- خبرگزاری شیعیان افغانستان | Afghanistan – Shia News Agency - https://af.shafaqna.com -

استاد خلیلی از نمای خیلی نزدیک؛ سفر رییس شورای عالی صلح به مشهد+گزارش تصویری

شفقنا افغانستان/اختصاصی- محمدکریم خلیلی، رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان و رییس شورای عالی صلح افغانستان در راس یک هیات بلندپایه به دعوت وزیر خارجه ایران به تهران سفر کرد.

به گزارش خبرگزاری شفقنا افغانستان، استاد خلیلی و هیات همراهش پس از دید و بازدید با رهبر جمهوری اسلامی، وزیر خارجه و چند مقام دولتی ایرانی به دیدار مردم در تهران، قم و مشهد پرداخت.

کریم خلیلی یکی از چهره های بانفوذ شیعه و هزاره افغانستان است که بعد از شهادت رهبر شهید مزاری(ره) دبیرکل حزب وحدت بعنوان دبیرکل معرفی شد.

وی در دوران دولت حامد کرزی بعنوان معاون رییس جمهور ایفای وظیفه کرد و در معرفی سرور دانش(معاون فعلی رییس جمهور) و حمایت از او در انتخابات نقش به سزایی داشت.

کارنامه استاد خلیلی بعنوان یکی از رهبران جامعه شیعه و هزاره با اما و اگرها و فراز و فرودهای زیادی مواجه است، اما هدف این نوشتار بررسی کارنامه ایشان نیست، بلکه نگاهی واقع بینانه و نقدی جانانه بر وضعیت موجود است.

پرده اول، حضور باشکوه مردم

مردم شیعه و هزاره به کرات نشان داده اند که متمدن ترین، صلح دوست ترین و با فرهنگ ترین مردمان افغانستان هستند. ۹۰ درصد کسانی که برای دیدار با استاد خلیلی به مسجد جامع رضوی آمده بودند، مردمان عادی و کسانی بودند که به نفع یا ضرر هیچ جریان سیاسی فعالیت نمی کنند.

مردم آمدند تا نشان دهند هنوز پای آرمانهای رهبر شهید مزاری ایستاده اند و هر جا نامی و نشانی از رهبران باشد، مردانه و رندانه ایستاد هستند و حاضرند پای این آرمان بایستند. در واقع حضور مردم نشانه خوبی برای پویایی و شور و شوق انقلابی به جای مانده از سه نسل قبل است. مردم مشهد، تهران و قم در دیدارهای جداگانه با استاد خلیلی دیدار کردند، حرفهایشان را بی تعارف در میان گذاشتند و درد دل کردند.

در جامعه ما و مخصوصا در فضای سیاسی داخلی، سخن گفتن از هر رهبری حاشیه هایی دارد، اگر وارد بحث درباره موضوع جنجالی رهبری شویم، همیشه کسانی هستند که تو را به حاشیه ببرند و به هزار جرم نکرده متهمت کنند. اما واقعیت این است که در بستر جامعه و در میان توده مردم سخنی از حزب گرایی(آنگونه که در میان خواص وجود دارد) وجود ندارد و مردم صادقانه و مخلصانه حاضرند در هر شرایطی حضور داشته باشند و پای حرفهای رهبرشان بنشینند.

حضور باشکوه مردم در رویداد دیدار با استاد کریم خلیلی برگ برنده ای برای توده مردم است، این مردم نیاز به تکیه گاه و امین و رهبر دارند و بدور از هر حب و بغضی می توان گفت تعیین کننده ترین عامل در هر مساله ای حضور مردم است و میزان در تمامی اعصار رای و حضور مردم است.

از سوی دیگر نباید کتمان کرد که من و هم نسلان من اطلاعات کمی از تاریخ معاصر داریم، بعنوان مثال یک دانشجوی مهاجر افغانستانی می تواند ساعتها درباره انقلاب اسلامی ایران با شما سخن بگوید و مسایل را تحلیل کند اما وقتی درباره تاریخ معاصر افغانستان از او سوالی بپرسید در اکثر موارد نمی تواند پاسخ شفافی به شما بدهد، دلیل این مساله هم کمکاری اهالی سیاست و متولیان امور است. این نقد به نسل اولیها وارد است که درباره مسایل مربوط به تاریخ معاصر آنطور که شایسته است سخن نگفته اند و شفافیت نداشته اند. ازینرو باید بدانیم که امروز وظیفه اصلی ما روشن کردن پستوهای تاریک تاریخ معاصر است تا جوانان پرسشگر و جستجوگر به پاسخهای مطلوب خودشان برسند.

ناگفته نماند که حضور جوانان در عرصه و توانایی هایی که دارند، چراغی است که نباید گذاشت خاموش شود و از این تنور داغ باید بهترین استفاده به نفع مردم و جامعه هزاره صورت گیرد.

پرده دوم، همدیگر را دوست بداریم، حتی اگر مخالف همیم!

عشق، حرف رمز کسانی است که هدفشان متعالی است و برای خدمت به خلق از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند، ما مردم خوبی هستیم، میزان تحصیل کردگان و رتبه های تک رقمی کنکور ما نسبت به سایر مردم بیشتر است، در عرصه های مختلف فرهنگی، هنری و علمی یک سر و گردن بالاتریم و در مجموع کارنامه خوبی به دست داریم، اما یادمان نرود ملاکهای منطقی به هیچ وجه نمی تواند ما را به رشد برساند. ما برای ملت شدن و یکپارچه شدن بیش از آنکه به دکترا و انجینیر نیاز داشته باشیم، به عشق و همبستگی و وحدت نیاز داریم، ازینرو باید آرمانهای شهدایی که با خونشان برای مردم عزت و افتخار آفریدند را زنده نگه داریم و در راستای احیای هویت قدم برداریم.

حضور استاد خلیلی در مشهد و شور و شوقی که در میان فعالان فرهنگی و اجتماعی دیده شد، بخوبی بیانگر این موضوع است که جامعه ما پتانسیل وحدت را دارد و می تواند بخوبی از عهده رسالت تاریخی خود برآید، فقط لازم است که ما تعصبات بیهوده خود را کنار بگذاریم و پشت دیوار تعصب گیر نمانیم! همین!

پرده سوم، شنیدن درد دلهای مردم کافی نیست، کاری باید کرد

از ساعت ۷ صبح تلفنها به صدا در آمد، عده ای از کادر اجرایی ستاد مردمی برای استقبال استاد خلیلی و هیات همراه به فرودگاه آمدند و بعد از ساعتی انتظار در هوای سرد پاییزی، استقبال گرمی از استاد خلیلی بعمل آوردند.

برخلاف عرف معمول، استاد خلیلی صبحانه را با مردم خورد و بعد از صبحانه نمایندگانی از مردم با ایشان سخن گفتند و درد دل کردند.

محمدحسین خاوری نماینده هیاتهای مذهبی، آقای رحیمی(مسئول بخش فرهنگی کنسولگری افغانستان در مشهد)، حجت الاسلام هاشمی ترکمنی، حجت الاسلام اعتمادی نماینده طلاب مشهد، علیداد احمدی نماینده دانشجویان، استاد محمدحسین جعفری نماینده معلولین، استاد رضا حیدری شاه بیدک نماینده جامعه هنری، استاد سیدابوطالب مظفری نماینده فرهنگیان و مهندس حکیمی نماینده تاجرین کسانی بودند که هر کدام نقطه نظرات و پیشنهادات و انتقادات خود را به سمع استاد خلیلی رساندند.

در این میان سخنان استاد مظفری تلخ و شیرین بود، از طرفی می بینیم که کسی در قامت مظفری که آینه تمام نمای رنج تاریخی و هجرت و هجران مردم ماست، رو در روی یک رهبر سخن می گوید و لب به انتقاد از وضعیت موجود می گشاید و از طرف دیگر حضور او در این مجلس نشاندهنده اهمیت موضوع است. کمتر کسی در جامعه مهاجر است که منکر شخصیت بی بدیل استاد مظفری باشد و حضور او در محفل و انتقادهای سازنده اش به استاد خلیلی خبر از اهمیت این دیدار می دهد.

استاد خلیلی پای درد دلهای مردم نشست و بیش از آنکه سخن بگوید، گوش کرد، همین گوش کردن به درد دلها می تواند باعث التیام دردها باشد اما برای عبور این مردم از گردنه های سرد هویت و پستوهای تاریک تعصب شنیدن به تنهایی کافی نیست، باید کاری کرد!

پرده چهارم، مراسم منظم و مشق کار گروهی

همه چیز مطابق برنامه پیش رفت، انتظامات و تشریفات ستاد مردمی بخوبی توانست از پس تعهدات خود بیرون آید، به ندرت مراسمی در ایران برگزار می شود که مشکل صوت کشیدن لاسپیکر محفل را بهم نریزد یا بی نظمی و گرمی یا سردی هوا باعث بی حوصلگی مردم نشود، اما در مراسم ظهر جمعه دیدار مردم با رهبر حزب وحدت بخوبی دیدیم که نظم و انضباط خاصی بر محفل حکمفرما بود.

بسیاری از کسانی که دست اندر کار برگزاری مراسم بودند، ناشناخته اند و در هیچ جایی از آنها نام برده نمی شود، آنها سختکوش، پرتلاش و متعهدانه وظابف خود را انجام دادند، این عده بدنه اجرایی ستاد بودند که مدیریت آنها بعهده آقای حبیبی بود و جا دارد یک خسته نباشید به تمام اعضای ستاد و مخصوصا تیم انتظامات و تشریفات بگوییم که اینقدر خوب آرامش و امنیت جلسه را تامین کردند.

اجرای برنامه هم که بنا به رای گیری ستاد بعهده بنده(سیدجمال الدین سجادی) گذاشته شده بود، متفاوت از آنچه تا کنون رواج داشته انجام شد و تلاش من هم این بود که مردم از رسم و رواج معمول که خشک و بی روح است خارج شده و به متن فراخوانده شوند.

قرائت زیبا و دلنشین قرآن توسط قاری جوان بین المللی آقای فصیحی و شعرخوانی حماسی حجت الاسلام جوادی و همچنین مقاله جاندار حجت الاسلام دکتر صفدری از بخشهای جذاب و خاص این برنامه بود و می توان گفت تنها خدشه ای که به برنامه وارد است، عدم حضور بانوان پشت تریبون بود!

ذکر نام و یاد شهیدان و رهبران گذشته : استاد واعظی شهرستانی، استاد عرفانی، استاد سیدعباس حکیمی و شهیدین سجادی و همچنین یادآوری و ذکر فاتحه برای درگذشت استاد بصیراحمد دولت آبادی باعث شد تا فضای معنوی و خاصی در جلسه حاکم شود و بخش عمده سخنان استاد خلیلی هم به گفته خودشان متاثر از همین یادآوریها بود.(متن کامل سخنرانی استاد خلیلی بزودی در خبرگزاری شفقنا منتشر می شود)

پرده آخر، دیدار خصوصی، چند پرسش و چند پاسخ

بعد از اتمام سخنرانی و جمع شدن محفل، استاد خلیلی و هیات همراه به هتل محل اقامت رفتند تا خستگی سفر را به در کنند، اما به دلیل کم بودن وقت عده زیادی از دانشجویان، علما، هنرمندان و فرهنگیان با هدف دیدار خصوصی به هتل آمدند و بعد از نماز با استاد خلیلی دیدار کردند.

نکته قابل توجه حضور استاد خلیلی در کنار مردم با وجود خستگی راه و سفر بود و با اینکه از ۵ صبح بیدار و در حال سفر و دید و بازدید بود و اصلا به هتل مراجعه نکرده بود، باز هم وقت را غنیمت شمرده و تعدادی را به حضور پذیرفت.

با اینکه خستگی در چشمان استاد خلیلی قابل دیدن بود اما صبورانه به حرفها گوش می داد و برخی مطالب را یادداشت می کرد. آقای منوری بعنوان رییس ستاد استقبال لحظاتی به معرفی افراد و تلاشهای اعضای ستاد گذراند و بعد چند نفری بعنوان نماینده دقایقی را سخن گفتند و در نهایت استاد خلیلی سخنانی را ایراد کرد و بعد در انتها به نوبت با تک تک مهمانان یا بهتر بگوییم، میزبانانش عکس یادگاری گرفت.

محتوای سخنان استاد خلیلی متفاوت بود، آنچه در جلسه صبح، ظهر و شب گفته شد، یادآوری این نکته بود که رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان بیش از گذشته علاقمند به تعامل سازنده با بدنه ملت و فعالان عرصه فرهنگ و علم و هنر است و این نکته را می توان به فال نیک گرفت.

فکر کردن به این موضوع که زندگی خصوصی یک رهبر همانقدر که می تواند اغواگر باشد، چه سختیهایی را در پی دارد، قدری قوه انتقادی من را فرو می کاهد. حتی تصور اینکه یک روزی بخواهی از صبح تاشب به حرفهای منتقدانت گوش کنی و بعد بخواهی مصلحت اندیشی کنی سخت و دشوار است، آنهم در فضایی مثل افغانستان که سراسر تنش و درگیری است.

استاد خلیلی از نمای نزدیک نه به ماندلا شبیه بود، نه به چه گوارا می ماند، نه مارتین لوترکینگ بود و نه چنگیرخان مغول، نه میرزا کوچک خان جنگلی بود و نه امیرکبیر… استاد خلیلی، خلیلی بود! همین!

عکسها : مصطفی رجایی، مرجان حسینزاده، متین حیدری شاه بیدک، سجاد عرفانی
گزارش : سیدجمال الدین سجادی