شفقنا افغانستان-در افغانستان، خشونت علیه زنان و دختران، کم کم به عادت تبدیل شده و در زنجیزهی زندگی مردم حضور پیدا کرده است. قباحت و زشتی سر بریدنها، سنگسارها، قتل و کشتنها، تجاوز و فرار از منزل، آهسته آهسته کمرنگ میشود. افراد سودجو و جاهل، با حربه قرار دادن دین و سوءاستفاده از ارزشهای دینی، به هرنوع خشونت علیه زنان، مشروعیت میبخشند. بیشتر برنامه و پروژههای حقوق بشری و دادخواهی نیز رنگ سیاسی و اقتصادی به خود گرفته و کمتر به مشکلات زنان رسیدگی میشود. در آخرین مورد، دختری نوجوانی توسط پسر کاکایش در حوزهی هفتم شهر کابل، در محضر عام با فیر گلوله کشته شده و مجرم موفق به فرار شده است. در روزهای نزدیک، یک خانم در منطقهی پلخشک ناحیهی سیزدهم توسط یک موتر از بین رفته و راننده موفق به فرار شده است اما کسی جرأت نکرده تا جنازهی خانم را از زمین بردارد. همین قسم زنان و دخترانی در مناطق دور دست کشور به اشکال مختلف کشته میشوند اما نهادی نیست که از آنان دادخواهی کند. اما آنچه که به شدت تکاندهنده و نگرانکننده است، به عادت تبدیل شدن خشونت علیه زنان میباشد. متاسفانه دیگر شنیدن خبر قتل یک زن تکاندهنده نیست. هیچکس نگران وضعیت زنان نمیباشد و در فکر چارهجویی برای بهبود وضعیت آنان در کشور نمیباشد. در افغانستان از محیط خانواده شروع تا خیابان دختران و زنان قربانی خشونت هستند. از لتوکوب شروع تا قتل و کشتار در محضر عمومی. جهل و بیسوادی والدین، برتری جوییها، غیرت منفی مردان، دوری از دستورات دین اسلام، باورهای نادرست، تهاجم فرهنگی، رشد افراطگرایی، عدم تطبیق درست قوانین، کوتاهی مبلغان، ملاامامان و رسانهگران در قسمت آگاهیدهی به مردم و خانوادهها، از مهمترین عوامل افزایش خشونت علیه زنان و دختران به شمار میرود.
پیامدهای خشونت علیه زن
افزایش خشونت علیه زنان در خانواده و جامعه، باعث کاهش اعتماد به نفس زنان و دختران، از بین رفتن قدرت فکری و ذهنی آنان، غیر فعال شدن نیمی نفوس قدرتمند جامعه، افزایش مریضیهای روحی و روانی در خانواده و جامعه، افسردگی، ترس و اضطراب، دوری خانواده از رحمت خداوند (ج)، مرتکب شدن گناه و معصیت و بحران شخصیتی میگردد. خشونت در خانواده به شدت به اعتبار دولت و مردم در سطح ملی و بینالمللی آسیب وارد میکند. خشونت علیه زنان به شدت بالای رشد و توسعه جامعه تاثیر منفی وارد میسازد. تا زمانی که برای کاهش خشونت فکر اساسی صورت نگیرد و دولت با نهادها و سازمانهای مدافع حقوق زنان همنوا و همکار نشود، هر نوع تلاش برای پیشرفت کشور، به معنای رها کردن تیر در تاریکی است.
راهکارهای رفع خشونت
دین مقدس اسلام، رهنمودهای زیادی را برای کاهش خشونت علیه زنان مطرح کرده است که عملی شدن آن، خشونت علیه زنان را از بین میبرد. بسیاری از خانوادهها، در پناه همین رهنمودها، به بلندترین قلهی شرف و عزت انسانی رسیدند و زندگی خود را از مشکلات نجات بخشیدند. خداوند (ج) در سورهی نسا، آیه یکم میفرماید، همهی شما را از جنس واحد خلق کردهام و هیچ تفاوتی میان فرزند دختر و پسر وجود ندارد و علیه آنان خشونت روا ندارید. از نظر اسلام، تمام ویژگیهای آفرینش انسان مافوق جنسیت است؛ هیچکس نمیتواند ادعا کند که خلعت کرامت انسانی تنها بر قامت او دوخته شده است. زیرا در هیج جایی از قرآن از تفاوت در خلقت زن و مرد، فقیر و غنی و شاه و گدا ذکر نشده است. بنابراین هیچکسی حق ندارد که ب طبل برتری خلقت خود بکوبد و برتری جنسیتی را بهانه قرار داده و دیگران را مورد خشونت قرار دهد. تمام عنایات خداوند از قبیل: فطرت حقجویی، منفعت طلبی، عقل فطری، نیروی اراده و اختیار، فطرت عاطفه، احساسات، فطرت مهربانی، فطرت تواضع، خلافت در روی زمین، مقام کرامت انسانی، محوریت در نظام آفرینش، جاودانگی، حمل امانت و … تمامی عنایات الاهی بین زن و مرد به صورت یکسان مقدر شده است. [مائده ۸۳ یونس ۹۹] در بسیاری موارد، حتا زنان ویژگیهای اخلاقی و عاطفی بیشتری نسبت به مردان دارند که خداوند در وجود آنان قرار داده است. از نظر دین اسلام، والدین باید از فرزندان دختر خود در موارد گوناگون بهخصوص در قسمت تشکیل خانوادهی آنان، نظر خواهی کنند و به رای آنان احترام بگذارند. در قرآن کریم داستانهای زیادی در مورد نظرخواهی از دختران ذکر شده است. یکی از این داستانها، داستان حضرت موسی و دختران شعیب میباشد که در آن حضرت شعیب در کوچکترین مسایل با دختران خود مشوره نموده و به عقیده و نظر آنان احترام قایل شده است. قرآن کریم نیز این داستان را بیان نموده تا همهی افراد جامعه و مسلمانان به دختران خود احترام نموده و نظر آنان را محترم بشمارند. [قصص، آیات ۶۲-۹۲] در آیات متعدد قرآن کریم، در مورد لزوم حمایت از دختران و تامین حقوق ایشان، تاکیدات زیادی شده است. خداوند، در آیات متعدد قرآن کریم از جمله در آیات ۷۲۱ سوره نسا، آیات ۵۸ و ۵۹ سوره نحل، همواره دختران را مورد حمایت خویش قرار داده است. طبق این آیات، همهی افراد خانواده و جامعه، مسئولیت دارند تا از دختران و خواهران خویش در تمامی ابعاد زندگی حمایت نمایند و نگذارند که آنان خود را تنها احساس کند. خداوند (ج) در آیات ۹۴ و ۵۰ سوره شوری، وجود دختران را نشانهی از علم و قدرت خود بر شمرده است که بیانگر نوعی احترام و ارزشگذاری به دختر میباشد. در مجموع از نظر قرآن و اسلام، هیچ تفاوت حقوقی و جنسیتی میان دختر و پسر وجود ندارد و والدین نباید میان آنان فرق قایل شوند. قران و اسلام همیشه در صدد ثبوت جایگاه دختران و حفظ مقام آنان در افکار آلوده و کور میباشد. خداوند (ج) همواره در آیات متعدد قرآن کریم به تبیین جایگاه دختران پرداخته و خانواده و جامعه را از تبعیض جنسیتی دختر و پسر، نهی کرده است.
نتیجه
افزایش خشونت علیه زنان در خانواده و جامعه، از پیامدها و تبعات سنگینی برخوردار است. هرگونه خشونت علیه زنان به معنای یورش به هویت، یورش به خانواده، ظلم به یک انسان و به معنای تاریک ساختن آیندهی خانواده و جامعه میباشد. خشونت علیه زنان، عزت و اعتبار مردم و دولت را در سطح ملی و بینالمللی زیر سوال میبرد. دولت باید راهکارهای مهم و عملی را برای کاهش خشونت علیه زنان و مجازات عاملان خشونت روی دست بگیرد.
داوود ناظری-روزنامه اطلاعات روز
انتهای پیام
www.af.shafaqna.com