شفقناافغانستان- غنی هرچند ادعا می کند که براساس رأی مردم بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زده است اما مردم افغانستان رسوایی تقلب گوسفندی در انتخابات ریاست جمهوری را فراموش نکرده اند و اگر ید بیضای جان کری نبود حکومت توافقی وحدت ملی شکل نمی گرفت. بنابراین ادعای استواری ریاست آقای غنی بر رأی مردم، از طنزهای تلخ روزگار است.
غنی هرچند براساس یک توافق سیاسی ارگ را تصرف کرد اما رفته رفته روشن شد که وی به این توافق و یا هر توافق دیگر حتی با هم تیمی های غیر پشتون خود مانند جنرال دوستم و احمدضیاء مسعود پایبند نیست و به دنبال آن است تا از هر فرصت در راستای قومی سازی حکومت استفاده کند. او حتی به این نیز اکتفا نکرد و در درون قوم محترم پشتون نیز به تصفیه درانی ها از بدنه حکومت پرداخت و بر آن شد تا حاشیه نشینی تاریخی قبیله غلجایی در حکومت قومی پشتون ها را یکباره جبران نماید.
غنی نیک می دانست که دیدگاه جامعه جهانی بویژه آمریکا در مورد رقبای سیاسی او به شمول وابستگان اتحاد شمال سابق و کرزی منفی است و او نیز تمام همت خود را به کار بست تا با سیاه نمایی وضعیت، با پشتوانه آمریکا و ناتو رقبای سیاسی خود را از عرصه قدرت حکومتی دور نماید.
غنی در آستانه کنفرانس بروکسل می خواست با دستگیری نظام الدین قیصاری هم در درون کشور از رقبای سیاسی خود زهر چشم بگیرد و هم با دست پر و دستاورد در خصوص مبارزه با فساد و جزیره های قدرت عازم بروکسل شود. این در حالی است که تمام دستاورد او خلق بحران، انحصار فساد و ایجاد گسست اجتماعی، گسترش ناامنی و نفاق قومی در کشور است.
قضیه اما برعکس شد. صدها هزار تن از مردم معترض شمال با خواست واحد آزادی نظام الدین قیصاری و بازگشت جنرال دوستم به جاده ها آمدند. انتشار تصاویر و فیلم برخورد وحشیانه ملیشه های ارگ با سربازان قیصاری آتش خشم مردم را شعله ورتر کرد و معترضان با مسدود کردن بندرهای آقینه، حیرتان، شیرخان بندر و دفاتر کمیسیون مستقل انتخابات در ولایت های شمال کشور، همزمان با برگزاری کنفرانس بروکسل، پیام اعتراض خود را به جامعه جهانی رساندند.
این شرایط موجبات تحقیر بی سابقه غنی در بروکسل را فراهم کرد. هیچ یک از دولتمردان بلجیم در میدان هوایی بروکسل به استقبال او نیامدند و تشریفات متناسب با ورود یک رئیس جمهور از او صورت نگرفت. بسیاری از سران کشورهای عضو ناتو به شمول دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و دبیرکل ناتو نیز حضور وی را نادیده گرفته و ملاقات های از پیش برنامه ریزی شده خود با غنی را لغو کردند. اکنون نیز روزنامه نیویورک تایمز خبر از تلاش دولت آمریکا برای مذاکره مستقیم با طالبان می دهد، این در حالی است که حکومت وحدت ملی و شخص غنی بارها بر رهبری پروسه صلح و مذاکره با طالبان از سوی حکومت افغانستان تأکید کرده و آن را یکی از دستاوردهای مهم خود می داند.
همه این تحولات یک پی آیند مهم دارد و آن اینکه سیاست های فاشیستی و غیر معقول رئیس جمهور و حلقه مافیایی ماحول وی هم مردم افغانستان را به ستوه آورده و هم جامعه جهانی را خسته کرده است. ممکن است آقای غنی بتواند با ارائه آمار و ارقام دروغین چند دیپلمات خارجی را بازی دهد اما آنان تنها منبع اطلاعات جامعه جهانی در افغانستان نیستند و اکنون جامعه جهانی بویژه دولتمردان آمریکا به خوبی درک کرده اند که تمام تلاش های آنان در افغانستان بخاطر اعمال سیاست های شئونیستی از سوی آقای غنی ضرب صفر می شود و تغییر استراتژی آمریکا در افغانستان به دلیل اعمال سیاست های قومی از سوی آقای غنی در اردو و پولیس ملی و نهادهای امنیتی افغانستان، بازخورد لازم را نداشته است. به نظر نمی رسد که آقای ترامپ در مقایسه با باراک اوباما و جورج بوش از بردباری و حوصله چندانی برخوردار باشد. او خواستار نتیجه عینی است.
نویسنده: محمد امین جوادی
انتهای پیام
www.af.shafaqna.com