شفقناافغانستان- در پارهای از کشورهای جهان، امنیت جانی برای همه به ویژه برای زنان و کودکان در پایینترین سطح ممکن است و خشونت، کشتار و عدم حس مصونیت در بالاترین حد ممکن قرار دارد. مردم در این کشورها در پی بهانهای برای درگیر شدن با یکدیگر اند تا بتوانند انرژی منفیشان را تخلیه کنند.
ارگان معتبر Verisk Maplecroft که سطح خطر و ریسک را در دنیا بررسی میکند، فهرستی از کشورها را منتشر کرده که خشنترین مردم را در خود دارند، که در بین این کشورها، نام افغانستان نیز جا گرفته و بالاترین میزان خشونت در جهان را دارد.
جدای از تأثیر تداوم جنگ در افغانستان، روانشناسان میگویند که یکی از دلایل اصلی خشن شدن مردم افغانستان و تمایل آنها به درگیری فیزیکی، مربوط به وضعیت تربیتی آنها که با خشونت پرورش مییابند است.
چرا خشن خشونت؟
روانشناسان به شیوه تربیت کودکان در افغنستان اشاره کرده و تنبیه را از اصلیترین دلایل تربیت خشن عنوان میکنند. به باور محققان، یکی از اصلیترین دلایل خشن بودن افراد، تنبیه کردن آنها در دوران کودکیشان است.
محققان تأکید میکنند که تنبیه کودک باعث خشونت در او میشود و کودک را در بزرگسالی، خشن بار میآورد.
خانه و مکتب مکان برای پرورش خشونت
محققان میگویند که بسیاری از خانوادهها در تمام کشورها و به ویژه در افغانستان، تنبیه بدنی را یکی از روشهای تربیت کودکان میپندارند و این تنبیه از محیط خانه فراتر رفته و حتی به نهادهای آموزش نیز رسیده است.
محققان همچنان به سخن معروف «بچه را با نوازش نازدانه نکنید» اشاره میکنند که خانوادهها در مورد تربیت فرزند به کار میبرند. آنها همچنان تأکید میکنند که خشونت در افغانستان تنها مربوط به اوضاع بد اقتصادی، ناامنی و خشونت در خانواده خلاصه نمیشود، بلکه دامنهی آن گسترده است و در مراکز آموزشی برای آموزش بهتر، خشونت و تنبیه بدنی، اصلی انکارناپذیر و معمول است.
یکی از این روانشناسان میگوید: «تنبیه بدنی و توهین لفظی اطفال از قرنها بدینسو در درون خانواده و مدارس افغانستان معمول است. اثرات این شیوه تربیتی ناسالم را میتوان در رونقگیری خشونتگرایی و عدم تفاهم در سطوح مختلف اجتماعی و سیاسی مشاهده کرد».
در واقع، وقتی کودکی افغان به مکتب فرستاده میشود، والدین به آموزگاران کودک تصریح میکنند، در صورتی که در جریان آموختن سستی کرد، او را لتوکوب کند و نگذارد که نازدانه باشد. آنها به قول معروف متوصل میشوند و میگویند که «گوشتش از تو و استخوانش از من…»، این کلام عمق وجود خشونت را نشان میدهد.»
ابزار تنبیه
یک مطالعه جدید، بحث در مورد اینکه آیا بچهها باید تنبیه شوند یا نه را دوباره مورد بررسی قرار میدهد. در اینجا چند نظریه از کارشناسان و والدین در مورد این موضوع وجود دارد.
مریدیت لیبرمن، یکی از افرادی که خود در کودکی تجربه تنبیه را دارد، میگوید، به خوبی تنبیههای بدنی که در دوران کودکی تجربه میکرده را به یاد دارد.
لیبرمن گفته است: «والدین من یک رویکرد سرسختانه مذهبی را برای تربیت بچهها اتخاذ کرده بودند. به یاد دارم که همیشه این مثَل را میشنیدم که »کسی که چوب را کنار میگذارد، بچه را نازدانه میکند«. تنبیه بدنی شکلی ثابت از تربیت در خانه ما بود، که بیشتر استفاده میشد. من و خواهر و برادرم قبل از مجازات برای شنیدن نصیحت آماده میشدیم. تنبیه بدنی با ابزارهای مختلف را تجربه میکردیم. قاشقهای چوبی و راکت پینگ پنگ نیز جزو ابزارهای تنبیه بدنی بودند. زمانی بود که ما حتی مجبور بودیم خودمان شاخه درخت را برای تنبیه قطع کنیم. تا همین امروز، صدای کمربندی که با آن ما را لتوکوب میکردند، مرا به وحشت میاندازد.»
فراتر از تنبیه
محققاق میگویند که تنبیه فزیکی فراتر از خشونت فیزیکی است که معمولاً به ترس منتهی میشود که این ترس مانع تکرار رفتار کودک میگردد. آنها میترسند، اما هرگز دلیل اصلی و بد بودن عمل را درک نمیکنند؛ به این دلیل که حالت مقاومت را به خود میگیرند و از انجام هرگونه رفتار چالشبرانگیزی که باعث ایجاد ترس شود، اجتناب میکنند، اما خشونت در آنها پرورش مییابد، به دلیلی که معتقد میشوند خشونت راهی برای اعمال و به دست آوردن قدرت است.
محققاق اضافه میکنند: «حتی اگر بعد از تنبیه بدنی حرف بزنید، به عنوان یک بزرگسال، خشونت فیزیکی را به عنوان وسیلهای برای خاتمه کارشان و برای تغییر رفتار آنها مدلسازی میکنید و کودک می آموزد که برای برآوردهسازی خواستش، در بزرگسالی به لتوکوب و خشونت متوصل شود.»
این محققان میگویند، افرادی که در کودکی با خشونت و لتوکوب بزرگ میشوند، هرگز نمیتوانند آن را فراموش کنند؛ به همین دلیل آنها نمیتوانند روابط سالم و متعادل ایجاد کنند؛ از اینرو آنها از نظر عاطفی و جسمی در وضعیت ناسزاواری قرار میگیرند و در معرض ابتلا به امراض گوناگون میباشند.
قربانیان
برای مریدیت لیبرمن که خود حالا محقق و از افراد مخالف تنبیه کودکان است، تنبیه هرگز گزینه تربیتی نبود. او میگوید: «وقتی که تنبیه میشدم، احساس میکردم مرا دوست ندارند یا از من حمایت نمیشود. احساس شرمساری و کماهمیت بودن و این خیلی سخت و سنگین بود».
او اضافه میکند که به دلیلی هم آسیبپذیری، تنبیه و اجبار فیزیکی در واژگان فرزندپروری جا ندارد و آن تربیت منفی است که به آنها آسیب میرساند.
اثرات تنبیه
در طی سالها، تنبیه بدنی موضوع تحقیقات بسیار زیادی بوده است. محققان گفتهاند که این تاکتیک تربیتی میتواند بیماری روحی را افزایش دهد، کودکان را در مراحل بعدی زندگی تهاجمیتر کند و حتی در مغز کودک نیز سبب کاهش ماده خاکستری شود.
این در حالی است که بر اساس معلومات ارایه شده از سوی وزارت صحت افغانستان، بالاتر از ۶۶ درصد مردم افغانستان از اختلالات روانی رنج میبرند.
با این حال، سال گذشته، مرکز تحقیقی پیک نیز میزان خشونتها را در مکاتب به بررسی گرفت و اعلام کرد که ۲۰ درصد دانشآموزان افغان به دلیل خشونتها و تنبیه، زخمی میشوند، ۱۴ درصد مبتلا به بیماریهای روانی و ۱۶ درصد مکاتب را ترک میکنند.
محققان تأکید میکنند که پدر و مادر باید بچههای خود را برای کنترل عاطفی، بهتر آموزش دهند. این آموزش تنها با مدلسازی کنترل عاطفی در والدین برای کودک میسر میشود، نه اینکه بدون توجه به منشأ مشکل، کودک را تنبیه کنند.
دکتر مایکل یوگمن، متخصص اطفال نیز با این نظر موافق است و میگوید که اگر میخواهید تن سالم داشته باشید، باید خشونت را از خانه و مکاتب ریشهکن کنید.
انتهای پیام
www.af.shafaqna.com