شفقناافغانستان- آرامش زلمی خلیلزاد و در کل آمریکایی ها، آرامش قبل از طوفان است. هرزمانیکه از جنایات و بمباردمان ها و حملات و تحریک مخالفان و جلسات پر سر و صدا و تجهیز و جابجایی علنی نیروهای غیر مسوول و مخالفان مسلح حتی از دیگر کشورها به افغانستان خبری نیست، بدانید که آمریکایی ها درگیر برنامه بزرگتری برای مشغول کردن اذهان عامه دارند تا باز در پناه آن غارت بزرگتری را به انجام برسانند.
در این میان مزاحمت هایی هم صورت می گیرد که از قبل برنامه ریزی نشده است، مانند حضور یکباره علیپورها و شجاعی ها که تا اندازه ای در راستای منافع آمریکا از نظر مشغولیت اذهان است اما در وسط طرح ها و برنامه های آمریکایی ها مزاحمت محسوب می شود.
هرچند ممکن است اینهم از قبل برنامه ریزی شده باشد تا شکاف بیشتری در میان هزاره پدید آید. اینگونه که تعدادی از طالبان را برای حمله بالای هزاره ها تحریک می کنند و این باعث می شود که قوم هزاره و کسانیکه سر پرشوری دارند خود را بنمایانند که در این قسمت یا باید کشته شوند و یا تحت فرمان سازمان جاسوسی سیا در آیند.
در هر حال، وسط برنامه های خلیلزاد بازهم مزاحمت به حساب می آید. زیرا هزاره ها بقدر کافی دچار تشتت و پراکندگی شدند و شاید لزومی نداشته باشد که بیشتر از این متفرق شوند!
جالبتر از همه این است که حکومت در اینطور مواقع سکوت می کند. هرچند هنوز کسانی در حکومت هستند که دل شان برای مردم و کشور شان می سوزد، اما از ترس آمریکایی ها جرات ابراز وجود ندارند و فرصت چوکی و مقام به دست آمده را بر عذاب وجدان ترجیح می دهند و سکوت اختیار می کنند.
تکلیف نوکران آمریکایی در حکومت هم اینگونه مواقع معلوم است که باید سکوت کنند و الا به زباله دان تاریخ فرستاده خواهند شد و باید هم سکوت کنند زیرا آنها برای گرفتن تابعیت آمریکایی قسم یاد کرده اند و خود را بیشتر از افغانستان ملزم به اطاعت اوامر آمریکایی ها می دانند.
بیاید برگردیم به خلیلزاد!
این روزها زلمی خلیلزاد در حال رایزنی با سران طالبان است تا بتواند هرچه بیشتر نقش آنها را در افغانستان کمرنگ کند.
در یک مقطع زمانی آمریکا لازم می دانست تا تعدادی از طالبان را بسوی روسیه و ایران سوق دهد تا هم بدینسوسیله از نیات عملی این دو کشور در افغانستان بیشتر اطلاع پیدا کند و هم روسیه و ایران را به حمایت و پشتیبانی از طالبان متهم کند و در این رابطه سند نیز ارایه بدارد.
این طرح آمریکایی ها که تئوری خلیلزاد بود، جنبه عملی پیدا کرد ولی اینک زمان آن فرا رسیده است تا این گروه که به چند دسته متفرق تقسیم شده اند را به داعش پیوند بزند و برخی از سران شان را نیز به حکومت وصل کند. اینگونه دست بعضی کشورها نیز از حضور و فعالیت های نظامی در افغانستان کوتاه می شود و مخالفان زخم خورده از روسیه و ایران (داعش) خود را به مرزهای این دو کشور می رسانند و آمریکا به هدف منطقه ای خود که همانا پس از افغانستان، غارت کشورهای آسیای میانه است می رسد.