شفقناافغانستان- به قوای نظامی قول اردوی چهلم اتحاد شوروی فرمان داده شده بود تا به سوی افغانستان مارش نماید .
به ساعت یک بعد از ظهر ۲۵ دسمبر ۱۹۷۹ از سرحد مشترک با افغانستان عبور نمایند.(بر اساس اظهارات جنرالگروموف ارتش سرخ در افغانستان ص۶۶” )
سفیر شوروی در کابل حفیظ الله امین را از پیش در جریان قرار داد که رهبران شوروی تصمیم گرفته اند، به کشور دوست افغانستان کمک کنند.
بر پایه این اطلاع حفیظ الله امین به قوای مسلح افغانستان دستور داد تا با سپاهیان شوروی از هیچگونه همکاری دریغ نشود.
صبح روز ۲۵ دسمبرجنرال توخارینف قوماندان قول اردوی چهلم اتحاد شوروی دو بار با جنرال بابه جان رئیس اوپراسیون قوماندانی عمومی قوای مسلح افغانستان و عبدالله امین برادر بزرگ حفیظ الله امین در قندز دیدارکرد“.
اظهارات “گروموف” که مبتنی براسناد دولتی اتحاد شوروی می باشد نشان این واقعیت است که حفیظ الله امین با اشغال گران همکاری همه جانبه کرد زیرا از بخش دیگر برنامه اشغال که از بین بردن خودش توسط نیروهای ک. گ. ب. بود، اطلاع نداشت.
رهبران جناح پرچم ”حزب دیموکراتیک خلق “ تحت رهبری ببرک کارمل در ازبکستان آمادٔه حرکت برای اشغال کرسیهای پوشالی قدرت بعد از نابودی امین توسط ک. گ. ب. نشسته بودند.
بدین ترتیب رهبران جناح خلق ”حزب قوای اشغالگر را با همکاری همه جانبه استقبال کردند و رهبران جناح پرچم در میان سایر وسایط نظامی اشغالگران، ازازبکستان به افغانستان انتقال داده شدند.
برای این عملکرد رهبران هر دو جناح حزب دیموکراتیک خلق (حزب وطن) نام دیگری جز خیانت به وطن نمی توان سراغ کرد.
قبل از شش جدی، جنگ خودجوش مردم افغانستان با حکومت مولو د فاجعٔه هفت ثورهنوزجنبه بین المللی پیدا نکرده بود .
دخالت پاکستان هنوز در سطح جمع و جور کردن عمالش در تنظیم های پشاوری بود.
شش جدی زمینه ساز سرمایه گذاری وسیع امریکا، عربستان سعودی، ایران، پاکستان، چین و سایر کشورها در بحرانی شد که با کودتای خونین هفت ثور آغاز یافته بود.
روس ها نیز همچون پرچمی ها و خلقی ها مقاومت مردم آزاده ی افغانستان را با چند «باسماچ » در آسیای مرکزی مقایسه نموده و می خواستند آنرا به زور قوت افسانوی نظامی خویش سرکوب کنند.
وقتی روس ها به این اشتباه خویش پی بردند و “نجیب الله؛ قصاب خاد” را لباس فرشته صلح پوشانیده
بود. دیگر میلیون ها فامیل داغدار بود. از جانب دیگر کنترول سیاسی جنبش مقاومت ضد روسی را نیز بازیگران منطقویو جهانی با هزار نیرنگ از مردم افغانستان دزدیده و به دست چند دست پروردٔه خود سپرده بودند.
این قدرت ها جنگ راتا از هم پاشی اتحاد شوروی ادامه داده و سپس حکومت دست نشانده با قطع کمک های روسیه سقوط کرد.
قدرت های غربی بعدأ میدان را برای تاخت و تاز نظامیان پاکستان در افغانستان خالی گذاشتند. می توان گفت که کشتی ثبات کشورما را از اشغال شش جدی بدینسو گردباد های منافع بعضأ متضاد ابر قدرت های های منطقوی و جهانی بر محور بیثباتی سیاسی – نظامی به شکل پایان ناپذیر می چرخانند.
روسیه که با تجاوز شش جدی بحران حقوق بشری و بی ثباتی ناشی از کودتای هفت ثور را ابعاد بین المللی داد و درواقع بنیاد گذار مشکالت موجود در افغانستان می باشد.
اکنون به بهانه به اصطلاح تهدید سر خدات جنوبی اش از جانب داعش، رابطه مستقیم همکاری را با گروه طالبان آغاز کرده است.
به این عمل شرم آور “ضمیر کابلوف” نمایندٔه خاص”والدمیر پوتین” برای افغانستان ضمن صحبت از تطابق منافع روسیه و طالبان و تبادل اطالعات استخباراتی با طالباندر مبارزه با داعش اعتراف نمود.
همکاری جناح مال اختر منصور با روس ها مورد انتقاد شدید مال منان نیازی سخنگویجناح وفادار به مال محمد عمر قرار گرفت.
آنگاه جناح منصور در مصاحبه با سایت الجزیره (۲۶ دسمبر۲۰۱۵ )باتأیید تماس مستقیم و مذاکرات با فدراسیون روسیه، از تبادل اطلاعات در مورد داعش با روس ها انکار نمود.
اینکه عملیات نظامی مشترک آی. اس. آی. و طالبان روزمره از مردم افغانستان چقدر قربانی می گیرد، برای اجنت های سابقک. گ. ب. که اکنون قدرت سیاسی در فدراسیون روسیه را گروگان گرفته اند، به هیچ وجه اهمیت ندارد.
روسیه این بار نه در نقش پشتیبان حکومت، بلکه برای انتقام از مردم افغانستان و رقبای غربی اش، در نقش پشتیبان نیروهایی که ضدثبات و انکشاف کشور می جنگند، وارد صحنه شده است.
در جنگ سرد جدید نیز روس ها در جهت مقابل منافع مردم افغانستان جبهه گرفته است البته مردم ما از حکومت فعلی افغانستان به شدت ناراضی هستند. اما به هر حال این حکومت را بر ”امارت اسلامی طالبان“ ترجیح می دهند.
هنوز خون های دو میلیون شهیدبمباران های سال های هشتاد روس ها نخشکیده است که بازهم روس ها درپهلوی یک گروه دیگر که خون افغانهارا می ریزد، قرار گرفته اند، تاریخ گواه خواهد بود که ملت ما بازهم بر دشمنان خود و بیگانگان متجاوزغالب خواهد شد .