در افغانستان، یکی از مهمترین محکها برای سلامتِ عقل سیاسی یک سیاستمدار ملی این است که پیوسته اصرار کند که خط دیورند را قبول ندارد. کسی که به صراحت بگوید یا حتا به اشاره برساند که خط دیورند را قبول دارد، بی عقل و بدتر از آن خاین شمرده میشود.
از طرفی دیگر، تمام سیاستمداران افغانستان باور دارند که طالبان در خدمت پاکستان اند، از پاکستان حمایت میشوند و خاک پاکستان پایگاه و خاستگاه اصلی شان است.
پاکستان کشور بزرگی است و یکی از قویترین ارتشهای منطقه و بل جهان را دارد. به سلاح اتمی هم مجهز است. جمعیتاش هم چند برابر جمعیت افغانستان است.
دولت افغانستان حاضر نیست طالبان را، که به لحاظ اتنیکی پشتون اند، یک گروه تروریستی و دشمن مردم افغانستان بخواند و از آنها به نام مخالفان سیاسی یاد میکند.
طالبان هر روز بر مناطق مختلف کشور حمله میکنند و گاه تا سقوط دادن شهرهای بزرگ پیش میروند. در این حالت، خوشترین خبری که دولت افغانستان به مردم میدهد این است که در فلان و بهمان مورد از سقوط فلان ولایت و ولسوالی جلوگیری کرده است.
شاید حالا بگویید این چه رقم نوشتن و از این شاخه به آن شاخه پریدن است؟ خوب، این پریشانی در خود وضعیت هست. اینها پارههای یک وضعیت پریشان و قطعههای به هم نیامدنی یک معمایند. برای نجات دادن این قطعات از آشفتهگی باید آنها را در یک تحلیل منسجم با هم آشتی بدهیم. اما نمیشود. مثلا:
اگر دولت افغانستان و مخالفانِ به رسمیت شناسیِ خط دیورند فکر میکنند که طالبان در خدمت پاکستان اند و پاکستان دشمن افغانستان است، در این صورت چرا طالبان را رسما دشمن افغانستان اعلام نمیکنند و با آنان به مبارزهی تمام عیار بر نمیخیزند؟ در عوض، میبینیم که با طالبان همکاری میکنند. اگر ما نمیتوانیم در داخل افغانستان تنها گروهی از مزدوران پاکستان را شکست بدهیم و کارِ ما شده دفاع کردن مدام از این ولایت و آن ولسوالی و حتا در همین دفاع نیز غالبا ناکامایم، آن وقت با چه توانی در برابر یکی از قویترین ارتشهای جهان اقامهی دعوای سرزمینی میکنیم و خیال داریم که یک ایالت کامل را از چنگ آن ارتش بیرون بیاوریم؟ اگر پاکستان دشمن افغانستان است، این توقع که این دشمن ما را به دست مزدوران خود در سرزمین خودِمان سرکوب نکند، چه گونه توقعی است؟ اگر از کسی که با وزن چهارصد کیلویی خود بر سینهی ما نشسته و گلوی ما را میفشارد انتظار داریم که از سر سینهی ما کنار برود تا ما بلند شویم و بر سینهی او بنشینیم و گلوی او را بفشاریم، چنین انتظار و توقعی را کدام آدم عاقل اجابت خواهد کرد؟
شما میتوانید این قطعات را طوری کنار هم بگذارید که با هم جور بیایند؟
نویسنده: سخیداد هاتف
منبع: اطلاعات روز
انتهای پیام