیر است، نهتنها به این دلیل که مردم افغانستان به تمام کمکهایی که میتوانند بهدست بیاورند نیاز دارند، بلکه همچنین به این دلیل که افغانستان برای امنیت ملی ایالات متحده مهم است. به گفتهی وزارت دفاع [امریکا] حداقل ۱۰۰۰ هزار جنگجوی داعش در این کشور وجود دارند و القاعده نیز برگشته است. پاکستان سابقهی طولانی حمایت از ستیزهجویان در افغانستان را دارد و میتواند بر آتش نفت بیاندازد. شاخهی افغانستان داعش تا حدودی از اعضای پیشین طالبان پاکستان که مخالف حکومت اسلامآباد است، تشکیل شده است، و مسایل را حتا پیچیدهتر میسازد. جنگجویان داعش ظاهرا در پاکستان فعال بودهاند و تلاش دارند این کشور مسلح به سلاح اتمی را بیثبات سازند. یک حمله بر سربازخانهیی در بلوچستان در ۲۵ ماه اکتوبر، ۶۰ تن را کشت و لشکر جنگوی، گروه فرقهیی سنیمذهب، که برخیها باور دارند با داعش رابطه دارد، مسئولیت این حمله را برعهده گرفت. با توجه به اینکه اینهمه خطر در این منطقه وجود دارد، ایالات متحده نمیتواند به آن پشت کند.
نقش دیپلماتیک
در واقع، میتواند نقش دیپلماتیک مهمی بازی کند. گفتوگوهای غیررسمی میان طالبان و حکومت افغانستان بهتازگی دوباره آغاز شده است و ایالات متحده [در آن] دخیل است. ایالات متحده به حاصل شدن موافقتنامهی اخیر میان کابل و گلبدین حکمتیار، این جنگسالارا بدنام افغانستان، کمک کرد که همچنین نشان میدهد که چنین توافقی با طالبان نیز محتمل است.
اما گفتوگو با گروهی که امریکاییان زیادی را کشته است، ممکن است به ذوق هر رییسجمهوری نباشد. آیا کلینتون یا ترامپ این گفتوگوها را ادامه خواهد داد؟ آیا آنها کمکهای نظامی و اقتصادی امریکا را بیشتر خواهند کرد؟ آنها چگونه در کاهش تنشهای سیاسی در کابل کمک خواهند کرد؟ این پرسشها پاسخهای فوری میخواهند، چون رایدهندگان امریکایی تقریبا هیچ ایدهیی ندارند که این نامزدان چگونه با مسألهی افغانستان برخورد خواهند کرد. شاید مردم امریکا توجهی به این جنگ ندارند. نظرسنجییی نشان داده است که این جنگ منفورترین جنگ در تاریخ امریکا است، حتا منفورتر از جنگ ویتنام. اما غرب باید مانند دههی ۹۰ از افغانستان چشمپوشی نکند. ما همه میدانیم که آن [چشمپوشی] به کجا انجامید.
منبع: الجزیره- روپرت ستون ترجمه: حمید مهدوی-روزنامه اطلاعات روز
انتهای پیام