شفقنا افغانستان -حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی گفتاری درباره آخرین نامهٴ رسمی امام حسین (ع)برای مردم کوفهبیان کرده است.
به گزارش شفقنا متن گفتار ذکر شده این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است:
امام حسین بن علی (علیه السلام) پس از برخورد با حُر و سخنرانی جامع، آخرین نامهٴ رسمی خود را برای مردم کوفه نوشتند و در این نامه ابتدا عدّه ای را نام بردند، سپس خطاب به همهٴ مردم کوفه فرمودند: من از جدّم شنیدم که چنین فرمودند: «من رای سلطاناً جائراً مستحلا ً لحرم الله ناکثاً لعهد الله مخالفاً لسنّه رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یعمل فى عباد الله بالإثم و العدوان ثمّ لا یغَیر علیه بقول و لا فعل، حقیقاً علی الله أن یدخله مدخله»[۱]؛ «اگر کسی ببیند که ظالمی بر او حکومت می کند و به دین خدا عمل نمی کند و عهد الهی را می شکند و در بین مردم به ستم رفتار می کند، اگر قیام نکند و او را بر جای خود ننشاند، سزاوار است که خداوند مظلومِ سلطه پذیر را با آن طاغی سلطه گر یک جا به جهنم ببرد»؛ یعنی خداوند مستضعفِ ظلم پذیر را با مستکبر ظالم، یک جا به جهنّم می برد.
مستضعفان می گویند: خدایا! عذاب مستکبران را دو برابر کن و خدا می فرماید: ﴿لکل ضعف و لکن لا تعلمون﴾[۲]؛ «هم عذاب مستکبر دو برابر است، هم عذاب مستضعف». مستکبر دو عذاب دارد؛ چون دو گناه کرده است: یکی ارتکاب فسق و دیگری گمراه کردن مردم و فراهم آوردن زمینهٴ فساد در جامعه؛ یعنی مستکبر هم «ضالّ» است، هم «مضلّ». مستضعفِ سلطه پذیر نیز دو گناه دارد: یکی پذیرفتن گناه مستکبران و ارتکاب گناهی که دامنگیر جامعه بود و دیگری قبول امامتِ مستکبران و رهبری آن ها و نشوریدن برخلافت آن ها و یاری ننمودن امامان حق و عدل.
نامهٴ سالار شهیدان به مردم آن عصر برای این بود که به آنان تفهیم کند امویان، پیشوایان جورند و حکومت آن ها از سنخ حکومت ائمّهٴ جور است؛ یعنی اگر یزید خود را امیر مؤمنان می خواند، امامت وی ظلم و جور است و در نتیجه، ابن زیاد نیز نمایندهٴ امام جور است. همهٴ تلاش سالار شهیدان (علیه السلام) تا آخرین لحظه این بود که مردم را به حقایق آگاه کند. آن حضرت (علیه السلام) با این که مطمئن بودند پیک نامه رسان شهید می شود و نامهٴ سالار شهیدان به دست مردم نمی رسد، از ارسال نامه درنگ نکردند؛ زیرا می دانستند که قاصد آن حضرت (علیه السلام) پیام امام زمان خود را با خونش به مردم کوفه می رساند و دشمنان نیز این نامه را می گیرند و در تاریخ ثبت می کنند؛ چنان که چنین شد.
[۱] . بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۳۸۲.
[۲] . سورهٴ اعراف، آیهٴ ۳۸.
انتهای پیام