شفقنا افغانستان – حدود یک ماه قبل، گروهی از محققان برجستهی سازمان ملل در افغانستان آمده بودند. ماموریت این محققان این بود تا بررسی کنند که چه چیزی در افغانستان با خطر جدی مواجه است.
به گزارش خبرگزاری شفقنا افغانستان، این محققان وقتی در میدان هوایی بینالمللی حامد کرزی از طیاره پیاده شدند، طبق معمول، آنها را با موترهای زرهی از میدان هوایی به محل اقامتشان انتقال دادند. دو تانک هم برای تامین امنیت آنها از پس و پیش موترهایشان در حرکت بودند. این محققان در مسیر راه، با عالمی از دیوارهای کانکریتی و سیمهای خاردار که ساختمانهای شهر را قبضه کرده بودند، مواجه شدند. هنوز به محل اقامتشان نرسیده، به این نتیجه رسیدند که جان انسان در این کشور بدرقم در معرض خطر قرار دارد. همینکه در اتاقهای از قبل ریزرفشدهی شان رسیدند، یک فورم را خانهپری کردند: هر انسانی در افغانستان در خطر است.
شام همان روز درحالیکه داشتند قهوه مینوشیدند، در تلویزیون دیدند که عدهای در یک تالار کلان بدو بدو و بزن بزن دارند. از گارسون هتل پرسیدند که اینجا کجاست؟ دیسکوست؟ وقتی فهمیدند که پارلمان افغانستان است، یک فورم دیگر را هم خانهپری کردند: قصهی قانون و نظارت بر عملکردهای حکومت هم مفت است.
فردایش یک دل و صد دل از هتل بیرون شدند. یک کمی که از هتل فاصله گرفتند، با عجله پس به هوتل برگشتند. باز در تلویزیون دیدند که مناری وسط سیل قرار دارد. پرسیده-پرسیده یافتند که منار جام در ولایت غور است. میخواستند دستهجمعی دست بهکار شوند؛ به غور بروند و مسیر سیلاب را تغییر بدهند، اما اجازه نیافتند. باز کمی تحقیق کرده و فهمیدند که آبدات تاریخی مربوط وزارتی به نام اطلاعات و فرهنگ میشود. بدون اینکه وقت را ضایع کنند، جلسهای با هیأت رهبری وزارت اطلاعات و فرهنگ ترتیب دادند.
وقتی این تیم تحقیقی سازمان ملل به وزارت اطلاعات و فرهنگ رسید، چاشت شده بود. همینکه داخل وزارت اطلاعات و فرهنگ شدند، مستقیما به سالن غذاخوری رهنمایی شدند. بهبه! چه دسترخوانی! مرغ بریانشده، قابلی پلو، کباب تکه و سینه، دوپیازه، فرنی، چندقلم میوه، پیسی و کوکاکولا، آب، دوغ، چای، همه روی میز چیده شده بودند. هرچند این محققان نمیخواستند لب به غذا بزنند، اما با اصرار وزیر که هی میگفت «نان نخورده جنگ نمیشود»، دور میز نشستند و خوردند.
وقتی غذا صرف شد، همه به اتاق دیگری رهنمایی شدند. اتاقی که ظاهرا فقط یک تختخواب کم داشت. لحظهای نگذشت که اتاق پر شد از مقامات وزارت اطلاعات و فرهنگ. بعد از معرفی که حدود نیمساعت طول کشید، جلسه آغاز شد. یکی از این محققان که ظاهرا از کشور سنگاپور بود، از مجلس پرسید که منار جام در خطر است، وزارت اطلاعات و فرهنگ آیا اقدامی برای نجات این منار انجام داده یا روی دست دارد؟ وزیر با لبخند پاسخ داد که نه. هیچ اقدامی نکردهایم. برای این کار بودجه نداریم. پرسونل به غور روان نمیتوانیم. راهها و محل ناامن است. هرلحظه امکان حملهی طالبان وجود دارد. نمیتوانیم خطر کنیم و پرسونل خود را به کشتن بدهیم. محقق دیگری گفت که از نیروهای خارجی و داخلی بخواهید امنیت تان را تامین کند. باز وزیر صاحب پاسخ داد که درخواست دادهایم. پروسساش یک ماه وقت کار دارد. سفارت امریکا و شورای امنیت باید تأیید کند، بعد یک هفتهی دیگر وقت نیاز دارد که نیروهای امنیتی به محل برسند. یک هفته دیگر هم ما باید منتظر پرواز هیلیکوپتر به غور باشیم. کلا یکیدو ماه وقت کار دارد تا به محل برسیم.
درست در همین لحظه سکرتر وزیر داخل آمد و ورقی را پیش روی وزیر گذاشت. وزیر چشم به ورق دوخت و فورا رو به طرف یکی از معینانش کرده گفت که محفل ختم قرآن کریم را باید فردا برگزار کنیم. تو برو و آمادگی بگیر. فردا کل کارمندان باید حاضر باشند. هرکسی نیامد، سه روز کسر معاش کنید. سرمحقق تیم تحقیقی سازمان ملل که به زبان فارسی تسلط داشت، یک فورم دیگر را نیز خانهپری کرد: آبدات تاریخی در سرتاسر افغانستان باخطر مواجهاند. معدهای مقامات وزارت اطلاعات و فرهنگ، بودجه و معاش کارمندان هم که بهصورت جدی باخطر روبهرو اند. اوه شیت!!!
محققان سازمان ملل مایوس به کابل سرینا برگشتند. چند روزی گذشت و کسی نمیدانست این محققان چه کار میکنند. بعد از یک هفته درخواستشان به ریاستجمهوری رسید. معلوم شد که خواهان ملاقات با رییسجمهور غنی شدهاند. رییسجمهور غنی وقتی فهمید که این تیم تحقیقی روی چه موضوعی میخواهند ملاقات کنند، ملاقات آنها را نپذیرفت. آبرویش را در خطر میدید. وقتی دوباره به محققان سازمان ملل خبر دادند که رییسجمهور متاسفانه تا دو ماه دیگر وقت خالی ندارد و نمیتواند شما را ببیند، سرمحقق این تیم یک فورم دیگر را نیز خانهپری کرد: آبروی رییسجمهور فعلا در خطر نیست.
این تیم خیلی زود افغانستان را ترک کردند و برگشتند به مقر سازمان ملل. آنجا گزارش دادند که در افغانستان همهچیز در خطر است. در همین رابطه میخواستیم رییسجمهور شان را ببینیم، اما آقای غنی آبرویش را در خطر دید و ما را نپذیرفت. فعلا فقط آبروی رییسجمهورشان در خطر نیست.