شفقنا افغانستان – «مطمئنا اگر به گذشته بازگردیم؛ نحوه برخورد با اعتراضها تغییر میکرد، اگر چه اصول کلی در برابر این بحران تغییری نداشت.»، «از مذاکرات روسیه و امریکا درباره سوریه استقبال میکنیم و این به نفع سوریه است» و «با ابتکار جدید روسیه، شرایط پیرامون سوریه تغییر کرده است»، اینها محورهای مهمی از سخنان بشار اسد رییسجمهوری سوریه در مصاحبه اختصاصی با شبکه خبر ایران است، ضمن اینکه وی تاکید دارد: به مقامات غربی اعتمادی نداریم.
روزنامه اعتماد نوشت:در حالی که این روزها بار دیگر «سوریه» و «بشار اسد»، کلیدواژههای اصلی میان قدرتهای منطقهای و جهانی هستند و به نظر میرسد آنها به سمت اتخاذ یک تصمیم مهم درباره بحران سوریه میروند، شاید نظر بشار اسد، بیش از همیشه مهم باشد. شبکه خبر ایران در این رابطه ابتکار عملی داشته و به گفتوگو با وی رفته است، گفتوگویی که حاوی سوالهای مهمی است که اکنون به پرسشهای متداول ناظران بینالمللی درباره سوریه و راهکارهای احتمالی حل و فصل بحران آن تبدیل شده و از این رو احتمالا به زبانهای مختلف جهانی منعکس خواهد شد؛ اینکه:
١- نظر بشار اسد درباره گذشته چه تغییری کرده است؟ و اگر با این تجربه به آغاز اعتراضها بازمیگشت؛ چه تغییری در رویکردش به آن رخ میداد؟
٢- چرا در گذشته روابط سوریه با غرب خوب بود و چه چیز موجب تغییر این روابط شد؟
٣- نظر بشار اسد درباره طرح ایران درباره سوریه چیست؟
۴-نظر او درباره مذاکرات روسیه و امریکا درباره سوریه چیست؟
۵- اگر حل بحران سوریه مبتنی بر رفتن بشار اسد از قدرت باشد، آیا او این طرح را میپذیرد؟
بشار اسد در پاسخ به مجموع این سوالها، با حفظ مواضع سیاسی، سخنانی میگوید که هم برای حامیان او، هم مخالفان سوری و هم کشورهای حامی مخالفان سوری حاوی نکات قابل توجهی است.
بشار اسد رییسجمهوری سوریه که بارها از سوی مجری درباره دخالت خارجی در امور داخلی سوریه، گفتوگو با مخالفان و نحوه تعیین رییسجمهور آینده مورد سوال قرار میگیرد در مجموع میگوید:
١- هیچ مسوول خارجی نمیتواند درباره آینده سوریه، آینده نظام سیاسی و اینکه چه کسانی باید در نظام حاکم حضور داشته باشند، اظهارنظر کند، چرا که فقط مردم سوریه حق دارند در ارتباط با این مسائل اظهارنظر کنند.
٢- اگر ژنو ٣ و ۴ و ١٠ با همان شیوه برگزار شود و ما به عنوان نظام حاکم با گروه از افراد مزدور کشورها بیگانه وارد گفتوگو شویم، هرگز به نتیجه نخواهیم رسید.
بشار اسد درباره نقش خود در به وجود آمدن بحران سوریه و راهکار مبتنی بر کنارهگیری خود نیز گفت:
١- وقتی دخالتهای خارجی وجود داشته باشد، این دخالتها نمیتواند اثرگذاری منفی زیادی داشته باشد، مگر اینکه در کشور یا در درون جامعه مشکلات و خللی وجود داشته باشد، ما از همان ابتدا اعلام کردیم که مسائل بسیاری در سوریه وجود دارد که نیازمند اصلاحات است و نقاط خللی (مشکلات) هم هست که ما به عنوان شهروندان سوری مسوولیت آنها را بر دوش میکشیم. البته دولت در این زمینه بیشترین مسوولیت را برعهده دارد.
٢- خواستهای مبنی بر ضرورت اصلاحات وجود دارد. این امر مرتبط به رییسجمهور نیست، بلکه مسوولیت نهادهاست، چرا که در هرکشوری این نهادها هستند که شکل و ماهیت اصلاحات را مشخص میکنند.
٣- (وقتی خبرنگار پرسید: اگر به روزهای آغازین تظاهرات در مارس ٢٠١١ برگردیم، آیا بشار اسد بازهم بحران را همچون گذشته مدیریت خواهد کرد؟ اسد، گفت:) در زندگی همیشه سرفصلهای کلانی وجود دارد که مسائل کوچکتری را در بر میگیرد، اما همین جزییات سرفصلهای بزرگ را شکل میدهد و معمولا این جزییات هستند که تغییر مییابد و نه سرفصلها، مگر در مواقع استثناست. اما این بحران یک درس گرانبهایی بود، لذا اگر بگوییم، چیزی از این بحران نیاموختیم و نمیتوان چیزی را تغییر داد، این امر غیرمنطقی و غیر واقعی است؛ بدیهی است که جزییات متفاوت خواهد بود، اما سرفصلها ثابت است
۴- ( اسد در پاسخ به این سوال که اگر ثابت شود که کنارهگیری شما از قدرت آرامش را به سوریه بازمیگرداند، آیا حاضرید این کار را انجام دهید؟ گفت: ) مردم در این خصوص تصمیمگیر هستند و لذا من به اینها میگویم، اگر فکر میکنید حق به جانب شماست، چرا مردم سوریه را متقاعد نمیسازید، ملت سوریه از طریق نهادها یا انتخابات رییسجمهور را انتخاب میکنند، سال گذشته انتخابات برگزار شد، چرا حضور نداشتید؟ چه کردید ؟ میزان اثرگذاری شما در افکار عمومی تا چه اندازه است؟ تاثیرگذاری آنها صفر است، هرکس که خود را به کشور دیگری میسپارد، مردم سوریه او را حدف میکنند و اثرگذاری او به صفر میرسد، او تنها به طبل رسانهای تبدیل میشود، هرکس که به واقعی بودن طرحش معتقد است، در انتخابات شرکت کند و دیدگاه خود را به اثبات برساند، ما هیچ مشکلی نداریم، من شخصا اعلام میکنم، چنانچه راهحل در کنارگیری از قدرت بود، من هرگز تعلل نمیکردم.
رییسجمهور سوریه درباره تغییر و تحول در روابط سوریه و غرب نیز اشاره داشت:
١- در سالها ٢٠٠٨ تا ٢٠١٠ میلادی، سارکوزی از طرف دولت جرج بوش ماموریت گرفت که با سوریه ارتباط برقرار کند، البته آنها اهداف متعددی را درنظر داشتند که تغییر خط مشی سیاسی سوریه یکی از مهمترین آنها بود.
٢- همچنین امریکاییها ماموریت دیگری را به سارکوزی موکول کردند، در آن زمان آنان سرگرم بررسی نحوه تعامل گروه کشورهای ١+۵ با پرونده هستهای ایران بودند، به ویژه در زمینه مواد هستهای یا مواد رادیواکتیو که در تاسیسات ایران غنیسازی میشد. آنها از من درخواست کردند که مسوولان ایرانی را به پذیرفتن طرح انتقال این مواد به کشورهای غربی متقاعد سازم تا آن کشورها عملیات غنیسازی را انجام دهند و سپس این مواد به ایران بازگردانده شود.
٣- به عبارتی غرب به ظاهر به سوریه متمایل شده بود، اما در حقیقت مرحلهای پر از اعمال فشارها و باجگیری بود، آنها هیچ کمکی به سوریه نکردند، نه در بعد سیاسی و نه در بعد اقتصادی و نه در هیچ زمینه دیگری.
۴- در آن زمان به فرانسه ماموریت داده شد. چرا که از روابط تاریخی با سوریه برخوردار است و حتی از زمان استقلال روابط دوجانبه در حد خوبی بوده است؛ شهروندان سوری مقیم فرانسه تعداد قابل توجهی هستند و دو کشور از روابط اقتصادی و نظامی و البته سیاسی بهرمند هستند.
بشار اسد درباره دلایل تغییر رویکرد غرب به بحران سوریه افزود:
١- قطعا مقامات غربی سردرگم و در هالهای از ابهام به سر میبرند، همچنین آنان از نبود افقی روشن رنج میبرند، و از اینکه طرحهایشان به اهداف مورد نظر نرسیده، سرخورده هستند. البته تنها هدفی که توانستند به آن جامه عمل بپوشانند، تخریب تاسیسات زیرساختی سوریه و ریختن خونهاست.
٢- آنها که از تروریسم حمایت میکردند، الان در حال پرداختن تاوان این مساله هستند، تروریسم اکنون به آن کشورها منتقل شده و مهاجرت مردم از سوریه و سایر کشورهای منطقه به کشورهایشان یکی از مصادیق انتقال تروریسم به آن کشورهاست. مجموعه این مسائل موجب شد تا شاهد تغییر مواضع آنها باشیم ولیکن من باردیگر تاکید میکنم به هیچوجه نمیتوان به مواضع غربیها، چه در بعد مثبت یا در بعد منفی اطمینان پیدا کرد.
در پاسخ به این سوال که آیا حاضرید با مخالفان مسلحی که علیه شما در جبههها میجنگند؛ پشت یک میز بنشینید و مذاکره کنید؟ بشار اسد گفت: مساله بدیهی در همه جهان این است که هیچ کشوری با تروریستها گفتوگو نمیکند، چرا که برابر قانون باید با این تروریستها برخورد شود و مورد بازخواست قرار گیرند؛ ولی دولت میتواند با تروریستها گفتوگو کند، به شرطی که هدف از این گفتوگو متقاعد ساختن آنها برای زمین گذاشتن اسلحه و بازگشت به آغوش دولت و جامعه باشد.
اسد درباره ائتلاف جدیدی در منطقه، با حضور ایران، روسیه، عراق و سوریه گفت:
باید این ائتلاف موفق شود وگرنه شاهد تخریب همه منطقه خواهیم بود و ما مطمئن هستیم که این ائتلاف موفق خواهد بود. البته با توجه به مطالبی که در خصوص کشورهای حامی تروریسم بیان کردم، بیشک این امر سبب خواهد شد که پیروزی در نبرد علیه تروریسم هزینه بر باشد، حال اگر گروه کشورهای حامی تروریسم به طور صادقانه در این جنگ وارد عمل شوند یا حداقل از ادامه حمایت از تشکیلات تروریستی دست بردارند، حتما نتایج مورد نظرمان به سرعت در عمل دیده خواهد شد.
رییسجمهور سوریه درباره تروریسم نیزعنوان داشت:
١- الان تروریسم به شیوههای مختلفی در منطقه ما شکل گرفته است.
٢- اگر من بهانه تروریسم در سوریه هستم، چه کسی موجب عملیات تروریستی در یمن است، من در یمن حضور ندارم؛ همین طور چه کسی بهانه تروریسم در لیبی است؟ چه کسی بهانه ادامه تروریسم در عراق است؟ در واقع اگر برای مثال داعش را در نظر بگیریم، این جنبش در سوریه شکل نگرفته است، بلکه در سال ٢٠٠۶ میلادی وقتی که امریکاییها مدیریت بیشتر مسائل عراق به ویژه مسائل امنیتی را به دست گرفته بودند؛ داعش تشکیل شد.
٣- درخواست ما از نهادهای بینالمللی همان درخواست آوارگان است که از حمایت تروریسم دستبردارند، علیه کشورهای حامی تروریسم و در راس آنها ترکیه، اردن، قطر و عربستان اعمال فشار کنند.
بشار اسد درباره مذاکرات میان روسیه و امریکا و اینکه آیا این مساله برای او خط قرمز نیست؟ گفت:
١- ما روابط دیرینهای با اتحاد جماهیر شوروی و درپی آن با روسیه برقرار کردهایم، شاید عمر این روابط به بیش از شش دهه میرسید، آنها در طول تاریخ روابط دوجانبه و به ویژه در جریان بحران کنونی، هیچوقت تلاش نکردند که مسالهای را بر ما تحمیل کنند. گفتوگو میان روسیه وامریکا برای دخالت در سوریه نیست، بلکه یک گفتوگوی دوطرفه است، یک طرف یعنی امریکا و غرب اصل دخالت در امور کشورها را در پیش گرفته و طرف دیگر یعنی روسیه و کشورهای عضو گروه بریکس و شماری از کشورهای دیگر میکوشند تا مانع چنین دخالتهایی و همچنین مانع نقض قطعنامههای شورای امنیت و میثاقنامه سازمان ملل متحد شوند. بنابراین، اینکه گفته شود، این گفتوگو برای دخالت در سوریه است، نادرست است، آنان درباره ماهیت نظام سیاسی حاکم در سوریه و اینکه چه کسی رییسجمهور آینده کشور شودگفتوگو نمیکنند، و لذا من فکر میکنم که این گفتوگو به نفع سوریه و به نفع مردم جهان است، به نفع اصل حاکمیت و استقلال است که از چندین دهه تاکنون به آن میبالیم.
٢- تماسهای مستمری با روسها داریم، آنها ما را در جریان جزییات مرتبط با وضع سوریه قرار میدهند؛ از جمله هر مسالهای که از طرف کشورها با روسها در میان گذاشته شود یا هرگونه گفتوگویی که میان آنان و سایر کشورها صورت میگیرد، چه کشورهای هم پیمان یا کشورهای خصم یا دشمن، روابط میان ما و مسکو از شفافیت خاصی برخوردار است.
اسد همچنین در پاسخ به سوالها درباره اصرار عربستان و ترکیه به حمله نظامی به سوریه گفت :
١-سخن از موضوع نظام سیاسی یا مسوولان در این کشور یک مساله داخلی است، اما اگرآنها از دموکراسی دم میزنند، آیا کشورهایی که نام بردید، از جمله عربستان سعودی میتواند الگویی برای دموکراسی و حقوق بشر یا مشارکت مردمی در تشکل نظام حاکم باشد؟ این کشور بدترین الگوست و در سطح جهان عقبافتادهترین است، بنابراین نمیتواند در خصوص این مسائل در منطقه صحبت کند.
٢- اردوغان، شکافهایی را در داخل جامعه ترکیه ایجاد کرد، ترکیه برای سالهای طولانی یک کشور آرام و باثباتی بود، اما با سخنان تجزیهطلبانهاش و سخنانش در مورد فتنه و تبعیض میان مولفههای جامعه، ترکیه را برهم زد، این شخص و همچنین داود اوغلو نمیتوانند برای سایر کشورها و ملتها موعظه کنند، این یک واقعیت است.
نظر بشار اسد درباره طرح ایران برای حل و فصل بحران سوریه نیز این بود:
١- وقتی که آقای ظریف اخیرا به دمشق سفر کرد، ایدههایی را در چارچوب طرح ایرانی برای حل بحران سوریه به همراه داشت و قبل از سفر ایشان، وزارت امور خارجه ایران چارچوب کلی این ابتکار عمل را اعلام کرد چارچوبی که بر مفاد آن کاملا توافق نظر داریم. ولی چنانچه میدانید، موفقیت هر اقدام سیاسی مرتبط با جزییات زیادی است، وقتی آقای ظریف به دمشق آمد، در مورد این جزییات با وی رایزنی کردیم و سپس دیدارهایی میان مقامات وزارت خارجه دو کشور برای توافق و تدوین متن نهایی این ابتکار عمل ادامه یافت. حالا، طرح روسیه و اعلام ابتکار عمل پوتین به عنوان تحول جدید در عرصه سیاسی مطرح شده است و همچنین اظهارات رییسجمهور روسیه در خصوص ایدههای این ابتکارعمل به ویژه در ارتباط با موضوع مبارزه با تروریسم را باید درنظر داشت.
٢- اکنون گفتوگوها میان ما و برادران ایرانی در وزارت امور خارجه ادامه دارد تا این تحول مهم را درنظر بگیریم، البته این گفتوگوها به این منظور نیست که ابتکار عمل و ایدههای روسیه در طرح ایران گنجانده شود، بلکه هدف این است که یک نوع همخوانی ایجاد شود، این همخوانی میان ابتکارعمل یادشده و تحولات مهمی است که در عرصههای سوریه و عراق اتفاق میافتد. از این جهت اعلام میکنم، طرح ایرانی بسیار مهم و ضروری است، به ویژه پس از امضای توافق ایران در خصوص مساله هستهای و با آغاز برقراری ارتباطات میان مقامات اروپایی و ایران. فکر میکنیم که نقش ایران با ارایه این طرح، از اهمیت ویژهای برای ما در سوریه برخوردار است، البته این طرح پس از توافق برسر جزییاتش اعلام نظر خواهد شد.
اسد درباره توافق هستهای ایران نیز گفت:
١- تاثیر بسیار بزرگی دارد، برخی آن را به لحاظ فنی، علمی و سیاسی متعلق به ایران ارزیابی میکنند ولیکن تاثیرات گسترده و بسیار بزرگی بر کشورهای در حال توسعه درپی خواهد داشت، چون ایران به عنوان کشور در حال توسعه محاصره علمی اعمال شده علیه کشورهای در حال توسعه را به ویژه در برخی زمینههای علمی شکست، اکنون که منابع نفت در حال متلاشی شدن است؛ آینده از آن فناوری هستهای است.
٢-آنچه ایران با صلابت خود و هوشیاری مذاکرهکنندگان به دست آورد، در آینده ملاکی برای سایر کشورها قرار خواهد گرفت، آنچه شما به دست آوردید و از آن بهرهمند شدید، ما هم به عنوان کشور درحال توسعه از آن بهرهمند خواهیم بود.
انتهای پیام
www.af.shafaqna.com