شفقنا افغانستان – در یک زندگی متفاوت ما او را جوان ۲۵ ساله ای می بینیم که فارغ صنف دوازده است، پدر چهار فرزند و علاقمند گرفتن عکس با دستهی سلفی صورتی رنگش: ضابط خان.
به گزارش خبرگزاری شفقنا افغانستان؛ در زندگی دیگری او اما قوماندان زرقاوی بود؛ کهنهسرباز طالبان در شرق افغانستان با ۱۰ سال تجربهی نبرد در جنگی که نمیتوانست از آن رهایی یابد. او برای خلاصی از این جنگ و در جستجوی کار تا یونان رفت، اما دوباره بازگشت.
زندگی آقای خان با اسلحه و مرگ وی در ماه آگوست سال گذشته پس از انفجار یک بستهی مرموز، نشان میدهد که چگونه منازعهی افغانستان در حالی که ایالات متحده تلاش میکند با مذاکره از این جنگ طولانی خارج شود، پیچیده شده است.
در ۱۸ سال گذشته جنبش ایدئولوژیک طالبان با رقابتهای محلی، دشمنیهای دیرینه و بازار سیاه پر رونق درهم آمیخته و ممکن است شاهد بازشدن شکافی میان برخی از جنگجویان جوانش مانند آقای خان و رهبری متعصب و خشک طالبان باشد.
نشانههای این شکاف در جریان آتشبس نادر سال گذشته که در آن برخی از جنگجویان طالبان آشکارا محدودیتهای تعیینشده توسط رهبران خود را زیر پا کردند، پدیدار شد. از آن زمان رهبری این گروه شورشی در برابر تمام درخواستهای مذاکرهکنندگان امریکایی و رهبران افغان برای یک آتشبس دیگر مقاومت کرده است. رهبران ارشد این گروه به طور خصوصی میگویند که آتشبس جدید پیامدهای فاجعهآمیزی در آخربازی بر یگانه اهرم فشار آنها یعنی پیشرفت در میدان جنگ، خواهد داشت.
اعضای خانوادهی آقای خان معتقدند که این شکاف منجر به قتل او شد.
عارف خان ۷۰ ساله پدر آقای خان میگوید: «پسرم توسط طالبان کشته شد، کسی غیر از طالبان نبود. آنها او را کشتند زیرا او کار با آنها را بس کرده بود.»
قوماندان زرقاوی دستکم دو بار تلاش کرده بود که به شورش خود پایان دهد، تا دوباره ضابط خان شود.
او که در میان چهار برادر، بزرگترین شان بود، در سال ۲۰۰۸ هنگامی که در صنف هشت مکتب درس میخواند، سلاح برداشت و با طالبان یکجا شد. ارتش امریکا پایگاه کوچکی در همان اطراف داشت؛ هر بار که سربازان امریکایی پایگاه را ترک میکردند، جنگجویانی چون آقای خان تلاش میکردند تا آنها را کمین بزنند.
با اینحال در جریان روز آقای خان به ندرت کلاسهای درس در مکتب محلیاش را که توسط دولت اداره و توسط دونرهای بینالمللی تمویل میشد، از دست میداد.
شاگردان همسن و سالش عمدتا از وجود این شورشی در میان شان ناآگاه بودند تا اینکه در صنف دهم یا یازدهم آقای خان فرمانده واحدی از جنگجویان طالبان شد و نام مستعار قوماندان زرقاوی را به خود گرفت. این کار به گفته سید جلال، ترسی در میان همصنفیهای وی ایجاد نکرد.
سید جلال یکی از همصنفیهای آقای خان میگوید: «مکتب یک مکتب دولتی بود اما منطقه از طالبان. هرکس در خانه و خانواده خود یک طالب داشت.»