شفقنا افغانستان-صدای جیغ و فریاد شادی بچهها در یک میدان خاکی که توپ فوتبال را پرتاب میکردند با صدای مخوفی در هم آمیخت. اشرف فروغ که در بعد از ظهری در سال ۱۳۷۲ در زمان اوج جنگهای داخلی، پس از چند ماه راکتپرانیها از زیر زمین خانهیشان بهسوی میدان خاکی و برای بازی فوتبال میرفت، برای همیشه توانایی راه رفتن را از دست داد.
اشرف میگوید که بعد از یک ماه بستری شدن در شفاخانه، وقتی که مرخص شدم، تعجب کردم؛ چون میدیدم که پاهایم حرکت ندارند. وقتی از داکتر پرسیدم: «پایم خو خوب نشده، باز چرا رخصت میکنی؟» داکتر گفت: «دیگه هیچوقت پایت خوب نمیشه.» او میگوید، بهجای پاهایم از شفاخانه، دنیایی از حصارها و موانع را با خود به خانه آوردم زندگی در بیرون را به رویم بستم و هشت سال با کتابها در گوشهی اتاق سر کردم. اشرف بعد از هشت سال، به کمک مرکز اورتوپیدی صلیبسرخ و مکتبهای خانگیشان در سه سال صنف دوازده را تمام کرده و بعد از آن تصمیم جدیتری گرفت تا از کوچههای گِلآلود و پایین و بلند برچی و از زیر نگاههای کنجکاو و توهینآمیز مردم به دنیای بیرون پا بگذارد و برای رسیدن به آرزوهایش دستبهکار شود. بعد از آن بهدلیل لیاقت و پشتکارش به کمیتهی جهانی صلیبسرخ جذب شد. او یک رُمان بلند دارد بهنام «سگها میجنگند» و دو رُمان آمادهی چاپ دیگر هم دارد. اما مشکلات و آرزوهای اشرف به اینجا تمام نمیشود.
اشرف فروغ در سال ۱۳۹۴ امتحان کانکور میدهد و به انتخاب اولش (دانشکدهی زبان و ادبیات انگلیسی) کامیاب میشود. اما مشکلات دوران کودکیاش بار دیگر جان میگیرند و با تناقض وحشتناکی در برابر آرزوهایش، با زینهها و صنفهای درسی دانشگاه مواجه میشود. نبود رمپ در دانشکدهها برای ویلچرنشینها مشکلی است که آنها را از رفتن به دانشگاه بازداشته است. اشرف میگوید: “«چند هفته دویدم تا امر ساختن یک رمپ در مقابل دانشکده را از ریاست دانشگاه و دانشکدهی ما گرفتم، آنهم با پول شخصی خودم».
ویلچرنشینها معلولینی هستند که خودشان نمیتوانند حرکت کنند و یا برای حرکت کردن نیاز به وسیلهی کمکی یا شخص کمکی دارند و این معلولیت میتواند ناشی از حوادث یا بیماری باشد.
فهیم ذکی نیز سرگذشتی شبیه سرگذشت اشرف فروغ دارد. او زمانیکه ده سال داشت، با گلولههای منفجرنشده با همبازیهایش بازی میکرد. گلوله منفجر میشود، چرهی آن به کمر فهیم اصابت و پاهای او را فلج میکند. او از صنف چهار تا دوازده از طریق کمیتهی جهانی صلیبسرخ، مکتب را تمام کرد و بهدلیل مشکلات اقتصادی و نبود امکانات برای ده سال از تحصیلات عالی محروم شد. فهیم میگوید، یک سال قبل به تشویق دوستانم امتحان کانکور دادم و به دانشکدهی زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه کابل کامیاب شدم. او اضافه میکند که این تصمیمش باعث تحرک و در نتیجه سبب بروز تواناییهایش شد.
اما قصهی دانشجویی دانشجویانِ معلول افغانی از اینجا بهبعد پُرغصهتر میشود: در برابر قشرِ تقریباً چهارمیلیونی دانشجویان افغان، هیچ آماری از دانشجویان معلول در وزارت تحصیلات عالی ثبت نیست.
روانشناسان به این باورند که ناآگاهی و کمبود دانش و مهارت لازم در برخورد با افرادی که دارای معلولیتاند باعث ایجاد اضطراب و شکلگیری رفتاری در افراد معلول میشود که انزوای آنها را در پی دارد و این امر بهخودیخود بر رفتار دیگران در برابر آنها نیز تأثیر دارد.
بهگفتهی دانشجویانِ دارای معلولیت، مشکلات آنها در دانشگاه تنها به تردد خلاصه نمیشود، بلکه رفتار منصوبین دروازههای ورودی دانشگاه که با وجود آشنایی، ولی همهروزه می پرسند: «کجا میروید؟»، نیز بسیار اذیتکننده است. اشرف میگوید وقتی به فضای عمومی دانشگاه وارد میشویم، نگاهها پشتسرهم ردوبدل میشوند و از تمام اینها بیشتر آزاردهنده زمانی است که در برابر زینههای روبهروی دانشکده و طبقههای دانشکده و چشمان دوختهشده قرار میگیریم.
عارفه پیکار معاون سخنگوی وزارت تحصیلات عالی میگوید که این وزارت برای سال ۱۳۹۷ طرح اجرای برنامهیی را روی دست دارد که بودجهی آن نیز موجود است و عملی میشود. در این برنامه تلاش میشود که در دانشکدهها رمپ ساخته شده و در حد ممکن برای دانشجویان نظر به نوع معلولیتشان وسایل تردد و درسی فراهم گردد.
نظر به مادهی پنجاهوسوم قانون اساسی افغانستان: «دولت بهمنظور تنظیم خدمات طبی و مساعدت مالی برای بازماندگان شهدا و مفقودین و برای بازتوانی معلولین و معیوبین و سهمگیری فعال آنان در جامعه، مطابق به احکام قانون تدابیر لازم اتحاذ مینماید». اما تاکنون تقریباً هیچ کاری در این زمینه صورت نگرفته و به همین دلیل است که دانشجویان معلول، عدم وجود محیط مناسب تحصیلی و امکانات رفتوآمد را از عمدهترین مشکلاتشان خواندهاند.
عبدالفتاح عشرت احمدزی سخنگوی وزارت کار و امور اجتماعی، شهدا و معلولین میگوید که ما به تمام معلولین یک نوع خدمات عرضه میکنیم و بر اساس تفاهمنامهیی که وزارت تحصیلات عالی داشتیم، یکتعداد معلولین را شامل دانشگاهها کردیم. وی افزود که در حدود ۱۲۰هزار معلول جنگی در این وزارت ثبت و راجستر اند که به بورسیههای تحصیلی خارج از کشور نیز فرستاده میشوند.
جنگ و ناامنی پیوسته به شمار معلولین در کشور میافزاید، اما در حال حاضر رقم مشخصی از این شمار در دست نیست در نظرسنجییی که در سال ۲۰۰۵ صورت گرفته، نشان میدهد که ۸۶۷۳۰۰ تن معلولیت دارند و ۷۷درصد آنها از درس محروماند. در همین حال وزارت صحتعامه در روز جهانی فیزیوتراپی اعلام کرد که ۲.۷درصد از معلولین دارای مشکلات شدیدی هستند که نیاز به خدمات صحی بازتوانی اشد دارند.
با اینحال، وزارت صحت چه برنامههایی برای حمایت از معلولین دارد؟ با تماسهای مکرر موفق به دریافت پاسخ از این وزارت نشدیم.
زینب پیرزاد-روزنامه اطلاعات روز
انتهای پیام
www.af.shafaqna.com