شفقنا افغانستان- یک استاد دانشگاه و کارشناس امور بین الملل با بیان اینکه ظهور داعش یک ضربه ای به ماهیت طالبان وارد کرد گفت: از زمانی که داعش در منطقه ظهور کرد و حتی داعیه رفتن به سمت افغانستان و ورود به صحنه سیاسی این کشور را پیدا و شروع به یار گیری در مناطق سنتی کرد که همیشه طالبان در آنجا حرف اول و آخر را می زد، طالبان دچار یک موضع ضعف و تزلزل در صحنه سیاسی افغانستان شد.
دکتر اردشیر سنایی در گفت و گو با شفقنا اظهار کرد: طالبان هم مانند هر گروه سیاسی دیگر قطعا در طول زمان و با توجه به تحولات و شرایط جدید می تواند تغییر پیدا کند، از بین رود یا باز آفرینی و باز تولید شود و در یک قالب و شکل دیگری در آید؛ بنابراین انتظار اینکه این گروهک یک پدیده ثابتی باشد و در طول زمان به یک شکل ادامه حیات دهد خیلی انتظار قابل قبولی نیست. طالبان بعد از تحولاتی که در یازده سپتامبر پیش آمد تا به امروز مراحل زیادی را در حیات سیاسی خود پشت سر گذاشته است؛ مانند حمله آمریکا به افغانستان و سرنگونی رژیم این کشور و باز تعریفی که مجدد در روابط بین آمریکا و طالبان در تلاش برای مذاکره و کشاندن طالبان به عرصه سیاسی افغانستان شکل گرفت، تغییر نقش این گروه از یک فرایند نظامی به فرایند سیاسی، حتی فشار از سوی آمریکا به دولت افغانستان برای اینکه طالبان را به عنوان یک گروه سیاسی وارد چرخه و حرکت سیاسی این کشور کند تا ظهور پدیده ای به نام داعش و تحولات جدیدی که در صحنه سیاسی افغانستان رخ داد.
او با بیان اینکه ظهور داعش یک ضربه ای به ماهیت طالبان وارد کرد گفت: با ظهور داعش از یک نظر یک انشعاب جدیدی در گروه های تروریستی و گروه های تکفیری این چنینی پیش آمد از سوی دیگر طالبان احساس کرد که یک رقیب جدیدی وارد عرصه سیاسی منطقه شده که می تواند حرف های جدیدتری را نسبت به آنها بزند و اقدامات مهم تری را در مواجهه با غرب داشته باشد. از زمانی که داعش در منطقه ظهور کرد و حتی داعیه رفتن به سمت افغانستان و ورود به صحنه سیاسی این کشور را پیدا کرد و حتی شروع به یارگیری در مناطق سنتی کرد که همیشه طالبان در آنجا حرف اول و آخر را می زد، طالبان دچار یک موضع ضعف و تزلزل در صحنه سیاسی افغانستان شده است.
سنایی ادامه داد: مساله بعدی جایگاهی است که طالبان همچنان در میان بعضی از اقشار افغانستان دارد. به هر حال باید بپذیریم که اگر آن بسترها و شرایط مناسب برای رشد و فعالیت طالبان در افغانستان وجود نداشت طالبانی در افغانستان شکل نمی گرفت. حالا شاید این بخش به مشکلات روانی، تاریخی و فرهنگی افغانستان، مشکلات معیشتی و اقتصادی که در این کشور حاکم است و بخشی هم به عدم قدرت حکومت مرکزی مسلح در افغانستان باز می گردد که همه اینها دست در دست هم داد و طالبان توانست یک حرف جدیدی برای برقراری حداقل امنیت و تحکیم خود در افغانستان داشته باشد. به هر حال بخشی از آینده سیاسی طالبان به این موقعیت باز می گردد که در بین بخشی از اقشار و مردم افغانستان جایگاه داشته و احتمالا در آینده هم خواهد داشت. اگر این عوامل مخصوصا بی ثباتی سیاسی و عدم اقتدار حکومت مرکزی وجود نداشت شاید طالبانی در سال ۱۹۹۵ نمی توانست شکل بگیرد که بعد بتواند یک جریان تاثیرگذار را در روند حرکت های تروریستی هم در افغانستان و هم در کل منطقه بر جای بگذارد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: تا زمانی که این عوامل داخلی وجود دارد، طالبان هم هست. شاید در مواجهه با نیروهای سیاسی و نظامی عقب نشینی کند، از مواضع خود دست بردارد و دچار مشکلاتی شود ولی به هر حال چون آن ریشه های فکری، روانی و اقتصادی در جامعه برای ظهور و بروز تفکری مثل طالبانیزم آماده است ما می توانیم انتظار داشته باشیم این جریان بعد از مدتی افول، دوباره بتواند به صحنه سیاسی افغانستان باز گردد. صحنه سیاسی افغانستان به همین صورت حالتی بی ثبات را خواهد دید و تا زمانی که حکومت مرکزی واحد و یکپارچه ای که بتواند از همه اقوام و قومیت ها برای تشکیل یک حکومت فراگیر استفاده کند و به توانمندی اقتصاد و نظامی برسد تا امنیت را برقرار کرده و وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم را سروسامانی بدهد وجود نداشته باشد ما در صحنه سیاسی افغانستان شاهد همین بی ثباتی ها خواهیم بود.
او درباره تبدیل شدن افغانستان به صحنه درگیری داعش و طالبان گفت: بعید می دانم افغانستان به صحنه سیاسی داعش و طالبان تبدیل شود. چراکه الان موقعیت داعش در همان زادگاه خودش در عراق و سوریه خیلی موقعیت مناسبی نیست و علی رغم پیشروی های سریع و قاطعی که داشت به تدریج دچار مشکلات عمده ای شد و با ورود روسیه به صحنه مبارزه سوریه مواضع داعش در این کشور دچار مشکلات بیشتری خواهد شد. به نظر می رسد هر چقدر داعش در عراق و سوریه دچار مشکل شود شعبات این گروه هم در دیگر مناطق از جمله لیبی و افغانستان رو به اضمحلال خواهد رفت. اما اگر موقعیت مسلطی را در عراق و سوریه داشته باشد می توان گفت شاید به دنبال نفوذ در نقاط دیگر از جمله افغانستان باشد که در اینصورت احتمال تبدیل شدن صحنه سیاسی افغانستان به درگیری بین طالبان و داعش پیش بینی می شود.
سنایی در پایان خاطرنشان کرد: به نظر می رسد غرب و به ویژه آمریکا خیلی نتوانستند در مقابله با طالبان موضع مشخصی را اتخاذ کنند و استراتژی مشخصی داشته باشند. یک مقطع به دنبال نابودی کامل آن به طور مستقیم بودند، بعد به فکر نابودی آن به طور غیر مستقیم و از طریق نیروهای افغان افتادند و بعد هم به فکر وارد کردن طالبان به صحنه سیاسی افغانستان و تبدیل آن از یک نیروی نظامی به یک نیروی سیاسی شدند. حتی مدتی هم به دولت مرکزی فشار آوردند که سعی کند با طالبان وارد مذاکره شده و آنها را وارد صحنه سیاسی افغانستان بکند و در یک مقطعی نیز به فکر ایجاد اشتقاق بین طالبان و گروه های تکفیری و سلفی دیگر افتادند. پس غرب مواضع مشخصی نداشته یا نتوانسته روی افغانستان و طالبان متمرکز شوند شاید آنها هم منتظر هستند ببینند تحولات در منطقه خصوصا در افغانستان به چه سمت و سویی پیش می رود تا بعد بخواهند در مورد نحوه برخورد یا تعامل با طالبان فکری کنند.
انتهای پیام