شفقنا افغانستان-آصف آشنا: باز هم، از سراسیمه گی ها و ذوق زدگی های بی مورد در خصوص برگشت حکمتیار در میان مردم که بگذریم، واقعیت این است حکمتیار در بحث کلان و کشوری یک کارت سوخته است. داعیه سیاسی و خط کشی های ایدولوژیک که حکمتیار از آن گپ میزند، عملا منسوخ شده، ناچل و مضحک است. مضحک در حد ریاست جمهوری نامشروع غنی. ریاست جمهوری فاقد حیثیت اجتماعی و عزت مردمی. درست است که غنی عملن سکان دار کرسی ریاست جمهوری است و چپ و راست خودکامگی به اجرا می گذارد. اما، غنی چه به رخ اش بیاورد و چه نیاورد، درد فقدان مشروعیت کمر اش را شکسته است. غنی کسی هست که وزن سنگین نفرت اجتماعی به آدرس شخص خود و داعیه تمامیت خواهی اش را میداند و میفهمد. بگذریم…!
می گفتم، در بحث کلان دولت_ملت و در میدان خونین معضله تاریخی قدرت، نسخه که حکمتیارها، غنیها و کرزیها رویایی ابقا و تداوم اش را در سر می پرورانند، نسخه ابطال شده و منسوخ شده است.
درخشانترین نوع اش، جنگ داخلی ویرانگر و خانمان سوز دهه 1990 در کابل، گواه بر ابطال قدرت هژمونیک و تباری در افغانستان است. در نوع آرام و مبتنی بر معیارها و سازوکار های دمکراتیک، تجربه کنفرانس بن و تا انتخابات 2014 گواه بر ابطال میشدگی و منسوخ میشدگی داعیه تمامیت خواهی و ابقای قدرت هژمونیک در کشور است.
درست است که در این مدت به اراده سیاسی مردم اهانت شده و قانون اساسی نیز احترام گذاشته نشده است. اما، مساله اصلی و اساسی به اثبات رسیدن پیروزی بار بار اراده سیاسی مردم و شکست های مفتضحانه پی در پی یک داعیه ابطال شده است.
برای این است که میگویم، حکمتیار در بحث کلان ملی و کشوری، کارت سوخته و ناچل بیش نیست.
***
برگشت حکمتیار -یا ظاهرا انصراف حکمتیار از جنگ، انسان کشی، ترور و انتحار- در بستر قومی و قبیلهای اش معنا شدنی و مساله ساز است.
چون برای حوزه فرهنگی_اجتماعی که بستر و خاستگاه گفتمان ضد تروریزم، ضد تمامیتخواهی و ضد تقلب است، هیچ فرقی نمیکند که داعیه داران تمامیت خواهی با چه چهره و کدامین کاراکتر به میدان میآیند.
در بحث درون قومی، برگشت حکمتیار در هر حالت اش تهدید جدی برای سیاسیون پراشتی و بی ریشه در درون قوم و قبیله است. تهدید جدی برای اشرف غنی، کرزی و تکنوکرات های استخبارات چلان چون حنیف اتمر و سایر چهره های ایلیت سیاسی پشتون که به گفتمان دولت_ملت بر مبنای اراده سیاسی شهروندان باور ندارند.
برای این که مغالطه صورت نگیرد و این گذاره حمل بر یک قضاوت غیر واقعبینانه در قبال تمام ایلیت سیاسی جامعه پشتون نشود، لازم میدانم که تاکید کنم که این جا فقط آن عده از ایلیت سیاسی که هنوز به گفتمان شهروندی باور ندارد، مخاطب است و گروه هدف.
کوتاه سخن، “سزای قروت آب گرم است” برگشت حکمتیار خواب و ذهن پریشان اشرف غنی را بیشتر از هر زمانی دیگر آشفته و پریشان کرده است.
اینکه می بینم، کسی که اراده سیاسی مردم را احترام نگذاشت و قانون اساسی کشور را زیر پا کرد، حالا حکم چاه کن را دارد که در ته چاه خودکنده اش گیر کرده است و هر لحظه ممکن است، خاک سر چاه به ته چاه برزد.
پ.ن: نتوانستم این کاریکاتور از هنرمند چیره دست کشور جناب خالق علیزاده را با شما در میان نگذارم. اگر خوش تان آمد همرسانی اش کنید.