شفقنا افغانستان- یک سال از عمر پر فراز و نشیب دولت وحدت ملی سپری شد و اثری ملموس از معجون تحول و اصلاحات در کشور دیده نشد.
در این مدت در حالیکه پیشبرد سیاستهای داخلی تحت تاثیر توافقنامه سیاسی سران دولت وحدت ملی و تقسیم قدرت به کندی پیش رفت اما در عرصۀ سیاست خارجی سکان هدایت در دستان اشرف غنی، رئیس جمهوری، قرار داشته و پیشبرد اهداف سیاست خارجی با ابهامات کمتری صورت گرفته است.
آقای غنی در مراسم تحلیف، خطوط کلی سیاست خارجی کشور را در پیوند با پنج حقله ترسیم نمود؛ این حلقات به ترتیب روابط با “کشورهای همسایه”، “کشورهای اسلامی”، “کشورهای غربی” مانند آمریکا و کشورهای عضو ناتو، “کشورهای آسیایی” و در نهایت “سازمانهای بینالمللی” مانند سازمان ملل متحد و بانک جهانی است. بنابراین، دستاوردهای سیاست خارجی کشور در یک سال اخیر در گرو فهم روابط خارجی کشور درون حلقات ذکر شده است.
روابط با همسایگان؛ تحول و عدم تداوم
جدیترین چرخش در سیاست خارجی دولت وحدت ملی نسبت به دوران حامد کرزی در روابط با پاکستان مشاهده شد. آقای غنی در نخستین سفر رسمی به این کشور در ۱۴ نوامبر ۲۰۱۴ هیئت بلندپایه و پرشماری را به اسلامآباد برد تا در ابعاد مختلف زمینۀ تعامل گسترده را ایجاد کند. در این سفر دو روزه با اجتناب از طرح موضوعات پرتنش، روی نقش محوری پاکستان در روند صلح و روابط مستحکم اقتصادی و سیاسی میان دو کشور تاکید شد. با این اقدام روابط دو کشور که بهخصوص در روزهای پایانی دولت حامد کرزی بر اساس فضای بیاعتمادی و تعارضات آشکار به سردی گراییده بود، فرصت بهبود و تحول یافت.
در طول یک سال اخیر آقای غنی بارها حسن نیت خود را نسبت به نقش موثر پاکستان در روند صلح و همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی ابراز داشته است و گامهای عملی در این راستا برداشته، اما بر اساس پیشینۀ روابط نه با اقبال گستردۀ داخلی مواجه شده و نه دستاورد این سیاست منجر به تداوم گرمی روابط شد.
حوادثی نظیر انفجار “شاه شهید” بهسرعت گسترۀ روابط دو کشور را به نقطۀ آغاز حکومت وحدت ملی بازگرداند و ادبیات دیپلماتیک دو کشور به سمت اتهامزنی متقابل و مسیر معمول خود بازگشت. در نتیجه، پس از یک سال بازگشت به نقطه آغاز در روابط دو کشور احساس میشود؛ آقای غنی در آخرین اظهار نظر در مورد پاکستان تنها انتخاب ممکن برای جلوگیری از انزوای بینالمللی این کشور را همکاری بینالمللی دانست.
ضمن اینکه در مورد پاکستان باید به تاثیر روابط هند بر سطح تعاملات این کشور با افغانستان نیز توجه داشت. روابط کابل-دهلی در یک سال اخیر کمترین انحراف از مسیر ایجاد شده در بیش از یک دهه اخیر را داشته است. گویا هندیها نیز واقف هستند که روابط پرنوسان افغانستان با پاکستان هرگز نمیتواند به شکل استراتژیک و دوامدار دنبال شود. بنابراین، چرخش اولیه سیاست خارجی افغانستان به سوی پاکستان، تاثیر منفی بر روابط دو کشور نداشته است. بهخصوص با سفر آقای غنی به هند و استقبال مقامات هندی این موضوع آشکار بوده است. حفظ روابط با هند و پاکستان به طور همزمان در سالهای آینده حکومت وحدت ملی محک جدی سیاست خارجی حکومت خواهد بود.
در میان حلقۀ همسایگان، روابط با ایران نیز پیچیده و دشوار تعقیب شده است. تعویق اولین سفر رسمی اشرف غنی به تهران در ماه حوت به جهت وضعیت اضطراری ناشی از برفکوچ در ولایت پنجشیر باعث شد تا این سفر در ۳۰ حمل سال بعد صورت گیرد، در این فاصله سران وحدت ملی به ایالات متحده سفر کردند و اتفاق مهم دیگر حمایت دولت وحدت ملی از عربستان در جنگ با یمن بود. خروج افغانستان از وضعیت بیطرفی در سیاست خارجی که از ابتدای دوران کرزی گفتمان مسلط سیاست خارجی کشور بوده است در تقابل با ایران به عنوان حامی حوثیهای یمنیِ در حال جنگ با عربستان قرار داشت.
بنابراین سفر رئیس جمهور غنی به تهران در فصل سرد روابط دو کشور صورت گرفت. در حالیکه کابل–تهران در دوران حامد کرزی شاهد روابط گرم و نزدیک بود، در یک سال حکومت وحدت ملی تعاملات در چارچوب مناسبات کاملاً رسمی گنجانده شده است. موضوع مهاجرین و چگونگی بهرهبرداری از آب رودخانه هیرمند در صدر موضوعات مورد مذاکره قرار داشته است و تاکید دو طرف بر بهکار گرفتن مکانیسمهای حقوقی بوده است. در عین حال چشمانداز تحکیم همکاریهای اقتصادی دو کشور نفع متقابل را تضمین میکند و با توجه به ظرفیتهای موجود، انتظار افزایش سطح تعاملات اقتصادی در کانونهایی نظیر منطقه آزاد چابهار در ایران وجود دارد.
روابط با کشورهای اسلامی؛ درجستجوی جایگاه
در یک سال اخیر شاخصترین رفتار سیاست خارجی افغانستان در محور جهان اسلام حمایت از عربستان سعودی در جنگ یمن بوده است؛ تصمیمی که مخالفتهای گستردۀ داخلی را در پی داشت. مناسبات نزدیک آقای غنی با پادشاه عربستان و نقش محوری عربستان و پاکستان در پیشبرد صلح، افغانستان را در زمرۀ نخستین کشورهایی قرار داد که از حمله نظامی عربستان به یمن اعلان حمایت کردند. تاثیر مستقیم این سیاست بر روابط افغانستان و ایران و سوء تفاهم و سردی روابط مشهود بوده است. نگرانیها بیشتر معطوف به تغییر در گفتمان به نسبت سکولار سیاست خارجی افغانستان به سمت گفتمان دینی با قرائت خاص عربستان بوده است.
روابط با کشورهای غربی؛ تداوم و همگرایی
نگاه استراتژیک حکومت وحدت ملی به آمریکا و کشورهای غربی تحت تاثیر نیاز به تداوم کمکهای اقتصادی و نظامی این کشورها است. . امضای توافقنامه امنیتی با ایالات متحدۀ آمریکا در کمتر از ۴۸ ساعت از روی کار آمدن دولت وحدت ملی نخستین گام در تحکیم روابط با هم پیمانان غربی بود و سفر سران حکومت وحدت ملی به آمریکا در اولین روزهای سال ۱۳۹۴ را میتوان نقطه عطفی در رفتار سیاست خارجی کشور دانست. جان کری وزیر خارجه آمریکا سهم مهمی در شکلگیری توافق بر سر حکومت وحدت ملی داشت و انتخابات را از بنبست کامل خارج کرد. استقبال گرم و تکرار تعهدات آمریکا در سفر مقامات افغانستانی به این کشور و سخنرانی پرشور آقای غنی در کنگره آمریکا پیوند دو کشور را مستحکمتر از قبل نمایان کرد. در یک سال اخیر پیام آمریکا و متحدان غربیاش به دولت افغانستان واضح بوده است: همکاری و حمایت همهجانبه.
روابط با کشورهای آسیایی؛ در جستجوی پیوند
در یک سال حکومت وحدت ملی ارتقای جایگاه افغانستان در مناسبات اقتصادی و سیاسی آسیا مورد توجه بوده است. موقعیت جغرافیایی افغانستان این کشور را نقطه اتصال میان سه منطقه خاورمیانه، آسیای میانه و جنوب آسیا قرار داده است و مجموعهای از فرصتها و تهدیدات را نیز متوجه آن کرده است. همکاریهای منطقهای و بینالمللی یکی از تمهیداتی است که دولت وحدت ملی برای عبور از بحران بیثباتی در پیش گرفته است؛ موضوعی که در ششمین کنفرانس همکاریهای منطقهای اقتصادی برای افغانستان (RECCA) در ۱۲ سنبله سال جاری مورد تاکید قرار گرفت. مواردی نظیر پروژه برق کاسا ۱۰۰۰ (CASA-1000) و طرح ساخت لوله تاپی (TAPI) آسیای میانه را از مسیر افغانستان به جنوب آسیا پیوند میدهد.
مطابق نظریههای همکاری منطقهای تعاملات اقتصادی مقدمه و پیشنیاز گسترش روابط در سایر حوزهها است. از سوی دیگر رئیس جمهور غنی در یک سال حکومت وحدت ملی به دنبال مدلی برای توسعه اقتصادی نیز بوده است اگر چه در ا ین مسیر توفیقی نیافته است. این موضوع را میتوان از مطالعات وی دریافت. برای مثال، در دوران بستری شدن در آلمان تصاویری از رئیس جمهور در رسانههای اجتماعی نشر شد که نشان میداد وی در حال مطالعۀ کتاب “آسیا چگونه کار میکند” است.
جو استدول (Joe Studwell) در این اثر تحولات اقتصادی بخصوص در جنوب شرق آسیا و کشورهایی نظیر چین را مورد توجه قرار داده است و اصلاحات اساسی که منجر به توسعه اقتصادی این کشورها شده است را مورد بررسی قرار داده است. با وجود این، آقای غنی که در دوران کمپین انتخابات طرح اقتصادی تیم تحول و تداوم را منجی کشور معرفی کرده بود در یک سال اخیر علیرغم اتکاء به همکاریهای اقتصادی منطقهای و بینالمللی دستآورد روشنی برای کشور به دست نیاورده است.
روابط با سازمانهای بینالمللی؛ پیروی از منطق واقعگرایی یا همکاری
جملۀ معروف اشرف غنی در مورد سازمان ملل متحد که گفته بود این نهاد به اندازۀ دو توت هم اختیار ندارد، در ظاهر حاکی از نگاه بدبینانه وی به نقش سازمانهای بینالمللی میباشد. در نگاه واقعگرایانه به نهادهای بینالمللی آنها در خدمت قدرتهای بزرگ قرار دارند و ابزاری برای پیشبرد منافع آنها محسوب میشوند. این دیدگاه با تعاملات گستردۀ منطقهای و بینالمللی افغانستان تعارض جدی دارد.
در یک سال اخیر افغانستان در اجلاس نهادهای مهم منطقهای و جهانی مشارکت داشته است و موضوعات مهمی نظیر تروریسم، همکاریهای سیاسی، نظامی و اقتصادی را از کانال این نهادها پیش برده است. از سارک گرفته تا شانگهای، ریکا و سام (Senior Official Meeting) جامعۀ جهانی مستمع چالشها و همچنین پیشنهاددهندۀ راهکارها بوده است. اگر یک سال اخیر را به دو دورۀ شش ماهه تقسیم کنیم، روند به گونهای بوده است که رئیس جمهور در شش ماهۀ دوم تاکید بیشتری بر سازمانهای منطقهای و نقش موثر آنها در حل معضلات افغانستان ایفا میکند و به نظر میرسد جایگاه این نهادها در سیاست خارجی افغانستان در حال تقویت شدن است.
نگاه اجمالی به رفتار سیاست خارجی در یک سال گذشته نشان میدهد که دولت وحدت ملی اگر چه روند جدیدی در روابط خارجی روی دست گرفته که متفاوت از دوران حامد کرزی است، اما دستآوردهای روشنی برای سیاست خارجی کشور به همراه نداشته است. در حقیقت نمیتوان سیاست خارجی منسجم و کارآمد را جدا از سیاستهای داخلی تصور کرد. چالشهای بزرگ امنیتی، اقتصادی و سیاسی در بعد داخلی سیاست خارجی کشور را نیز تحت تاثیر قرار داده و از طرفی رفتار سیاست خارجی دولت وحدت ملی منطبق با استراتژی روشن سیاست خارجی تدوین نیافته است. از مواضع انفعالی گاه و بیگاه که نظیر آن در حمایت از عربستان ملاحظه شد، تا گرمی غیر معمول روابط با پاکستان و گسست از این روابط در پایان یک سال عمر حکومت وحدت ملی بیانگر نبود استراتژی در سیاست خارجی کشور است.
منبع: بی بی سی
انتهای پیام