شفقنا- پاراچنار منطقه‌ای شیعه‌نشین در پاکستان است، اما شیعه بودن در پاکستان سخت و در پاراچنار سخت‌تر است؛ به علت اهمیت جغرافیایی و مذهبی، پاراچنار توسط قدرت‌های بین‌المللی به عنوان یکی از اصلی‌ترین اهداف بمبگذاری، کشتار و عملیات انتحاری از سوی تکفیری‌ها مطرح شده است. به علت اینکه پاراچنار نزدیک‌ترین منطقه قبایلی به کابل افغانستان است، راحت‌ترین مسیر برای حملات تروریستی علیه شیعیان نیز محسوب می‌شود.

شیعیان پاراچنار، سی و چند سال است که مبتلا به مصائب جانسوز و دردناکی هستند؛ درست از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران؛ اما مصائب آنها در سال های اخیر، به اوج خود رسیده است؛ این منطقه چند سالی است به خاطر تفاوت مذهبی، هدف حملات کور تکفیری‌ها و تروریست‌ها قرار گرفته و کشتار شیعیان را موجب شده، با این حال مردم مقاومی دارد، منشأ انقلابی شدن مردم پاراچنار شهید عارف الحسینی است.

شفقنا با سید علی حسینی فرزند رهبر شهید شیعیان پاکستان سید عارف حسینی، درباره وضعیت امروز شیعیان پاراچنار و مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می کنند، به گفت وگو پرداخت که در ادامه می خوانید:

* خودتان را معرفی کنید؟

سید علی حسینی هستم، فرزند رهبر شهید شیعیان پاکستان سید عارف حسینی؛ در منطقه پاراچنار پاکستان متولد شدم و بعد از شهادت پدرم در حوزه علمیه قم مشغول به درس و بحث هستم.

* چند سال در پاراچنار زندگی کردید؟

گرچه حدود ۲۸ سال است که در حوزه قم هستم، ولی به دلیل فعالیت های فرهنگی و اجتماعی که دارم بسیار به پاکستان و به خصوص منطقه پاراچنار سفر می کنم، در پاراچنار مؤسسه ای برای فرزندان شهدا و ایتام از طرف آیت الله العظمی سیستانی به نام مؤسسه دارالایتام الکوثر راه اندازی کردیم و در سفرهایی که به این منطقه دارم، فعالیت این موسسه و مدارس و حوزه هایی که از مرحوم پدرم هست را از نزدیک می بینیم لذا مسافرت های من به پاراچنار بسیار است و حدوداً سالی ۳ الی ۴ ماه در پاکستان هستم، دلیل دیگری که موجب می شود به پاکستان سفر داشتم باشم این است که در سال ۲۰۰۸ میلادی که درگیری با طالبان بود، در آنجا حضور داشتم و در آن درگیری زخمی شدم و تاکنون جراحت ها و مریضی ها حاصله از آن باقی است و به همین دلیل رفت و آمدهایی برای درمان به پاکستان و پاراچنار دارم.

* هنوز آمار دقیق و درستی از تعداد شیعیان پاراچنار پاکستان موجود نیست، چه حدود شیعه در این منطقه زندگی می کنند؟

دقیقاً نمی توان آمار را گفت چون با تفکیک مذهب آمارگیری صورت نمی گیرد، ولی بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار نفر شیعه در این منطقه زندگی می کنند.

* شیعیان پاراچنار از لحاظ امنیتی و رفاه اجتماعی در چه وضعیتی هستند؟

منطقه پاراچنار کوهستانی و محصور به طالبان پاکستان است، دو سمت آن نیز در مرز با افغانستان واقع می باشد، در سال ۲۰۰۷ به بعد تا حدود ۲۰۱۰ منطقه ما حدود سه تا چهار سال در محاصره طالبان بوده و شیعیان مجبور بودند برای اینکه به پاکستان سفر کنند، وارد کشور افغانستان شوند و از آنجا به پاکستان برمی گشتند، ولی در حال حاضر مانند زمان سابق این مقدار خطرات وجود ندارد، ولی چون منطقه ای که از آن می گذریم منطقه طالبان هست، گهگاهی مشکلات امنیتی پیش می آید.

مشکل عمده ای که در حال حاضر منطقه پاراچنار با آن مواجه هست، نا امنی و در معرض خطر قرار گرفتن توسط داعش است؛ ولایت نَنگَرهار افغانستان که سلسله کوه های تورا بورا آمریکا آن را بمباران می کرد پشت منطقه پاراچنار واقع می باشد و در حال حاضر در منطقه نَنگَرهار داعش نزدیک شده و مرکز داعش برای پاکستان و افغانستان ولایت نَنگَرهار افغانستان می باشد و چون از نظر جغرافیایی بین پاراچنار و نَنگَرهار، کوه تورا بورا مانع هست لذا به شدت این منطقه زیر خطر داعش هست و در جمعه اخیرِ ماه رمضان امسال دو انفجار انتحاری رخ داد و بعد از آن هم عده ای از انتحاری ها که می خواستند از مرز افغانستان وارد پاکستان شوند را گرفتند، در حال حاضر بیشتر خطرات در آنجا از طرف داعش هست و کلاً از این منطقه، تمام عملیات انتحاری داعش در افغانستان و پاکستان رهبری می شود.

چرا پاراچنار به قتلگاه شیعیان تبدیل شده است؟

قبل از انقلاب اسلامی ایران، در این منطقه درگیری فرقه ای وجود داشته، ولی با پیروزی انقلاب اسلامی ایران از نظر شعاری و تبلیغاتی علیه این منطقه بسیار کار شد و دشمنان احساس کردند که این منطقه می تواند مرکزی برای رهبری شیعیان پاکستان باشد و چون مرحوم ابوی هم از منطقه پاراچنار بوده و شیعیان را در آنجا منظم کردند، شیعیان از این منطقه به شهرهای مختلف پاکستان می رفتند، گرچه هیچ گاه شیعیان قصد کشت و کشتار اهل سنت یا تعرض به کسی را نداشتند، ولی مشکوک شدند که شیعیان منطقه پاراچنار می خواهند در تمام منطقه کشتار راه بیندازند و یک منطقه نفوذ برای ایران هست لذا این منطقه مورد حساسیت فوق العاده قرار دارد. علاوه بر آن از نظر استراتژیکی منطقه بسیار مهمی است چون از نظر جغرافیایی نزدیک ترین منطقه به پایتخت افغانستان، کابل می باشد و همجوار با ولایت پکتیا، نَنگَرهار و خوست افغانستان هست و در زمان سابق مجاهدین و مهاجرین افغان در این منطقه بودند چون نزدیک به کابل بوده است لذا افکار سابق یعنی از زمان جنگ افغانستان در اینجا ماندند؛ عده زیادی از مهاجرین اینجا ساکن شدند و گلبدین حکمتیار، رهبر معروف رییس حزب اسلامی افغانستان که در منطقه پاراچنار مرکز نظامی داشته، ساکن بوده و گهگاهی هم عبدرب الرسول سیاف به این منطقه می آمده چون نزدیک افغانستان و کابل بوده و از این جهت حساس بودند و طالبان و تکفیری ها، شیعیان پاراچنار را مانعی برای رسیدن به اهداف خود می دانند لذا این منطقه مورد هجوم قرار گرفته و عمده دلیل این است که تبلیغاتی علیه شیعیان پاراچنار شده که اینجا مرکز نظامی برای تمام شیعیان پاکستان می باشد و به قول آنها از پاراچنار تروریست به کل منطقه شیعیان پاکستان صادر می شود، اینها تبلیغات واهی هست که نسبت به منطقه پاراچنار گفته شده است.

* این تبلغیات از طرف چه گروه هایی انجام می گیرد؟  

این تبلیغات را تفکیری ها از زمان سابق انجام دادند و می دهند.

 * شیعه و سنی در طول سده های گذشته با صلح و صفا در پاکستان کنار هم زندگی می کردند، در حال حاضر رابطه آنها به خصوص در منطقه پاراچنار به چه صورت هست و آیا وهابی ها در این رابطه خدشه ای وارد می کنند؟

نژاد پشتون چه در افغانستان و چه در پاکستان یک نژاد بسیار مذهبی  است، همچنین این نژاد بسیار متدین و متعصب می باشد، عمده رهبران سلفی ها در پاکستان و افغانستان از پشتون ها هستند، این پشتون ها نسبت به اقوام دیگر پاکستان تعصب بسیاری دارند و از زمان های سابق روی این منطقه کار شده است لذا متاسفانه در این منطقه نسبت به مناطق دیگر نفرت و تنفر به شیعه بسیار زیاد است، البته احساس می شود که در سه تا چهار سال اخیر خصوصا با سعی و تلاش ارتش پاکستان، مقداری از نفرت ها کاسته شده است؛ ارتش پاکستان می خواهد شیعیان و اهل سنت در این منطقه به هم نزدیک شوند خصوصا در سه یا چهار سال اخیر دولت و نظام پاکستان احساس کرده است که اختلافات شیعه و سنی در منطقه به ضرر اصل نظام پاکستان می باشد لذا ارتش سعی در کاهش دادن به این اختلافات دارد اگرچه علما بسیار سعی کردند که نفرت ها کم شود، ولی در سال ۲۰۰۷ وقتی طالبان در کل مناطق پاکستان خصوصا در مناطق پشتونشین و قبایلی پاکستان به قدرت رسیدند، عده ای از اهالی منطقه را فریب دادند که ما وقتی در منطقه پاراچنار حاکم شویم، به شما قدرت خواهیم داد و شیعیان را از منطقه اخراج خواهیم کرد، حقیقتاً اینها اهالی بومی منطقه را فریب دادند و باعث شدند که عده ای از اهل سنت بومی منطقه پاراچنار با طالبان همراه شوند، ولی وقتی که طالبان در این مناطق مقداری قدرت پیدا کردند، اولین قربانی قدرت گرفتن طالبان، اهل سنت بودند، آنها عده زیادی از اهل سنت را اعدام و حتی در موارد زیادی تعرض به نوامیس اهل سنت کردند و متاسفانه اهالی بومی مناطق پاراچنار از قدرت گرفتن طالبان متضرر شدند؛ البته در حال حاضر اهل سنت پشیمان هستند و احساس بومی در منطقه بر این است که دستگاه هایی خارج از منطقه پاراچنار غالبا در پی ایجاد تنفر بودند و اکنون اهل سنت دارند به این نتیجه می رسند که طالبان برای آنها ضرر دارد و اگر بخواهند زندگی را ادامه دهند باید زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند.

* دولت به ویژه ارتش پاکستان در منطقه پاراچنار از مقدسات مذهبی شیعیان به درستی دفاع می کند؟

ارتش پاکستان از نظر ساختاری هیچ کاری با مذهبِ منطقه و افراد ندارد، برای آنها شیعه و سنی تفاوتی ندارد و برای ارتش پاکستان آنچه مهم هست، حفظ کیان پاکستان است؛ از ابتدا شیعیان پاکستان می گفتند که اگر ارتش مشغول به کارهای حرفه ای خود شود و بسیاری از کارها به دست آنها بیفتد، آنها با ما مشکل ندارند، مشکل عده ای از شبه نظامیان هستند، این شبه نظامیان گرچه دولتی هستند، اما مقداری تعصب دارند، ولی ارتش پاکستان چنین مشکلی ندارد و اکنون که ارتش پاکستان در منطقه حاکم شده، بسیاری از مشکلات کمتر شده و ارتش نسبت به شیعه و سنی غالباً بی تفاوت هست و افراد به واسطه مذهب برای ارتش پاکستان تفاوتی ندارد.

* بنابراین فارغ از مذهب، امنیت را برای تمام اهالی پاراچنار فراهم می کند؟

از سال ۲۰۰۷ که مشکلات پیش آمد و محاصره بود، خواسته شیعیان این بوده که راه هایی که به دست طالبان افتاده، از جمله مناطق بازرسی دست ارتش بیفتد چرا که ارتش می تواند امنیت آنها را تامین کند و به همین صورت هم شد، در منطقه صده که صدها شیعه سر بریده شدند و دست و پاهایشان زنده زنده قطع شد، امنیت وجود نداشت، وقتی ارتش این منطقه را به کنترل گرفت، هر چند کیلومتری ایست و بازرسی برقرار کرد و در حال حاضر امنیت این منطقه بسیار بهتر شده و جو عمومی این است که اکنون امنیت دست ارتش و شخص مسئولی در منطقه هست لذا اوضاع مقداری بهتر شده است؛ اگر ارتش با قدرت وارد شود و فرقی بین شیعه و سنی نگذارد و از کسی طرفداری نکند، می تواند امنیت منطقه را تامین کند البته در حال حاضر وضعیت به همین صورت است.

در حال حاضر شیعیان پاراچنار بیشتر با چه مشکلاتی مواجه هستند؟

بیشترین مشکل، همان مشکل امنیتی است؛ طالبان و خصوصا داعش در اطراف هستند و اگر مقداری ارتش در تامین امنیت کوتاهی کند یا خود شیعیان مقداری بی احتیاطی کنند، آنها دوباره نفوذ پیدا می کنند و با حملات انتحاری دوباره امنیت منطقه را به هم می ریزند، در حال حاضر ارتش منطقه را فوق العاده امنیتی کرده است به حدی که برای غالب ساکنین هم مشکل ایجاد شده و شیعیان هم ساعت ها باید در صف تفتیش بایستند، ولی در کل راضی هستند یعنی اگر کنترل و شدت ارتش نباشد و مردم خودشان مقداری بیدار نباشند، داعش منطقه را به هم می ریزد؛ ارتش به تمام شیعیان گفته که شما همین الان به شدت تحت نظر داعش هستید و داعش می خواهد به شما ضرر وارد کند لذا خودتان هم مراقب باشید؛ لذا در حال حاضر ارتش با کمک مردم منطقه را کنترل می کند که اگر این کنترل ها نبود قطعاً اوضاع پاراچنار از افغانستان بدتر می شد.

چون در ذهن داعش این است که شیعیان پاراچنار از نظر اعتقادی و سیاسی بدترین شیعه هستند لذا تنفر داعش نسبت به شیعیان پاراچنار بیشتر از افغانستان و پاکستان هست و بیشتر می خواهد ضربه وارد کند.

در حال حاضر داعش سعی می کند به طور نمادین نشان دهد که به منطقه پاراچنار با وجود حضور دولت و ارتش ضربه وارد کرده به همین دلیل اگر یک انفجار کوچکی هم رخ دهد، بزرگنمایی و به آن افتخار می کند.

اشاره کردید که شیعیان باید بسیار مراقب باشند و مانع از نفوذ عناصر داعش شوند، در حال حاضر در منطقه پاراچنار عالم برجسته ای حضور دارد که مورد قبول همگان باشد و بتواند این اتحاد را بین شیعیان و حتی شیعه و اهل سنت حفظ کند؟

بله آقایان هستند، مرکزی داریم که مرکز تمام شیعیان در پاراچنار هست، آقای حجت الاسلام شیخ فدا حسین مظاهری تقریباً زعامت منطقه را دارند و حجت الاسلام سیدعابد حسینی از رهبران شیعیان حضور دارند، محور شیخ فداحسین مظاهری بیشتر شیعیان هستند و یک مرکزی دارند که اگر آن مرکز نبود، ما بسیار متضرر می شدیم.

* نقش خود را به درستی ایفا می کنند؟

از گذشته تاکنون مهم ترین نقش را علما دارند، علما هم باعث شدند که مردم از خود دفاع کنند و هم باعث شدند که دست به کارهای خلاف شرع نزنند، دست به هرج و مرج نزنند تا کشت و کشتار در منطقه راه بیفتد، علما باعث می شوند که بین اهل سنت که کاری با شیعیان ندارند دوستی برقرار شود و میان شیعیان وحدت و یکپارچگی به وجود آید.

* آیا مرجعیت شیعه در بحران کشت و کشتار شیعیان پاراچنار نقشی ایفا کرده است؟

از سال ۲۰۰۷ که این مشکلات برای مردم پاراچنار به وجود آمد تاکنون مرجعیت شیعه به منطقه پاراچنار بسیار اهمیت دادند و هم از نظر سیاسی و معنوی و هم از نظر اقتصادی به منطقه پاراچنار اهمیت دادند، از جمله یکی از حمایت های معنوی که باعث تقویت قلب شیعیان پاراچنار شد این بود که مرجع اعلاء تشیع حضرت آیت الله العظمی سیستانی به یکی از وکلای خود مرحوم شیخ علی مدبر و همچنین وکلای دیگرشان فرموده بودند که پاراچنار قلب من است، این همدردی و رأفت آیت الله العظمی سیستانی در آن زمان باعث تقویت قلب شیعیان داغ دیده پاراچنار شد و تاکنون هم این همدردی مرجعیت اعلاء شیعه در ذهن مردم هست، علاوه بر حمایت های سیاسی و معنوی ایشان مرجعیت اعلاء تشیع چه در عراق و چه در ایران کمک های مالی بسیار زیادی هم کردند، از جمله نماینده تام الاختیار ایشان حجت الاسلام و المسلمین سیدجواد شهرستانی در همان زمانی که شیعیان از نظر اقتصادی بسیار وضع بدی داشتند و مردم به خاطر کمبود دارو و مواد غذایی در تنگنای بسیار شدیدی بودند و عده ای از اطفال به خاطر کمبود دارو فوت کردند، حجت الاسلام و المسلمین شهرستانی و همچنین وکیل حضرت آیت الله العظمی سیستانی در اروپا و داماد ایشان آسید مرتضی کشمیری، به پاراچنار نظر خاصی داشتند و کمک های بسیاری به این منطقه کردند، یکی از کمک های حضرت آیت الله سیستانی به منطقه پاراچنار، موسسه الکوثر هست که برای ایتام عادی و فرزندان شهدای منطقه تأسیس کردند و همچنین وکلای دیگر آیت الله سیستانی از تمام مناطق پاکستان به امر آیت الله العظمی سیستانی کمک های مالی بسیار شایانی در آن زمان به منطقه پاراچنار فرمودند؛ غیر از این باید یاد کنم از مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی شیخ لطف الله صافی گلپایگانی که ایشان زمانی که پاراچنار محاصره دست طالبان بود، ایشان فرمودند که امروز پاراچنار بدتر از غزه در فلسطین هست، این جمله ایشان بسیار از نظر رسانه ای در ایران نمود پیدا کرد و باعث شد که شیعیان ایران به منطقه پاراچنار توجه ویژه ای داشته باشند و در کل پاکستان هم این نظر حضرت آیت الله گلپایگانی بسیار نمود داشت؛ همه اینها دلالت می کند بر اینکه مرجعیت شیعه بسیار به شیعیان در اقصی نقاط جهان خصوصا شیعیان پاراچنار نظر دلسوزانه دارند.

رسانه های پاکستان به خوبی و به درستی دغدغه و مشکلات مردم پاراچنار را منتقل می کنند و چه موضعی دارند؟

در حال حاضر نقش رسانه ها پررنگ است، حمله انتحاری که در ماه رمضان صورت گرفت، رسانه های جمعی پاکستان چه شبکه های تلویزیونی و خصوصی پاکستان و چه رسانه های جمعی سوشیال مدیا نقششان پر رنگ بوده و حتی به رسانه های بین المللی مثل بی بی سی و بعضی از روزنامه های آمریکایی و انگلیسی کشیده شد، فشار رسانه ای به حدی شد که در نهایت مطالبه مردم پاراچنار این بود که ارتش پاراچنار وارد شود لذا رییس ارتش پاراچنار آمد و برخی از درخواست ها را قبول کرد و علت اصلی آن، رسانه ها بود.

ما خودمان آنجا بودیم، پس از اعتراضی که مردم داشتند و حدود ۱۰ تا ۱۵ روز اعتصاب کردند، سیاستمداران پاکستان، بسیاری از مسئولین و خبرنگاران آمدند و همین مساله باعث شد که مردم روی تأمین امنیت منطقه پاراچنار حساس شوند که مهم ترین نقش را هم رسانه های جمعی و هم سوشیال مدیا داشتند.

* چه آینده ای را برای شیعیان پاکستان به خصوص منطقه پاراچنار پیش بینی می کنید؟

در چند سال اخیر اوضاع از نظر امنیتی برای شیعیان پاکستان بد خواهد بود تا فتنه داعش و طالبان بخوابد و به نظر می رسد که در آینده قریب این اتفاق رخ نمی دهد، ولی در دراز مدت برای شیعیان پاکستان هیچ مشکلی دیده نمی شود و این مشکلات آنی و لحظه ای است و انشاالله به پایان می رسد.

انتهای پیام

www.af.shafaqna.com