شفقنا افغانستان- شاید صابون شرکتهای هرمی به تن شما یا افراد خانواده ، دوستان ، آشنایان و فامیل خورده باشد و پس از مدتی فعالیت پرامید در آن نهتنها سودی کسب نکردهاید و رویاهایتان جامه عمل images (4)نپوشیده است ، بلکه تمام یا بخشی از سرمایه خود را نیز از دست دادهاید؛ اما بدانید این مساله مختص به شمایی که در افغانستان هستید و احتمالا به خاطر مشکلات و موانعی که در راه کسب و کار عادی و سالم وجود دارد یا در مواردی کسب سود هنگفت یک شبه بودهاید ، نیست.
معضل شرکت های هرمی سالهاست که دغدغه بزرگ اقتصاد و تجارت دنیا به شمار میرود. چرا که در اقصاد نقاط کره خاکی از اروپا گرفته تا آسیا و استرالیا و افریقا ، شرکت های هرمی تحت لوای شبکه های قانونی بازاریابی به فعالیت مشغولند و سالانه دهها هزار نفر را میفریبند.
به تبع این مساله، پولیس قضایی یا مالی کشورها نیز با به روز کردن مداوم اطلاعات خود در پی کشف ترفندها یا شیوههای مخفی شدن شرکتهای هرمی در قالب شبکههای نوین بازاریابی است؛ اما تنوع و گستردگی علم بازاریابی و اضافه شدن میتودهای جدید که عبارت از بازاریابی الکترونیک یا اینترنتی یا بازاریابی شبکهای است، ریشهکن کردن این پدیده را دشوار کرده است؛ چراکه با کشف هر شبکه جدید و متلاشی کردن آن، شبکههای جدیدتر با ترمیم ایرادهایی که باعث آشکار شدن فعالیت شرکت هرمی میشود، شکل میگیرند.
در این روزها در افغانستان شرکتی به نام های مختلف یا همان پانزی تیتان که فعالیت شان در سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳ در کشورهای مختلف از جمله ایران ،روسیه ، ترکیه و بطور مطلق در کشورهای اروپایی و امریکا بطورقانونی ممنوع شده بود بطور غیر رسمی توسط کلاه برداران ایرانی و ترکی در بین جوانان بعنوان یک شرکت بین المللی بازاریابی شبکه ای به فعالیت آغاز گردید است.
در آخرین گزارشات شرکت های هرمی حدود بیست وپنچ هزاراز جوانان افغان به مبلغ هفتصدو پنجاه هزار دالر را صرف بخاطر خرید محصول ایشان به بهانه ورود به سیستم در مقابل خریداری محصول ناچیز و غیر مفید واقعی سرمایه های ملی این کشور بدینوسیله به جیب کلاه برداران ایرانی و ترکی وسایر که در این شرکت گویا سوپر وایزر یا توزیع کننده محصول و تقاوت شده گان اند میرود.
میتوان قضاوت کرد که پدید آمدن شرکتهای هرمی در جهان همزمان با تولد بازاریابی شبکهای بوده است.
مفهوم بازاریابی شبکهای سابقهای تقریبا ۷۰ ساله دارد. از دهه ۳۰ میلادی، بازاریابی شبکهای در امریکا شکل گرفت و اکنون با تحول در شیوهها و ساختارها به زبان مشترک تجارت تبدیل شده است.
در حال حاضر بیش از ۳ هزار شرکت در جهان در حوزه بازاریابی شبکهای فعالیت میکنند و بیش از ۴۴ میلیون نفر در این نوع شبکهها مشغول به کار هستند. درآمد شرکتهای بازاریابی شبکهای در سال ۲۰۰۳ بیش از ۸۰ میلیارد دلار بوده است.
فعالیت شرکتهای هرمی رابطه بسیار نزدیکی با شرکتهای بازاریابی شبکهای دارد و اکنون بیشتر شرکتهای هرمی در پوشش این شرکتها در افغانستان آغاز به فعالیت کرده اند. البته شاید از جهاتی فعالیت شرکتهای هرمی و بازاریابی شبکهای با یکدیگر مرتبط باشند، اما در واقع چنین نیست، چراکه شرکتهای قانونی بازاریابی شبکهای اقدام به بازاریابی برای فروش کالا از طریق نمایندگیهایی که عضو شبکه بازاریابی هستند به مشتری میکنند.
در واقع به هر مقدار که مشتری پول داده، کالایش را دریافت میکند، اما در شرکتهای هرمی، کالا یا پورسانت یا پاداش و هر اسم دیگری که میخواهید برایش بگذارید، برای تعداد محدودی از اعضا موجود است و دیگر فعالان شبکه بلیت یا امتیاز یا کارتی در دست دارند که نمیدانند باید با آن چه کنند، جز اینکه خریدار جدیدی برای آن بیابند. درست مانند زمانی که خودشان خریدار قبلی آن کارت بودهاند.
این چنین است که تجارت دنیا بویژه در حوزه تجارت الکترونیک با معضل شرکتهای هرمی روبهروست و دائم در حال دست و پنجه نرم کردن شگردهای مخفی شدن آنهاست.
شاید کسی بدرستی نداند نخستین شرکت هرمی در جهان کی و کجا متولد شد. با این حال یکی از قدیمیترین نمونههایی که برای این مساله در دست است بر خلاف تصور، مربوط به اقتصاد آزاد اروپا و امریکانیست، بلکه به پیش از دوران شوروی کمونیستی و اقتصاد بسته و اشتراکیاش باز میگردد. براساس نوشتههایی که از پرلمان، ریاضیدان روسی بر جای مانده است در روسیه در سالهای قبل از حکومت شوروی، کسانی بودند که برای فروش کالاهای خود دست به اقدامات ویژهای میزدند.
آنها کار خود را از اینجا آغاز میکردند که مثلا در روزنامهها و مجلههای پرتیراژ آگهی میدادند دوچرخه با ۱۰ روبل! هر کس میتواند با پرداخت ۱۰ روبل مالک دوچرخه شود. به جای ۵۰ روبل فقط ۱۰ روبل! شرایط خرید به طور مجانی در اختیار شما گذاشته میشود.
اما برای متقاضیان در مقابل ۱۰ روبلی که پرداخت میکردند، دوچرخهای فرستاده نمیشد، بلکه ۴ بلیت به آنها داده میشد که هریک از آنها را به یکی از آشنایان خود میفروختند و ۴۰ روبل باقیمانده به این ترتیب جمع میشد و باید به موسسه تحویل داده میشد تا دوچرخه برای آنها فرستاده شود؛ البته واقعا قیمت دوچرخه برای خریدار ۱۰ روبل تمام میشد، زیرا ۴۰ روبل بقیه را او از جیب خود نپرداخته بود.
مساله اینجاست که یک نفر صاحب دوچرخه شده، اما ۴ نفر دیگر فقط بلیتهایی در دست داشتند که نمیدانستند با آن چه کنند. تنها راه فروش بلیتها به اشخاص دیگر با هدف یا پس گرفتن ۱۰ روبل از جیب رفته یا تصاحب دوچرخه در رویا بود! در نتیجه میتوان قضاوت کرد که افتخار اولین نوع شرکت هرمی کلاهبردار که پول را از ۱۰۰ درصد جمعیت دریافت و کالا را به ۲۰ درصد تحویل میدهد با سابقه یک قرنیاش در اختیار روسیه تزاری است!
البته مدت زیادی نگذشت که اسامی متنوع و بسیار زیادی به فهرست شرکتهای هرمی بینالمللی اضافه شد که نام برخی از آنها در افغانستان روبه آشنایی است و بعضی دیگر ناآشنا به نظر میرسند: گلدکوئست، مگاهولدینگز، پنتاگونا، مای سون دیاموندز، گلدبیز، ای.بی.ال، گلدماین، گلدبست، شای نینگ، بیگ ردفریو، بیزنت، ویژن مرکاند، استیرام و غیره.
شرکتهای هرمی مخل تجارت جهانی و بازاریابی سالم هستند، بنابراین کشورهای مختلف از دیرباز قوانین و ابزارهای مختلفی برای مقابله با آن به کار بستهاند. اثرات مخرب این شرکتها تا بدانجاست که مشکلات فراوان اقتصادی و حتی سیاسی، فرهنگی و امنیتی برای کشورهای مختلف دنیا ایجاد کردهاند.
به عنوان مثال در کشوری چون آلبانی طی سالهای ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۸، تجربیات تلخی از گسترش و رشد بیرویه شرکتهای هرمی بر جای مانده که سقوط دولت، استعفای رئیسجمهور، انحلال مجلس و کشته شدن حدود ۲ هزار نفر در جریان درگیریها و ناامنیهای ناشی از فروپاشی این طرحها از جمله آن است.
فعالیت گسترده شرکتهای هرمی در آلبانی سبب شد بیش از ۵۰ نامه از سوی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول به دولتمردان این کشور ارسال شود مبنی بر این که ادامه فعالیت چنین شرکتهایی منجر به ورشکستگی اقتصاد آن کشور خواهد شد، چرا که مردم با استقراض از بانکها به عضویت این شبکهها درمیآیند.
متاسفانه این اتفاق در سال ۱۹۹۷ افتاد و با اشباع شدن بازار آلبانی، دولت با بحران مواجه و ساقط شد. براساس آمارهای رسمی حجم بدهی طرحهای هرمی در زمان اوج خود در این کشور تقریبا برابر با نیمی از تولید ناخالص داخلی کشور بوده و نزدیک به دوسوم مردم این کشور در این طرحها سرمایهگذاری کرده بودند. اما با روشن شدن ماهیت این شرکتها یک جنگ داخلی در کشور درگرفت و قربانیان بسیاری برجای گذاشت.
شرکتهای هرمی روی سیستم بانکداری بورس، تجارت بازار، خرده فروشی و همچنین امنیت اجتماعی سیاسی و حتی اخلاقی تاثیر میگذارند این گزارش میافزاید: مورد دیگر مربوط به کشور نپال است.
بیش از ۱۵ هزار نفر از مردم نپال که بیش از ۶۴ هزار روپیه برای خرید سکههای طلای شرکت گلدکوئست پرداخت کرده بودند، حداقل بیش از نیمی از سرمایه خود را از دست دادند. این موضوع باعث بروز اعتراضات در ۵ شهر اصلی این کشور شد و سرانجام به قیمت از دست رفتن میلیونها روپیه دارایی مردم فقیر این کشور فروکش کرد. این غائله در کشور بوتان و هند نیز تکرار شد.
راه ورود و حیله شرکتهای هرمی و از جمله گلدکوئست به این کشورها سوءاستفاده و تحریف مجوز بانک مرکزی این کشورها بوده است. ظاهرا یکی از شگردهای این شرکتهای هرمی که مثلا سکه طلا تولید میکنند این است که ضرب بخشی از سکههای طلا را به بانک مرکزی کشور هدف سپرده و در مقابل مجوزی از وی دریافت میکنند.
اما این مجوز، مجوز فعالیت شرکت هرمی نیست بلکه فقط گارانتی اصل بودن سکههای طلایی است که بانک ضرب کرده. اما شرکت هرمی با تحریف مجوز این گونه وانمود میکند که بانک مرکزی بوتان و هند این شرکت را تایید کرده و این موضوع روزنهای برای ورود به بازار مالی این کشورها فراهم میکند. مورد کلمبیا و روسیه نیز در نوع خود جالب است.
در کلمبیا یک شرکت هرمی به نام وی.ام.جی با ادعای پرداخت سود سالانه ۱۵۰ درصد توانست حدود ۳ میلیون نفر از مردم این کشور را جذب کند. اما با اشباع بازار، اعتراضات مردمی در سطح وسیعی به وقوع پیوست.
به طوری که در ماه قوس ۸۷ آشوبهای خیابانی در این کشور موجب وارد آمدن خسارات زیادی به اماکن و تاسیسات دولتی و خصوصی شد.براساس گزارش دولت کلمبیا، فعالیت این شرکت هرمی علاوه بر کلاهبرداری ۲۰۰ میلیون دلاری از مردم، موجب وارد آمدن یک میلیارد دلار خسارت به اقتصاد آن کشور شد.
اما روسیه یکی از بزرگترین قربانیان شرکتهای هرمی بوده است که باعث درگیر شدن ۲ میلیون نفر، بدهکاری ۵/۱ میلیارد دلاری و خودکشی دستکم ۵۰ نفر از خسارتدیدگان شده است. ماجرا از تاسیس یک شرکت هرمی در سال ۱۹۸۹ با عنوان ام.ام.ام که مخفف نام خانوادگی بنیانگذاران آن و در راس آن شخصی به نام سرگئی ماوردی بود، آغاز شد.
این شرکت با راه اندازی تبلیغات جذاب تلویزیونی و طرح های تبلیغاتی ، شروع کرد به جمع آوری سرمایه از سرمایه گذاران خصوصی با بازپرداخت سالانه ۱۰ برابر سرمایه. این مساله باعث شد بین ۲ تا ۵ میلیون نفر در این شرکت سرمایه گذاری کنند.
اما عمر این شرکت با اشباع بازار و همچنین بازیهای سیاسی به پایان رسید و نمایندگی رئیس شرکت در دومای روسیه نیز نتوانست از ضررها جلوگیری کند. سرانجام سرگئی ماوردی در امریکا و در حالی که توسط جمعی از مامورین ویژه سابق خود محافظت میشد، در آپارتمانش دستگیر شد.
فروپاشی ام.ام.ام تاثیر بسیار بدی بر بازار سهام روسیه گذاشت و موجب بدبینی و سلب اعتماد مردم از بازارهای سهام شد. محبوبیت و سپس فروپاشی غیرقابل اجتناب ام.ام.ام که سرنوشت تمام دسیسههای هرمی است، به این منجر شد که بازار سهام و سیستم بانکی روسیه به مدت یک دهه بدون پیشرفت باقی بماند.
شرکتهای هرمی چون به طور مستقیم با مردم و بطن اجتماع سروکار دارند، میتوانند اثرات مخربی در کشور بر جای بگذارند. آنها روی سیستم بانکداری، بورس، تجارت،دامین و وب سایت ، بازار، خرده فروشی و همچنین امنیت اجتماعی ، سیاسی و حتی اخلاقی تاثیر میگذارند. چرا که بحران را آغاز کرده و آن را گسترش میدهند.
به همین سبب کشورهای پیشرفته و در راس آن ایالات متحده قوانین سخت و غیرقابل اغماضی را برای شناسایی و برخورد با شرکتهای هرمی وضع کردهاند و به طور مداوم شرکتهای بازاریابی را زیر نظر دارند تا مبادا حین فعالیت خود به جای فروش سالم کالا و خدمات به عضوگیری هرمی رو بیاورند. چرا که میدانند رشد شرکت هرمی یعنی بازی با سرنوشت کشور.
در امریکا فعالیت شرکتهای بازاریابی شبکهای تحت نظارت دائم وزارت عدلیه قرار دارد و به محض این که یک شرکت بازاریابی شبکهای از مسیر خود خارج شد و به طرح هرمی روی آورد، فعالیت آن ممنوع شده و تمام شرکتکنندگان در این طرح بازداشت و با آنها برخورد قانونی صورت میگیرد. حداقل مجازات آن نیز سنگین است: ۵ هزار دلار جریمه و ۵ سال زندان.
قوانین این کشور در برخورد با شرکتهای هرمی آنقدر سخت است که کمیسیون تجارت فدرال ایالات متحده حتی اجازه بازاریابی بیشتر از یک سطح را نمیدهد تا مبادا کار به تشکیل هرم بکشد. این مساله اهمیت و حساسیت خطر شرکتهای هرمی را در تمام دنیا و افغانستان نمایان میسازد.
شرکتهای هرمی انگل جدایی ناپذیر علم بازاریابی و تجارت الکترونیک هستند که با پیشرفت تجارت و پیچیده شدن روشها، حقههای این شرکتها نیز پیچیدهتر میشود.
به نظرم در دنیا کاملترین قوانین و کاملترین مبارزه و تجربیات لازم برای برخورد با شرکتهای هرمی را ایالات متحده دارد. ما در افغانستان قوانین خاصی در این باره نداریم و همچنان سطح آموزش در این باره هنوز رشدنکرده ویا بسیار پایین و قابلیتهای فنی برای مبارزه با شرکتهای هرمی وجود ندارد.
ما در حال پیوستن به سازمان تجارت جهانی هستیم و با این عضویت و باز شدن درهای کشور و حذف سیاست تعرفهای در بسیاری از کالاها، رقابت شدیدی مبتنی بر فروش کالا در بازار تازه باز شده افغانستان شکل خواهد گرفت و به تبع آن شرکتهای هرمی در قالب شرکتهای بازاریابی فعالیت خود را صد چندان خواهند کرد. لذا دولت جمهوری اسلامی افغانستان با توجه به فقر اقتصادی و کمبود شدید آگاهی باید ابزار مقابله با شرکتهای هرمی را توسعه بخشند و از تجربیات تلخ دنیا درس بگیرند.
نوشته و تحقیق: خلیل الرحمن سلحشور