شفقنا افغانستان- فاجعه پلاسکو آنقدر عمیق است که قلب هر انسانی را به درد می آورد و ناخواسته غباری از اندوه را بر احساسات آدم می پوشاند.
به گزارش خبرگزاری شفقنا افغانستان، سیدجمال الدین سجادی، خبرنگار و عکاس مهاجر افغانستانی نوشت :
از لحظه آغاز فاجعه که شبکه های اجتماعی آتش سوزی پلاسکو را خبر می دادند، تا ظهر روز فاجعه و فروریختن ناگهانی پلاسکو، لحظه به لحظه رویدادها را دنبال می کردم و تنها یک چیز در ذهنم می چرخید و آن این بود که چه بر سر کارگران خیاطی های طبقات بالای پلاسکو آمده است؟ آیا آنها فرصت داشته اند تا محل را ترک کنند؟
شاید بسیاری از شهروندان تهرانی ندانند که طبقات فوقانی پلاسکو محل کار خیاطهاست و بسیاری از تولیدی ها و کارگاههای خیاطی در آنجا مشغول فعالیت هستند و تعداد زیادی خیاط افغانستانی مهاجر آنجا زحمت می کشند.
بعد از فروریختن پلاسکو تهران و ایران غمگین است و آدم نمی تواند از کنار این فاجعه به راحتی عبور کند.
دقیقا روز قبل از فاجعه من از همین مجتمع خرید کرده بودم و برای همین فروریختن پلاسکو برایم شوکه کننده و غیرقابل باور بود. این بازار یکی از قدیمی ترین بازارهای پوشاک تهران است که بسیاری از شهروندان تهران و حتی شهرستانها سابقه خرید از آن را دارند.
مردم لحظه مرگ این ساختمان تجاری را ثبت کرده اند و چیزی که در همه ویدئوها مشترک است، فروریختن عمودی پلاسکو در چند ثانیه و بعد فریادهای یا ابوالفضلی است که فیلمبردارها در هنگام فروریختن ناگهانی پلاسکو کشیده اند.
در لحظات ابتدایی رسانه ها از زیر آوار ماندن بیش از 300 نفر سخن گفتند که نیمی از آنها را آتشنشانها تشکیل می دادند. اما رفته رفته این آمار تقلیل یافت و وضعیت آرام تر شد.
ملت ایران عزادار دلاورانی است که به دل آتش هجوم بردند تا شاید بتوانند جان افراد دیگر را نجات دهند.
پیامبر اکرم می فرمایند : مَن رَدَّ عَن قَومٍ مِنَ المُسلِمينَ عادِيَةَ ماءٍ أونارٍ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ
كسي كه دستهاي از مسلمانان را از خطر سيل يا آتش سوزي نجات دهد، بهشت بر او واجب ميشود.
حالا فضای مجازی پر شده از حرفهایی درباره آتشنشانان شهید و هر کس به زعم خود بیانیه می نویسند، مقامات استانی و کشوری در محل حادثه حضور پیدا می کنند و مراحل انجام امدادرسانی را مشاهده می کنند، اما چیزی که از اذهان به دور مانده است، سرنوشت کارگرانی است که در طبقات بالای پلاسکو کار می کردند.
تصاویر زیادی در شبکه های اجتماعی دست به دست می چرخد و همه ابراز تاسف می کنند اما کسی از دل داغدار خانواده هایی که عزیزانشان را در این فاجعه از دست دادند خبر ندارد.
مسئولین بنیاد شهید و امور ایثارگران گفته اند که آتشنشانان این فاجعه که جان باخته اند، شهید خدمت محسوب می شوند و مسئولین بیمه هم به صاحبان مغازه های پلاسکو امیدواری داده اند که طبق قانون بیمه ضررهایشان جبران می شود و آنهایی که بیمه نبودند هم دولت حمایت می کند، اما هیچ کس از سرنوشت کارگران مهاجر افغانستانی خبر ندارد.
با خودم می گویم شاید کسی اصلا خبر نداشته باشد که در آن ساختمان کارگران افغانستانی هم کار می کردند، اما مگر می شود؟ ذهنم مشغول می شود و از اینطرف آنطرف اطلاعات جمع می کنم اما خبری از سرنوشت آنها نیست، بسیاری می گویند در لحظه فروریختن پلاسکو فقط آتشنشانها آنجا بوده اند و کس دیگری وجود نداشته است، اما ویدئوها چیز دیگری می گویند، تعدادی انسان از پنجره ها آویزانند و می خواهند به هر طریقی خودشان را نجات دهند و هیچ کس هم نمی داند که آنها کی هستند!
بالاخره در یکی از کانالهای تلگرامی(تویتر فارسی) سخنی از یک نماینده مجلس دیده می شود، خانم فاطمه ذوالقدر، نماینده مردم تهران ضمن حضور در محل حادثه پلاسکو اظهار داشت : خانواده های افغان که افرادشون بطورغیرقانونی در کارگاهها کار میکردند نترسند بیایند اسامی را بگن!
این خبر یک پاراگرافی درباره حضور کارگران افغانستانی در پلاسکو قلبم را به تپش واداشت، حس کردم آنچه در طی این روزها به آن فکر کرده ام، بیهوده نبوده و قطعا تعدادی کارگر آنجا مدفون شده اند، کارگران غیرقانونی که خانواده هایشان نمی خواهند، یا نمی توانند دنبال پیکر فرزندانشان بگردند.
شاید این خبر تکذیب شود، چون هیچ رسانه رسمی این جمله را از زبان خانم نماینده منتشر نکرده است، اما حداقل می توان اینگونه نتیجه گرفت که تعدادی کارگر آنجا بوده اند و کسی نمی داند که چه بر سرشان آمده است.
در همان روز اول، در کنار انواع و اقسام تسلیت ها، توئیتها و پیامهای تسلیتی از مهاجران افغانستانی مقیم ایران هم برای خانواده های داغدار آتشنشانها صادر شد.
تعداد زیادی از فعالان فرهنگی مهاجر در رسانه های مختلف این فاجعه را به ملت ایران و خانواده های داغدار آتشنشانها تسلیت گفتند و ابراز غم شریکی کردند، این نشان می دهد که مهاجران با شهروندان ایرانی در زمان بروز بحرانها به یک پیمانه رنج می برند و یک مهاجر افغانستانی همانقدر اندوهگین می شود که یک ایرانی!
از زمان آغاز بحران، تا مرحله بروز و نهایتا بازگشت به شرایط عادی، رسانه ها نقش بسیار تعیین کننده ای در افکار عمومی دارند، حالا که چند روز از فاجعه گذشته، کم کم زوایای دیگری از این فاجعه رخ می نمایاند و من به این فکر می کنم که چه کسی برای کارگران مدفون شده در پلاسکو پیام تسلیت می نویسد؟
انتهای پیام
سیدجمال الدین سجادی/خبرنگار و عکاس مهاجر افغانستانی