شفقنا افغانستان-26 دلو مصادف با سالروز اخراج قشون سرخ نيروهاى شوروى از کشور بود که به همين مناسبت در محافل مختلفی در سراسر کشور از این روز تجلیل به عمل می آید.
به گزارش شفقنا افغانستان؛ سربازان شوروی سابق كه در ششم جدی سال ۱۳۵۸هجری شمسی خاك كشور را مورد تجاوز قرار داده بودند، بالاخره در ۲۶دلو سال ۱۳۶۷خورشيدی از کشور اخراج شدند.
گفتنی است که از اين روز همه ساله به عنوان روز نجات ملی ياد میشود .
متأسفانه این خروج و یا شکست، پایان اشغال در افغانستان نبوده و طی این سالها ما چندین اشغال و تجاوز دیگر را تجربه کردهايم.
حال اینکه این روز از لحاظ تاریخی، سیاسی و اجتماعی چه پیامدهایی برای مردم افغانستان داشته، باید از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد.
خروج نیروهای اشغالگر و پیامدهای آن در افغانستان ، بستر وگسترهیی برای تاختوتاز نیروهای خارجی بوده که به نام اشغال و شکست و خروج و غرور در تاریخ رقم خورده است. اما شوربختانه، پیامد پیروزیها در اين ديار کمتر از تجاوزات خونین نبوده است؛ از همینرو لازم میدانم تا روی پیامد خروج قدرتهای متجاوز، قدری مکث صورت گیرد.
اینکه شکست متجاوزین بهدست ملت افغانستان، مایة غرور و افتخار است، قابل انکار نیست؛ اما ملت افغانستان هيچگاه شهد پیروزی را بهگونة شايسته نچشیده. چرا كه بلافاصله بعد از هر پيروزی، اختلافها، تفرقهها و هزار مصيبت ديگر رخ نموده و کام مردم ما را تلخ و زهرآگين ساخته است.
همانطور که ورود متجاوزان به سرزمین ما برای مردم پیامد خوبی نداشته، خروجشان نیز اثرات نامطلوبي را بر زندهگی آنها گذاشته است. ناگفته پیداست که تجاوز از هر حیث هزینه میطلبد، چنانچه شوروی سابق از لحاظ سیاسی در جهان، منزوی و از رهگذر اقتصادی، ورشکسته و از دید اجتماعی، نابهسامان و برهمريخته شد.
اما با اينهمه، روسیه امروزی توانسته است خود را از قعر این مشكلات نجات دهد، دوباره قامت برافرازد و حیثیت و اعتبار خود را کمايی كند، كه بیگمان اين به دلسوزی، مسوولیتشناسی و خردورزی رهبرانشان ارتباط دارد.
و اما اينك ببينيم پیامد و اثر شکست شوروی سابق برای مردم افغانستان چه بوده است؟ روز بيستوشش دلو، نقطة عطفی در تاریخ افغانستان به شمار میرود که ملتِ ما شکست یک ابرقدرت جهانی را به نام خود رقم زدند؛ روزی كه رشادتها و جانفشانی های مردم مظلوم ما بهبار نشست و پيروزی افتخارآفرينِ آنان را جهانيان با شگفتی به نظاره نشستند.
اما دریغ که این پیروزیِ بزرگ برای آنها پیامدهای چندان خوشایندی نداشت. درست است که این پیروزی، بیانیهها و سخنانِ سخنرانان را بهخاطر يادبود پیروزی در پشت میزهای خطابه رنگینتر ساخت؛ ولی این پیروزی نتوانست از دنیایِ شعار به جهانِ معنی راه پيدا كرده و راهگشای پيروزیهای بزرگتر بعدی گردد.
اينكه تجاوز شوروی سابق، تلفات و خسارات زیادی بر هموطنان ما وارد ساخت، آنها را به کشورهای بیگانه مهاجر كرد و زيربناهاي ما را نابود نمود، یک مصیبت؛ و اینکه مردم مبارز ما ـ خواسته يا ناخواسته ـ در خدمت استخبارات همسایههای حریص و خودخواه قرار گرفتند، مصیبتی ديگر و به مراتب بزرگتر بود که تاهنوز اثرات ناگوار آن را لمس میکنیم. که البته بازهم شوروی متجاوز مسوول آن است.
آری؛ از روز تاریخی 26 دلو، سالروز خروج نيروهای ارتش سرخ اتحاد جماهير شوروی سابق از كشور، تجليل ميكنيم. گرامیداشتِ اين روز بدان جهت كه روسها به ناتوانیشان در برابر ملت مجاهد افغانستان معترف شده و چاره را در خروج ديدند، برای ما غرورآفرين ميباشد.
اما با اينوجود، براي بسياري از مردم اين پرسش باقی است كه طي اين چند سال پس از خروج روسها از كشور، چه تفاوتهایی در وضع آنان آمده است تا لذت زندگی در استقلال را به آنان چشانده باشد؟
این پیروزی بزرگ، تلخی های فراوان زيادی را نيز به دنبال داشت که نیاز به يادآوری آنهمه نیست. 26 دلو نقطة پایان تجاوز نبود؛ بلکه این پيروزی آبستن یک تجاوز و یا چندین تجاوز دیگر بود. شوروی سابق پس از خروج، حکومت دستنشانده، وابسته و زير حمايت خود را در افغانستان برجای گذاشت.
در اين زمان، از يكسو روسها بر تحميل اين حكومت بر مردم افغانستان تلاش داشتند و از ديگر سو پاکستانیها با کمک آمریکا و غرب برای تشكيل يك حكومت افراطی و سرسپرده در كابل، به شدت كار میكردند؛ چنانچه در اسلامآباد طرحهایی ريخته و وارد افغانستان میشد.
تجاوز در افغانستان یک امر جاافتاده و نهادینه شده است؛ با خروج شورویها، مزدوران کشورهای همسایه و آمریکا و غرب جای خالی آنها را پر كردند و كسانی که پيشتر از پیروزی در برابر ابرقدرت جهانی دم میزدند، از کشورهای بیگانه هدایت گرفتند، که پیامد های مصیبت بار آن را در همه نقاط افغانستان شاهد بودیم، مهدی هاشمی داماد آیت الله منتظری در مصاحبه ای قبل از اعدامش واضح بیان داشته بود که فقط بیش از 12 حزب در بین افغانستان ایجاد نمود و آنها را تحریک نمودند تا با یکدیگر بجنگند، در این میان نقش کشورهای اینگلیس و آمریکا و عربستان و پاکستان که سر جای خودشان محفوظ بود، بازار گرم پخش دلار و اسلحه در میان گروههای جهادی پر رونق شد و هر کشوری با توجه به منافع سیاسی خودش مزدوران سر سپرده ای را که با پول و اسلحه خریداری نموده بود را متقاعد میکرد تا در جنگ افروزی و ویرانی افغانستان سوخته از تجاوز شوروی گوی سبقت را از یکدیگر بربایند، افغانستان محل جنگ کشورهای غرب و شرق شده بود، خط مقدم نبرد سیاسی آمریکا، ایران ، شوروی ،پاکستان ،عربستان و… آنقدر گروههای جهادی با یکدیگر بر سر قدرت جنگیدند تا قدرت دیگری به نام طالبان بر سرشان توانست استیلا یابد، سران همه احزاب به اصطلاح جهادیبه کشورههایی که سرسپردگیشان را میکردند مجبور شدند فرار نمایند تا برای سالیان بعد با برنامه ریزی دیگری به دست اندازی در افغانستان وارد شوند.
همانطور که بعد از حمله نظامی آمریکا و شکست طالبان در سال 2011 و کنفرانس بن بازگشت پر رنگ این جهادی های مزدور را در خاک افغانستان شاهد هستیم و تا امروز از دخالت این سران جهادی افغانستان در فساد و سیاست کثیف بیگانگان و کشورهای همسایه غوطه ور است و در لجن زاری که بلوک شرق و غرب برای افغانستان فراهم آورد تا سیاست های کثیفشان را پیش ببرند مردم نگون بخت افغانستان در حال غرق شدن می باشند.
شکست شوروی سابق، افغانستان را نخست طعمة دستاندازی و تجاوز منطقهيی ساخت و سپس به ورطة دخالت جهانی كشاند؛ يعني وقتی پیکرِ نحیف افغانستان بهدست جامعة جهانی افتاد؛ جهانی که 16 سال است هر گوشه و کنار سرزمین ما را زیر نظر دارد، هوا و زمینش را در کنترول دارد و اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ادارهآن کاملاً بهدست اوست.
چرا شيرینی پیروزیهای ما دوام نداشته است؟ ملتی که حاصل زحماتِ خود را خود درو کرده نتواند، ديگران زحماتشان را مورد بهرهبرداری قرار خواهند داد. با كمال تاسف قضية مردم افغانستان و مجاهدتهایشان اينگونه است. و از همينرو، شکست و پیروزی ما همواره دو روی يك سكه بوده اند.
اما در این میان منافع کشورهای شرق و غرب را نیز نباید نادیده گرفت ؛ جدا از مقاومتها و تلاشهای ملت در اخراج نیروهای شوروی از کشور؛ غرب و شرق کشورهای خارجی نیز در این راستا تلاش های زیادی کردند.
آمریکا برای تک قطبی بودن و ترس از قدرت شوروی سابق باید تلاش می کرد و منافع آن کشور در شکست این نیروها و خروج از افغانستان بود.
پاکستان، ایران، عربستان و … هر کدام در خروج نیروهای شوروی دخیل بودند، تا مانع پیشرفت تفکر لنینی یا به اصطلاح کمونیستی در منطقه و کشورهایشان شوند.
گفتنی است که بریتانیا نیز برای اهداف طولانی مدت و حضور در منطقه و عربها نیز برای اهداف افراطی اسلام گرایانه خود پولهای زیادی را برای خروج نیروهای سرخ شوروی هزینه کردند.
این عوامل همه دست به دست هم داد و منجر به اخراج قشون سرخ از کشور شد که همه ساله از این روز به اصطلاح تاریخی تجلیل به عمل می آید.
انتهای پیام
www.af.shafaqna.com