شفقنا افغانستان-وقتی می گوییم خداوند کمال مطلق و نامتناهی است ، مقصود از آن ، همان « صفات جمال » خدا از قبیل « علم » و « قدرت » و « حیات » و « اراده » است . هرگاه بنده ای در پرتو پیمودن راه اطاعت ، گام در درجات کمال می گذارد و از نردبان کمال بالا می رود ، مقصود این است که کمال وجودی بیشتری به دست آورده و علم بیشتر ، قدرت زیادتر ، اراده ای نافذتر وحیاتی جاودانه تر پیدا می کند . در این صورت می تواند از فرشته بالاتر قرار گیرد و از کمالات بیشتری بهره مند گردد .
بشر ، پیوسته خواهان آن است که بر جهان تسلط پیدا کند و کاری را که انسان های عادی از انجام آن عاجزند ، انجام دهد . به عنوان مثال ، گروهی از مرتاضان از طریق ریاضت های حرام و آزار دهنده به تقویت نفس و روح پرداخته و قدرت هایی را به دست می آورند .
امّا راه صحیح که موجب سعادت هر دو جهان می گردد ، آن است که راه « بندگی » و خضوع در برابر خدای جهان را در پیش گیرد و با پیمودن راه بندگی ، مقاماتی به دست آورده و سرانجام قدرت بر تصرف در تکوین پیدا کند .
پیامبر گرامی (صلّی الله علیه وآله وسلّم ) در ضمن حدیثی به مقامات بلند سالکان راه حق و پویندگان راه عبودیت وبندگی اشاره نموده ، سخن پروردگار را چنین نقل می فرماید :
« ما تَقَرَّبَ إِلَیَّ عَبْدٌ بِشَیْء أَحَبَّ إِلَیَّ مِمّا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِوَإِنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ إِلَیَّ
۱۰۶
بِالنّافِلَهِ حَتّی أُحِبَّهُ ، فَإِذا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذی یَسْمَعُ بِهِ وَبَصَرَهُ الَّذی یُبْصِرُ بِهِ وَلِسانَهُ الّذی یَنْطِقُ بِهِ وَیَدَهُ الّتی یَبْطِشُ بِها ، إنْ دَعانی ، أجبْتُهُ وَإنْ سَأَلَنی أَعْطَیْتُهُ » . ( ۱ )
« هیچ بنده ای به وسیله کاری ، نسبت به من تقرب نجسته که محبوب تر از انجام فرایض بوده باشد . ( آنگاه فرمود : ) بنده من با گزاردن نمازهای نافله آنچنان به من نزدیک می شود که اورا دوست می دارم . وقتی او محبوب من شد ، من گوش او می شوم که با آن می شنود ، وچشم او می شوم که با آن می بیند و زبان او می گردم که با آن سخن می گوید ، و دست او می شوم که با آن حمله می کند . هرگاه مرا بخواند اجابت می کنم و اگر چیزی از من بخواهد ، می بخشم » .
دقت در این حدیث ، ما را به عظمت کمالی که انسان در سایه انجام فرایض و نوافل پیدا می کند ، به خوبی رهبری می کند ، در این حالت قدرت درونی انسان به حدّی می رسد که با قدرت الهی صداهایی را که با نیروی عادی نمی شنید ، می شنود و صور و اشباحی را که دیدگان عادی را یارای دیدن آنها نیست ، می بیند . سرانجام خواسته های اوجامه عمل پوشیده ، حاجت های او برآورده می شود ، در نتیجه دوست خدا می شود و عمل او ، عمل خدایی می گردد .
جای شک نیست که مقصود از اینکه خدا چشم وگوش او می گردد ، این است که دیده او در پرتو قدرت الهی ، نافذتر و گوش او شنواتر و قدرت او گسترده تر می گردد .
آثار بندگی و کمال نفسانی
یکی از آثار کمال نفس ، تصرف در جهان طبیعت به اذن خداست . توضیح
این که در پرتو عبادت و بندگی ، نه تنها حوزه بدن تحت فرمان و محل نفوذ اراده انسان قرار می گیرد ، بلکه جهان طبیعت نیز مطیع انسان می گردد و آدمی به اذن پروردگار جهان ، در پرتو نیرو و قدرتی که از تقرب به خدا کسب نموده است ، در طبیعت تصرف می کند و مبدأ یک سلسله معجزات و کرامات می شود و در حقیقت قدرت تصرف و تسلط بر تکوین پیدا می کند .
انتخاب شفقنا ازکتاب : راهنمای حقیقت