پنج‌شنبه 9 حمل 1403

آخرین اخبار

طالبان در پسابند غور با حمله بر یک خانه دختری را ربودند

شفقناافغانستان- منابع محلی در غور می‌گویند‌ که طالبان یک...

طالبان 5 نفر را در قندهار در ملاءعام شلاق زدند

شفقناافغانستان- منابع محلی می‌گویند که طالبان پنج تن را...

طالبان ‏هفت نفر را در کابل و قندهار در محضر عام شلاق زدند

شفقنا افغانستان- دادگاه عالی طالبان از تطبیق حکم تعزیزی...

حباب ماهی، زشت ترین موجود دریایی+ویدئو

شفقناافغانستان _ ویدئو؛ عجایب خلقت/ حباب ماهی لقب زشت...

وزارت صحت غزه: آمار شهدا در نوار غزه به ۳۲۵۵۲ نفر افزایش یافت

شفقناافغانستان- وزارت صحت فلسطین امروز(پنج‌شنبه) تعداد قربانیان جنگ میان...

وقوع زلزله ۵.۱ ریشتری در مرز افغانستان و پاکستان

شفقنا افغانستان- مرکز زلزله‌نگاری امریکا از وقوع یک زمین‌لرزه...

خبرنگاران در تبعید: عبیدالله احمدی و رامین امیری هر چه زودتر باید از بند طالبان رها شوند

شفقناافغانستان- گروهی از خبرنگاران تبعیدی افغان در امریکای شمالی...

انستیتوت مطالعات استراتژیک استرالیا: طالبان در خصوص مبارزه با داعش و القاعده در افغانستان دروغ می گوید

شفقناافغانستان- انستیتوت مطالعات استراتژیک آسترالیا می‌گوید که ادعای طالبان...

ابراز نگرانی عفو بین‌الملل از نقض حقوق زنان و دختران درپی اخراج مهاجران افغان از پاکستان

شفقناافغانستان- سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید که طرح بازگرداندن اتباع...

آغاز به کار اولین بانک اسلامی در اوگاندا

شفقناافغانستان- اولین بانک اسلامی در اوگاندا آغاز به کار...

فروش آیفون در بزرگترین بازار دنیا حدود 33 درصد کاهش یافت

شفقناافغانستان- فروش آیفون در چین در فوریه نسبت به...

وضعیت آب و هوای کابل و دیگر ولایات/ ۹ حمل 1403

شفقناافغانستان- ریاست هواشناسی طالبان از احتمال بارش باران در...

باران الماس در سیاره نپتون+ویدئو

شفقناافغانستان _ ویدئو؛ عجایب خلقت/ باران الماس در نپتون

پرچم عزا در حرم مطهر امام علی علیه‌السلام برافراشته شد+ تصاویر

شفقناافغانستان- در آستانه سالروز شهادت امام علی علیه‌السلام مراسم...

رییس کمیته روابط خارجی پارلمان آمریکا خواستار آزادی فوری یک شهروند آمریکایی از زندان طالبان شد

شفقناافغانستان- مایکل مک‌کال، رییس کمیته‌ روابط خارجی مجلس نماینده‌گان...

کرن دیکر:محدودیت‌های طالبان بر زنان شاغل سالانه یک میلیارد دالر برای افغانستان هزینه دارد

شفقناافغانستان-  کرن دیکر، کاردار سفارت امریکا برای کابل گفته...

نرخ مواد سوختی و غذایی در بازارهای کابل/ ٩ حمل ١۴٠٣

شفقناافغانستان- قیمت مواد سوختی و مواد غذایی در بازار...

نرخ پول افغانی در برابر ارزهای خارجی/٩ حمل ١۴٠٣

شفقناافغانستان- ارزش پول افغانی در برابر ارزهای خارجی در...

پاسخ آیت شبیری زنجانی درباره حکم نماز و روزه در سفر شخصی با ماشین دولتی

شفقناافغانستان – حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی به...

دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان

شفقناافغانستان– دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان را در...

طالبان ادعا می کند که بیماری پولیو را در افغانستان ریشه‌کن کرده‌ است

شفقناافغانستان-  عبدالسلام حنفی، معاون اداری ریس‌الوزرای طالبان در یک...

قتل یک جوان توسط دزدان در خوست

شفقناافغانستان- منابع محلی در خوست از قتل یک جوان...

جبهه مقاومت ملی: 3 طالب را در کابل کشتیم

شفقناافغانستان- جبهه مقاومت ملی افغانستان ادعا کرده که سه...

نگاهی به شخصیت ام‌البنین الگویی مناسب برای زنان جامعه افغانستانی به مناسبت سالروز وفات ایشان

شفقناافغانستان- در تاريخ صدر اسلام، زنان بسیاری بودند كه پابه پاي مردان و گاه جلوتر از آنان، رسالت انسان ساز خويش را ايفا می كردند، آنان افزون بر انجام فعاليت های معمول در خانه، در سنگر اجتماع نيز در دفاع از ارزش های اسلامی، به جان فشانی می پرداختند. در اين ميان، حضرت ام البنين عليهاالسلام، مادر حضرت عباس (ع)از جايگاه ويژه ای برخوردار است.

او در خانواده شرف و شجاعت رشد يافت و آن گاه كه به خانه حضرت اميرمؤمنان(ع)آمد، صفا و صميميت را به ارمغان آورد. وی می دانست خانه ای كه در آن قدم گذاشته، با همه كوچكی‌اش، انسان‌های بزرگی را در خود جای داده است كه تاريخ بشر را دگرگون می‌سازند.

ام البنين علیهاالسلام، با معرفتي كه نسبت به مقام اهل بيت عليهم‌السلام داشت، فرزندانی را در دامان خود پرورش داد كه به مفاهیمی چون: ايثار، وفا و فداکاری معنا بخشيدند. بدون شک، در عصر حاضر كه غرب با بيان الگوهای نامناسب و مبتذل مي‌كوشد فرهنگ منحط خود را گسترش دهد، مسئوليت ما در معرفي الگوهایی سازنده هم چون ام البنين عليهاالسلام چندین برابر می‌شود.

 

جامعه امروز افغانستان، تشنه الگو و نمونه

جامعه امروز افغانستان، تشنه نوشيدن از چشمه‌های جوشان و زلال معرفت و معنويت قهرمانان فضيلت است؛ آنانی كه چونان ستارگان شب افروز درخشيدند و به جامعه خود و تمامی جوامع حق جو، نور و روشنايي بخشيدند و با حضور در عرصه تاريخ، زمانه دیگری آفريدند. جوان امروز افغانستان، بيش و پيش از هر چيز، مشتاق شناختن الگوهايي است که زندگي خويش را به تصويرهای ناب و زیبای اخلاق انساني و كمال الهي آراستند، به گونه‌اي كه با گذشت سالها، هنوز يادشان بر صفحه قلبها جاي دارد؛ نامشان بر لب‌ها زمزمه مي‌شود و مرام شان باور دروني عاشقان است. جوان امروز افغانستان نيازمند الگو و نمونه است؛ الگويي كه به او نزديك شود، از او بشنود، با او بگويد و با او زندگي كند.

امروز وظيفه سترگ قلم‌هاي آگاه و آگاهي بخش افغانستان،  باز پروري شايسته و مناسب زندگاني مردان و زنان فضيلت آفرين است. امروزه رشد كمّي و حتي برتري كيفي زنان و دختران افغانستان در عرصه‌هاي گوناگون اجتماعي كاملاً روشن است و همه مي‌بينيم كه آنان در ساختار اجتماع، نقشي اساسي دارند. افزون بر آن، رسانه‌هاي دين‌ستيز نيز با گستردن دام بي‌اخلاقي و ولنگاري، الگوهاي كاذب را ترويج مي‌كنند و از اين راه، احساسات پاك دختران نوجوان و جوان افغانستانی را آلوده مي‌کنند. از اين رو، شناساندن الگوهاي موفق و اسوه هاي فكري و عملي زنان كوشا در تاريخ اسلام، اهميت والايي دارد و بايد به شناسايي اسوه هاي دانايي و ايمان و فضيلت همت فراوان داشت.

فاطمه ام البنين عليهاالسلام نمونه اي از زنان انسان‌پرور و برجسته به شمار مي‌آيد؛ او زني شايسته، همسري آگاه و مادري آموزگار و نمونه بود، به گونه‌ای كه نام عباس (ع)را بدون نام مادرش ام البنين عليهاالسلام نمي‌توان در ذهن تصوير كرد. نام ام البنين عليهاالسلام، يادآور عظمت عباس و درخشندگي سيماي حضرت ابالفضل(ع) است.

نام او خلاصه‌ی گذشت، ادب، فداکاری، غيرت، محبت و ولايت پذيري و در يك كلام «عشق» است.

 

فواطم در صدر اسلام

در تاريخ زنان صدر اسلام، سه شخصيت بلند مرتبه يعني فاطمه زهرا عليهاالسلام، دختر پيامبر و همسر علي(ع)، فاطمه بنت اسد مادر علي (ع)و همسر ابي طالب و فاطمه ام البنين عليهاالسلام، همسر علي (ع)و مادر عباس (ع)، در معرفت، كمال و بزرگي سرآمدند. از اين رو، مي‌توانيم آن ها را «فواطم» صدر اسلام بناميم. گفتني است منزلت بانوي نمونه اسلام، حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام بسيار برجسته‌تر است و نقش ايشان در حوادث اجتماعي و سياسي و فرهنگي روزگار خود، بسيار كارساز بود. فاطمه بنت اسد نيز چنان پاك سرشت و بي‌آلايش بود كه ديوار خانه كعبه به رويش گشوده مي‌شود تا فرزند يگانه‌اش، علي (ع) را به دنيا آورد. فاطمه بنت اسد، پس از درگذشت عبدالمطلب و ورود پيامبر به خانه عمويش ابوطالب، نگاهباني و پرستاري يتيم قريش را بر عهده گرفت. هنگام درگذشت وي، پيامبرگرامی اسلام با شكوه فراوان بر پيكرش نماز خواند و بر وي گريست و او را مادر خويش ناميد. وي اين افتخار را دارد كه مادر دوازده امام معصوم(ع) است و به احتمال بسيار براي فاطمه پنج ساله مادر از دست داده نيز مادري كرده است.

چهره پر فروغ ديگر، فاطمه بنت حِزام ام البنين عليهاالسلام، همسر علي و مادر عباس(ع) است كه مقامش با مقام عصمت فاطمه زهرا عليهاالسلام هم تراز نبوده و در رتبه فاطمه بنت اسد نيز نيست. اخلاص و ارادت و ادب او نسبت به خاندان عترت و هم چنين مقام اخلاقي ايشان چنان آشكار بود كه وي پس از اين دو بانوي بزرگ، در جايگاه والايي قرار مي‌گيرد. در اين ميان، نسبت اين ستارگان فضيلت با علي(ع) قابل توجه است كه يكي، مادر و ديگري همسر و هم كفو و آن ديگري، همسر برگزيده او است. هم چنين نسب اين فواطم با عباس (ع)زيباست كه ايشان دست پرورده‌ی ام البنيني است كه به خادمي زهرا عليهاالسلام افتخار مي‌كند و جده‌اش نيز فاطمه بنت اسد است. شباهت ميان اين سه بزرگ بانوي تاريخ اسلام، پروراندن فرزنداني اسوه است كه هر يك در محضر ديگري، بزرگي آموخته است؛ حسن و حسين در محضر امام علي(ع)و عباس در محضر امامان حسن و حسين عليهماالسلام.

 

نام اصلي ام البنين عليهاالسلام

از مهم ترين حقوق فرزند بر پدر و مادر، نهادن نامِ نيك بر او است. در آن زمان نيز نهادن نام نيكو و شايسته بر فرزندان، مهم بود و نام زيبا افتخاري ارزنده به شمار مي‌آمد. بنابراين، هنگام ولادت ام البنين عليهاالسلام، ايشان را به بافضيلت‌ترين نامي كه براي دختران عرب مرسوم بود، نامگذاري كردند: فاطمه.

 

سبب نام گذاري به ام البنين عليهاالسلام

در ميان اعراب آن زمان، كنيه همانند نام خانوادگي امروز اهميت داشت. زنان نيز مانند مردان، كنيه‌هايي داشتند كه گاه دامنه شهرت آن از كنيه مردان فراتر مي‌رفت چنان كه فرزندان را به كنيه مادرشان مي‌خواندند. ام البنين عليهاالسلام نيز به عنوان كنيه فاطمه بنت حزام انتخاب شد، ولي چرا اين كنيه را براي ايشان برگزيدند؟

در ميان عرب آن زمان، چه در عصر جاهليت و چه در زمان اسلام، رسم بود كه هرگاه زني سه پسر يا بيشتر به دنيا مي‌آورد، او را به اين كنيه مي‌خواندند و چون ام البنين عليهاالسلام چهار فرزند پسر داشت، او را ام البنين عليهاالسلام ناميدند. البته عرب‌ها رسم ديگري نيز داشتند كه در آغاز تولد نوزاد، وي را به كنيه‌اي نيكو مي‌ناميدند. در واقع، تفأّل به خير مي‌زدند. چنانچه به زنان ديگري، كنيه ام الخير يا ام الكرام داده‌اند. پس چون داشتن فرزندان و پسران بيشتر، مايه افتخار بوده است، به نظر مي‌آيد حضرت ام البنين عليهاالسلام از كودكي به اين كنيه ناميده شده باشد. امروزه هرگاه نام ام البنين عليهاالسلام برده مي‌شود، جز فاطمه ام البنين عليهاالسلام ـ مادر ابوالفضل (ع)ـ نام ديگري در ذهن ها مجسم نمي‌شود؛ يعني كنيه ايشان جايگزین نامشان شده است.

به هر حال، در آغاز ولادت فاطمه، كنيه ام البنين را براي او برگزيدند؛ تفأل نيكويي كه به واقعيت پيوست و او پسران چهار گانه‌اي به دنيا آورد كه ياور دين و ولايت گشتند.

 

مقام ام البنين عليهاالسلام از ديدگاه اهل بيت عليهم السلام

ام البنين عليهاالسلام از وقتي پا به خانه علي(ع) گذاشت، همواره خود را در خدمت فرزندان فاطمه عليهاالسلام ديد و عشق و محبت خود را نثار آنان كرد؛ محبتي بدون ريا و خالصانه كه تمام وجود او را در بر گرفته بود. او خدمت به فرزندان رسول خدا(ص) و مادري كردن در حق ايشان را فرصت و توفيقي خدادادي در زندگي خويش برشمرد. از اين رو، خود و فرزندانش مانند پروانه بر گرد شمع وجود علي و يادگاران پيامبر گرامی اسلام(ص) و فاطمه زهرا عليهاالسلام مي‌گشتند و از نور ايشان پر فروغ مي‌شدند.

اهل بيت عليهم‌السلام نيز كه سرچشمه‌هاي كرامت و فضيلت هستند، همواره حق مادري ايشان را به جا آورده و پاس خدمت‌هايش را نگه داشته‌اند. هر چند در تاريخ از اهل بيت عليهم‌السلام درباره او سخني به طور مستقيم ثبت نشده، ولي آنچه به صورت غير مستقيم رسيده است، بر ارجمندي و بلندي مقام او نزد اهل بيت عليهم‌السلام دلالت دارد. آن چه از امامان عليهم‌السلام درباره فضيلت حضرت اباالفضل (ع) صادر شده، در واقع تجليل غير مستقيم از ام البنين عليهاالسلام است. زينب کبری(س) ـ عقيله بني هاشم و پيام آور كربلا ـ پس از ورود به مدينه، همواره مقام ام البنين عليهاالسلام را در نظرداشت و به وی احترام مي گذاشت؛ به عيادت او مي‌رفت و ازاو دلجويي مي‌كرد.

ام البنين عليهاالسلام همواره فرزندان فاطمه عليهاالسلام را از جان خويش گرامي‌تر و عزيزتر مي‌دانست و به آنان خالصانه احترام مي‌گذاشت. از اين رو، به يقين، نزد اهل بيت، مقامي بلند و ستودني دارد.

 

ويژگي‌هاي ام البنين عليهاالسلام

اگر بخواهيم ويژگي برجسته حضرت ام البنين عليهاالسلام را یاد كنيم، بايد آن را در وفاداري وي به اسلام و خاندان عترت جست. وفاي آن بزرگوار در جان و روح فرزندانش جريان يافت و صحنه‌هايي بي‌مانند و ناب از محبت و وفاداري را در عاشورا آفريد.

وفا صفتي ارزنده و ستودني است که در هر كسي باشد، او را گرامي و عزيز می‌گرداند. وفاداري و پايبندي به عهد و پيمان، فضيلتي بزرگ است كه حتي در ميان صفتهاي ديگر، خودنمايي مي‌كند و منزلتي والا دارد؛ زيرا آراسته‌شدن به وفاداري و ملكه‌شدن آن در روح و روان آدمي، مستلزم پاكي و مراقبت هميشگي و پيروزي بر همه زشتي ها و وسوسه‌هاي شيطاني است.

اگر آن چه وفا به آن مربوط مي‌شود، اسلام، امامان معصوم و خاندان وحي باشند، صفت وفا ارزشي آسماني به خود مي‌گيرد. ام البنين عليهاالسلام در خانداني پرورش يافت كه وفاداري به ارزش‌هاي انساني در آن فضيلتي سترگ شمرده مي‌شد. از اين رو، اين خوي خدايي با وجود او درآميخت و ملكه وجودش گشت. ايشان نيز اين صفت را در محضر مولا علي عليه‌السلام پروراند و در وجود فرزندانش جاري ساخت.

ام البنين عليهاالسلام همچنان كه در زندگاني علي(ع) و فرزندانش، كمال وفا را در حق آنان نگاه داشت، پس از شهادت اميرالمؤمنين(ع) نيز بر اين وفاداري باقي ماند. بدين جهت، پس از شهادت جان سوز علی(ع) با هيچ مرد ديگري ازدواج نكرد. همين حس ايمان و وفاداري در وجود حضرت اباالفضل(ع) تجسم يافت؛ هنگامي كه آب گوارا در كف داشت، به ياد لب تشنه برادر، آب را فرو ريخت.

 

ادب

صفت ادب از مهمترين شاخصه‌هاي شرافت انساني است و دو مصداق دارد:
1. ادب در برابر خدا؛
2. ادب در برابر مردم.

ام البنين عليهاالسلام كه از دامان خانداني ادب پرور برخاسته بود، در محضر اسوه ادب، علي(ع) آن را بارور ساخت و الهي گردانيد. او در پيشگاه خدا ادب بندگي را نگاه مي‌داشت و نسبت به مردم فروتن بود؛ ولي بزرگترين نمود ادب او، در برابر علي(ع) و فاطمه و فرزندان معصوم آنان است. هنگامي كه به خانه علي(ع) قدم نهاد، خود را نه به عنوان جانشين فاطمه عليهاالسلام، بلكه به عنوان خادم فرزندان فاطمه مي‌دانست. با آنان به ادب رفتار مي‌كرد و آنها را گرامي مي‌داشت. عباس(ع) از اين سرچشمه ادب، تربيت آموخت كه برادرش حسين(ع) را هميشه يا سيدي يا اباعبداللّه خطاب مي‌كرد و همواره ادب را در گفتار و رفتار خود نسبت به فرزندان زهرا عليهاالسلام نگاه مي‌داشت.

 

حبّ به ولايت و ولايت‌پذيري

عشق و محبت به ولايت با جان او آميخته بود. او علي(ع) را نه تنها به عنوان همسر، بلكه به عنوان برادر رسول خدا(ص) و حجت خدا در ميان مردم مي‌ديد و همين سان به فرزندان معصوم او مي‌نگريست. صفا و صميميّت در محبت ايشان به مقام ولايت، موج مي‌زد. هرگاه حسنين را بيمار مي‌ديد، دست مهرباني بر سرشان مي‌كشيد و هم چون مادر از آنان پرستاري مي‌كرد. با سخنان مهربانانه‌اش، دل‌هايشان را آرامش مي‌داد و در برابر آنان فروتني مي‌كرد. هرگاه با آنان رو به رو ميشد، به ايشان لبخند مي زد. هنگام وداع با پسرانش وقتي كه همراه اباعبداللّه به سوي مكّه و كربلا حركت مي‌كردند، با روي باز از آنان استقبال كرد. پاسداري از وجود حسين(ع) را به آنان سفارش فرمود و فداكاري در راه حسين(ع) را به آنان گوشزد كرد. به راستي، براي او آسان بود كه داغ جانسوز چهار فرزندش را ببيند، ولي حسين(ع) به سلامت باشد؛ پسرانش در راه حسين(ع) قطعه قطعه گردند، ولي حسين(ع) بماند. از اين رو، وقتي بشير خبر شهادت شهيدان كربلا را آورد، ايشان نخست نه از فرزندانش، بلكه از حسين(ع) پرسيد و سراغ حسين(ع) را گرفت و گفت: «فرزندانم فداي حسين(ع) باد». اين چيزي نيست جز ولايت‌پذيري و محبت و ايمان؛ يعني ذوب شدن در ولايت.

شجاعت و شهامت

دليري و شجاعت صفتي است كه وجودش در مردان، به آنان برتري و بزرگي مي‌بخشد. اگر اين صفت در وجود زني نهفته باشد كه خود داراي كمال علمي و ادبي نيز هست، از او شخصيتي سرآمد و ممتاز مي‌سازد. ام البنين عليهاالسلام از خانواده‌اي برخاسته بود كه معدن شجاعت و سرچشمه رشادت و غيرت به شمار مي‌آمدند. به همين دليل، وقتي علي(ع) از عقيل در مورد همسري كه فرزندي شجاع بپرورد، راهنمايي خواست، او را به ام البنين عليهاالسلام كه خاندانش همه از شجاعان و پهلوانان عرب بودند، راهنمايي كرد.

ام البنين عليهاالسلام اين صفت خاندانش را به ارث برده بود. پس از شهادت امام حسين(ع) و يارانش و شهادت عباس(ع) و ديگر فرزندانش در بقيع حضور مي‌يافت و عبيداللّه فرزند خردسال عباس(ع) را نيز به همراه مي‌برد. اين روحيه، شهامت و شجاعت او را در مقابل باطل نشان مي‌دهد. به يقين، در آن فضاي خفقان به بقيع آمدن و عزاداري كردن به گونه‌اي كه مردم جمع شوند و با او هم ناله گردند، عمل عاطفي صِرف نيست، بلكه رنگ و بويي سياسي دارد. در آن شرايط كه يزيديان از پيروزي موقت خود سرمست بودند و حتي مدينه را نيز در واقعه حرّه به خاك و خون كشيدند، اين چنين خودنمايي و شجاعت، تنها از شيرزني هم چون ام البنين عليهاالسلام برمی‌آيد كه از آبشخور شجاعت سيراب گشته باشد. از دامن چنين مادري، عباس(ع) برخاست و با رشادت‌هايش در كربلا، دل اهل بيت حسين(ع) را تسكين داد.

سخنوري و شاعري

سخنوري و شاعري، ويژگي‌هايي است كه جامه فخر بر تن آدمي مي‌پوشانند و هنري هستند كه براي دارنده آن، مايه افتخار به شمار مي‌آيند. سخنوري و شاعري در ميان اعراب صدر اسلام نيز امتياز برجسته‌اي به شمار مي‌رفت. هر كس از اين هنر والا بيشتر بهره داشت، بلند مرتبه‌تر و گرامي‌تر بود. همان‌گونه كه گفته شد خاندان كلاب در ميان عرب، به ويژگي‌هاي نيكويي همچون شجاعت، سخاوت، شاعري و سخنوري و… زبانزد بودند.

در ميان قبيله كلاب كه خود از شاعران و سخنوران بزرگ بودند، ام البنين عليهاالسلام مقامي برجسته و ستوده دارد.

علم و دانايي

برترين گوهر براي انسان، علم‌آموزي و ارزنده‌ترين زيور براي او، آراستگي به معرفت و دانايي است. علم و دانايي به آدمي فضيلت و منزلت مي‌بخشد و هر كه از آن بيشتر مايه گرفته باشد، فضيلتش افزون‌تر است. ام البنين عليهاالسلام كه خود از دانش و فضيلت مايه داشت، در خانه علي(ع) نيز از كمالات علوي سرشار گشت، به گونه‌اي كه همه آناني كه از ام البنين عليهاالسلام نامي برده‌اند، وي را به فضل و كمال و علم ستوده‌اند. از اين رو، عشق و علاقه او نسبت به اهل بيت و علي(ع)تنها در روابط عاطفي نبود، بلكه از آگاهي و شناخت وي نسبت به آنان سرچشمه مي‌گرفت.

 

ام البنين عليهاالسلام در خانه امام علی(ع)

مدتي از شهادت فاطمه عليهاالسلام می‌گذشت و علی(ع) در فراق «ياس كبود» خود می‌سوخت. شکیبایی تنها چاره او بود، ولی فرزندان علی(ع) به سرپرست و پرستار نياز داشتند و علی(ع) ناچار بود تا همسری برگزيند.

حضرت علي(ع) پس از شهادت حضرت زهرا(س) در پي همسري بود كه از خاندان شجاعت و غيرت و فضيلت باشد. امام علي(ع) اين امر را با برادرش عقيل كه نَسَب‌شناسي ماهر بود، در ميان گذاشت. امام از او خواست دختري از طايفه‌هاي مشهور عرب را برايش برگزيند كه به شجاعت و قهرمان پروري زبانزد باشند تا از او فرزندي رشيد، دلير و باشهامت پديد آيد. عقيل كه انساب عرب را خوب مي‌شناخت، علي(ع)را به خاندان كِلاب راهنمايي كرد و گفت: با ام البنين عليهاالسلام از طايفه كلاب ازدواج كن؛ زيرا در ميان عرب، شجاع‌تر از پدران وي وجود ندارد.
بي‌ترديد، تأكيد اميرمؤمنان(ع) در انتخاب همسري شجاع و قهرمان‌پرور دو مطلب اساسي را نشان مي‌دهد:

نكته اوّل نقش و اهميتي است كه همسر در شكوفايي فرزندان و نظام خانواده بر عهده دارد. ويژگي‌هاي اخلاقي و ايمان پدر و مادر اگر چه تنها عنصر تشكيل دهنده ويژگي‌هاي فرزند نيست، ولي بخش مهمّي از تربيت فرزند بدان وابسته است. بر همين اساس، در اسلام ازدواج با افرادي كه داراي بيماري‌هاي روحي، رواني و جسمي هستند، نهي شده است. در مقابل، ازدواج با دارندگان كمال و آراستگي پيشنهاد شده است.

نكته دوم اين است كه امام علی(ع) با آينده‌نگري، رويدادهاي آينده را پيش‌بيني مي‌كرده است. امام مي‌دانست كه در حماسه كربلا، حضور فرزندي رشيد در كنار امام حسين(ع) و زينب كبري عليهاالسلام براي حمايت از دين خدا ضروري است تا حماسه عاشورا در صفحه تاريخ، ماندگارتر باشد. او مي‌بايست از پدري چون اميرمؤمنان(ع) و مادري شجاع و مهربان به دنيا آيد؛ مادري كه در ويژگي‌هاي فردي، نزديك‌ترين شخص به زهراي اطهر عليهاالسلام باشد. هرچند امام علی(ع) همسران ديگري داشت، ولي هيچ يك توانايي پذيرش اين امانت سنگين را نداشتند. آنان گرچه زناني فاضل بودند، ولي نمي‌توانستند مادر عباس(ع) باشند. بدين گونه، منزلت و قدر فاطمه دختر حزام تجلي مي‌يابد و تقدير الهي، دست او را در دست بزرگ مرد تاريخ مي‌گذارد و به مقامي مي‌رسد كه زنان ديگر به حال او غبطه مي‌خورند.

 

حضرت ام البنين عليهاالسلام و فرزندان فاطمه عليهاالسلام

همای سعادت به ام البنين عليهاالسلام روی آورده بود. اكنون او همسر مردی بود كه پس از رسول خدا(ص) کسی به پايه فضيلت او نمی رسيد. ام البنين عليهاالسلام به خانه علی(ع) آمد، ولی هيچ‌گاه نخواست جايگاه زهرای اطهر عليهاالسلام را جست وجو كند؛ زيرا می‌دانست قطره در برابر دريا توان خودنمايی ندارد. او نخست، نام خود را تغيير داد تا فرزندان زهرا با شنيدن نام مادرشان ناراحت نشوند و احساس نكنند کسی جانشين مادرشان شده است.

ايشان با عشق و محبت و خدمت به فرزندان زهرا عليهاالسلام، كانون گرم خانه را گرم‌تر و پرفروغ‌تر كرد. عباس(ع) به دنيا آمد. ام البنين عليهاالسلام كام فرزند دلبندش را با عشق به اهل بيت عليهم‌السلام آمیخت.

او فرزندش را دوست داشت، ولی نه به اندازه حسن و حسين عليهماالسلام. او آرزو داشت فرزندش در مكتب فرزندان پيامبر گرامی اسلام شاگردی كند و از انوار قدسی آنان بهره گيرد. اين اخلاص، به حقيقت پيوست و ام البنين عليهاالسلام و فرزندانش در پرتو محبت به اهل بيت عليهم‌السلام، چراغ راه بشريت در هميشه تاريخ شدند.

 

ام البنين عليهاالسلام پس از عاشورا

پس از آن كه نهضت عاشورا، در كربلا به خون نشست، كاروان عترت و پيام‌آوران شهادت پس از حضور افشاگرانه در كوفه و شام، به سوي مدينه حركت داده شدند. وقتي كاروان به نزديك مدينه رسيد، امام سجاد(ع) به حركت حماسي و سياسي ديگري دست زد.

امام سجاد(ع) به بشیر فرمود: به مدينه برو و خبر شهادت پدر و عزيزانم را به اهل مدينه برسان.  مدينه به ظاهر آرام بود، ولی روزها بود كه در انتظار شنيدن خبری ناگوار به سر می‌برد. بشير با شنيدن دستور ولی خدا، بر اسب سوار شد و با سرعت خود را به مدينه رساند. وارد مسجد النبی(ص) شد. صدا را به گريه بلند كرد و با حالتي غمناك، با دو بيت شعر به انتظار تلخ اهل مدينه پايان داد:

يا اَهْلَ يَثْربَ لا مُقَام لَكُمْ بِهَا

قُتِلَ الحسينُ فَأَدْمَعي مِدْرارُ

الجِسْمُ مِنْهُ بِكَربَلاءَ مُصَرَّجُ

و الرَّأسُ مِنْهُ عَلَي القَنَاةِ يُدارُ

ای اهل مدينه! ديگر در مدينه نمانيد؛ زيرا حسين(ع) كشته شد. پس فراوان اشك بريزيد. بدن حسين(ع) در كربلا، در خاك و خون غلتيد؛ در حالیکه سرش بر بالای نيزه به اين شهر و آن شهر برده می شد. با اعلام اين خبر، مدينه يكپارچه در عزا و شیون شد. زنان از خانه‌های خود بيرون آمدند، صورت‌هايشان را خراشيدند، فرياد ماتم سر دادند و بر مظلوميت حسين(ع) و يارانش گريستند. در آن هیاهوی شور و شيون، حضرت ام البنين عليهاالسلام، مادر شكيبا و صبور عباس(ع)، خود را به بشير رساند و فرمود:

«بشير! از حسين(ع) برايم بگو». بشير گفت: در سوگ چهار فرزند شجاعت به تو تسليت می‌گويم.
نگاه حضرت ام البنين عليهاالسلام به بشير خيره شد و دوباره تكرار كرد: «بشير: گفتم از حسينم چه خبر آوردی؟ حسينم چه شد؟ فرزندانم فدای حسين(ع) باد».

برای حضرت ام البنين عليهاالسلام، وجود امام و مقتدايش از همه كس مقدّم بود. آفرين بر اين فضيلت و ايمان و مرحبا به اين بزرگواری و وفا. او بار ديگر رو به بشير كرد و گفت: اگر حسين زنده باشد، كشته شدن چهار فرزندم برايم آسان است.

 

زمینه‌سازی الگوبرداری از زندگی حضرت ام البنین علیهاالسلام در جامعه اسلامی افغانستان

ام البنين عليهاالسلام از زنان باايمان و مبارز صدر اسلام است كه فرزندانی بزرگ و اسوه پرورش داد. اين بانوی بزرگ اسلام، فضيلت‌هایی را در خود جمع كرده است كه می‌تواند الگوی زنان پاكدامن و فرهيخته جامعه اسلامی، علی الخصوص زنان افغانستانی باشد. از اين رو، پيشنهادهايي در زمينه الگوسازی از زندگي ايشان در جامعه اسلامی افغانستان ارايه می‌شود:

1 ـ مي‌دانیم كه شناساندن الگوهای خودی، دو ويژگي دارد:

الف) موجب می‌شود كه جامعه افغانستان به الگوهای بيگانه، رغبت نشان ندهند و در معرض تهاجم فرهنگي بيگانه قرار نگيرند.

ب) وجود الگو، هدف را قابل دسترس‌تر می‌کند. پس شناسايي الگو در فرهنگ خودی، اهميت بسیار فراوانی دارد. بنابراين، شايسته است تا متولیان دینی و رسانه‌های افغانستان در شناسايي الگوهای اسلامي برای گروه‌های مختلف اجتماعی تلاش کنند و در راه بسترسازی برای فرهنگ پوبای اسلامی بکوشند.

2 ـ از جمله مواردي كه بايد درباره ازدواج جوانان افغانستانی توجه شود، ويژگي‌های معنوی و اخلاقی همسر است كه علاوه بر تأثير داشتن مستقيم در زندگي مشترك، در پرورش و رشد فرزندان نيز اهميت دارد. بر اين اساس، ماجرای خواستگاری حضرت اميرمؤمنان(ع) از ام البنين عليهاالسلام و تأكيد بر ويژگي‌های نیکوی همسر می‌تواند درس‌آموز باشد.

3 ـ بعد از درگذشت همسر اول، آمدن همسر دوم در خانه معمولاً با درگيری‌ها، بگو مگوها و تبعيض‌هایی ميان همسر دوم و فرزندان همسر اول همراه است. اين در حالي است كه آمدن حضرت ام البنين عليهاالسلام در خانه امام علي(ع) نه تنها اختلافي ايجاد نكرد، بلكه بر مهرباني در خانه و همدلي افراد خانواده افزود. فداکاری و مهربانی ام البنين عليهاالسلام، فرزنداني در خور و شايسته اميرمؤمنان علي(ع) ترببت كرد. بنابراين، بايد اين خانواده را به عنوان الگوی خانواده‌ها در جامعه اسلامی افغانستان معرفي كرد.

 

یادی از فداکاری مادران شهید افغانستان

درکلام آخر باید به این نتیجه رسید که زنان و دختران افغانستانی و شیعه علوی باید در تمام ابعاد شخصیتی این بانوی بزرگوار تحقیق وپژوهش کنند وتک‌تک دانسته‌های خود را عملی کنند، واز بزرگان خود کسب تجربه نمایند، همانند این بزرگواران باکرامت و استوار، نامی از خود به جای گذارند. و زندگی بانوان ایثارگر را سرلوحه زندگی خود قرار دهند تا بتوانند به کمال برسند. از همان فصاحت، بلاغت و… تا ولایت‌مداری و فرزندپروری در راه شهادت و صبرو فداکاری برمصیبت‌ها و داغ‌های وارده از سوی دشمنان.

‌همانند برخی از مادران و زنان افغانستانی که بدون هیچ چشم‌داشتی، فرزندان و همسران خویش را ولایت پذیر پرورش دادند و به آنان فرصت انتخاب داده که خود راه سعادت را بیابند. سخاوتمندانه آنان را در راه شهادت بخشیدند. مادران صبور افغانستانی که از زمان چشم گشودنشان جز جنگ، ظلم وستم هیچ ندیدند و ازهمان سالیان پیش، از جنگ بی‌رحمانه سرخ‌پوشان شوروی و تا سیاه‌پوشان داعش فرزندان خود را سپر بلای جان دیگر شیعیان کردند و ایثارگرانه روزگار خویش را گذراندند.

منابع:
– منتهی الآمال،ج۱،ص۴۶۵
– علی آقاجانی، زندگی‌نامه ام البنین، مادر فضیلت‌ها
– مزینانی،۱۳۹۰،ص۳۰۴
– ابن شهر آشوب؛ المناقب
– ابوالفرج اصفهاني؛ مقاتل الطالبيين، تحقيق: سيداحمد صقر، قم، شريف رضي،1372 ه . ق
– امين، سيدمحسن؛ لواعج الاشجان في مقتل الحسين(ع)، تحقيق سيدحسن امين
– تستري (شوشتري)؛ محمدتقي؛ قاموس الرجال، قم، مؤسسه انتشارات اسلامي، 1415 ه . ق
– يعقوبي، احمد بن ابي يعقوب؛ تاريخ يعقوبي

اخبار مرتبط