شفقناافغانستان- ترامپ به خوبی می داند که در سال ۲۰۲۰ از نامزد حزب دموکرات شکست خواهد خورد، در چنین شرایطی، وی ترجیح داده جامعه آمریکا را به سوی بحرانی هدفمند هدایت کند تا بتواند مجددا فاتح کاخ سفید باشد.
به گزارش شفقناافغانستان به نقل از مهر، رییس جمهور ایالات متحده آمریکا روزهای پرتلاطمی را در این کشور ایجاد کرده است. مروری بر کارنامه ۶ ماهه ترامپ در حوزه سیاست خارجی آمریکا، نشان می دهد که او به دنبال ایجاد جنجالهایی مزمن و دامنه دار در این حوزه است.
اگرچه ترامپ در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ مدعی شده بود که قصد دارد از تمرکز بر حوزه سیاست خارجی کاسته و بیشتر بر درون مرزهای کشور خود متمرکز شود، اما آنچه طی ماههای اخیر گذشته است، ادعای رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا را به شدت زیر سوال می برد.
ترامپ در یکی از نخستین اقدامات خود، از توافق آب و هوایی پاریس خارج شد و شرکای اروپایی خود را در شوکی سخت قرار داد. با این حال ماجرا به این نقطه ختم نشد! اصرار ترامپ بر افزایش بودجه نظامی اعضای ناتو، مولد بحرانهای پایداری در میان واشنگتن و شرکای آتلانتیکی آن بوده است.
این تنشها همچنان ادامه دارد. در ادامه، شاهد تلاش ترامپ برای خروج از توافق هسته ای با ایران هستیم. موضوعی که حتی با واکنش رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه دولت آمریکا و متعاقبا، برکناری وی از کمیته بررسی برجام در آمریکا انجامید.
طی هفته های اخیر نیز ترامپ وارد تنشی بی سابقه با کره شمالی شده، وی کره شمالی را در خصوص اقدام نظامی تهدید کرده است و پیونگ یانگ نیز در مقابل، طرح حمله به گوام را مورد بررسی قرار داد. از سوی دیگر، ترامپ در تازه ترین موضع گیری خود، ونزوئلا را نیز نسبت به اقدام نظامی تهدید کرده است!
آنچه مسلم است اینکه دونالد ترامپ در همین مدت کوتاه حضور خود در کاخ سفید، ایالات متحده آمریکا را به قهقرا برده است. به راستی دلیل اصرار ترامپ برای ایجاد تنش در حوزه سیاست خارجی آمریکا چیست؟ آیا وی هدف خاصی را از این اقدامات دنبال می کند؟ پاسخ این سوال مثبت است.
واقعیت امر این است که ترامپ به خوبی نسبت به مخالفت اکثریت افکار عمومی آمریکا با خود آگاه است. نظرسنجی های اخیر نیز نشان می دهد که حتی در میان طرفداران ترامپ نیز بر سر ادامه حمایت از وی تردیدهایی جدی ایجاد شده و از تعداد هواداران رئیس جمهور آمریکا کاسته شده است.
در چنین شرایطی ترامپ تصمیم گرفته امنیت ملی کشورش را قربانی مطامع سیاسی خود کند. ترامپ در این خصوص از همان فرمولی پیروی می کند که بوش پسر در بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ میلادی به آن استناد کرد. این فرمول، ایجاد بحران در سیاست خارجی آمریکا و خلق وضعیت اضطراری در حوزه سیاسی و امنیتی آمریکاست. در چنین شرایطی، افکار عمومی نسبت به استمرار حضور ترامپ در کاخ سفید بیشتر مجاب می شوند.
بوش پسر نیز با راه اندازی جنگ در افغانستان و عراق ، به افکار عمومی این گونه القا کرد که در صورت پیروزی دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴، روند صیانت از شهروندان آمریکایی در مقابل تهدیدات موجود با مشکل مواجه می شود.
از این رو وی به راحتی توانست جان کری را در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ شکست دهد و برای دومین بار راهی کاخ سفید شود. ترامپ هم اکنون به خوبی می داند که در وضعیت طبیعی قادر به جلب آرای عمومی به سود خود نخواهد بود و قطعا در سال ۲۰۲۰ از نامزد حزب دموکرات شکست خواهد خورد.
در چنین شرایطی، ترامپ ترجیح داده است جامعه آمریکا را به سوی بحرانی هدفمند هدایت کند. بحرانی که پاشنه آشیل امنیت آمریکا و البته رمز ورود دوباره ترامپ به کاخ سفید خواهد بود.