شفقنا افغانستان- با شکست بن بست دراز مدت مذاکرات صلح در قطر، شورای عالی مصالحه نیز فعال شد. همچنین آمریکا و جامعه جهانی خواهان برقراری صلح با طالبان هستند. این قراین نشان می دهد که عزم و ارادهی جدی برای صلح شکل گرفته است. با این حال، این نگرانی هنوز مطرح است که در فردای پس از صلح با طالبان، امنیت و آرامش افغانستان چه وضعیتی خواهد داشت. دولت افغانستان برای مدیریت بهتر صلح از شناخت نقاط ضعف و قوت خود ناگزیر است. در واقع، می توان گفت، یک صلح خوب به چگونه مدیریت کردن و نقش آفرینی دولت افغانستان در گفتگوهای صلح بستگی دارد.
در این رابطه، «دکتر علی جوادی» استاد دانشگاه بامیان و تحلیلگر مسائل سیاسی افغانستانی در گفت و گوی ویژه با خبرگزاری شفقناافغانستان اظهار داشت: صلح با طالبان امنیت و آرامش افغانستان را در پی نخواهد داشت. با توجه به نقش همسایگان در جنگ و صلح افغانستان، دولت باید به دنبال تقویت روابط دوستانه و موافقت همسایگان خود باشد. دولت افغانستان در متحد سازی نیروهای سیاسی غیر طالب ناکام بوده و تداوم این وضعیت به سود طالبان تمام خواهد شد.
نشانه های اراده سیاسی در پروسه صلح
دکتر علی جوادی همچنین خاطر نشان ساخت که آزادی 5 هزار زندانی طالب، شکست بن بست 80 روزه ی مذاکرات صلح در قطر و فعال شدن شورای عالی مصالحه از نشانه های روشن اراده جدی داخلی و بین المللی در گفتگوهای صلح است. اگر اراده سیاسی بین المللی به خصوص آمریکا نبود، دولت افغانستان زندانیان طالبان را آزاد نمی کرد. اکنون که اراده های سیاسی در موضوع صلح جدی شده، مذاکرات صلح ثمربخش خواهد بود.
متحدسازی گروه های سیاسی، شرط موفقیت شورای عالی مصالحه
به باور جوادی، فعال شدن شورای عالی مصالحه، میتواند قدرت رایزنی و در عین حال، وجاهت و میزان مشروعیت جبههی مقابل طالب را در پیشبرد پروسهی صلح افزایش بدهد. اگر شورای مذکور، در ایجاد نوعی وفاق و اجماع در میان گروههای سیاسی غیر طالب، موفق عمل کند،امید به کامیابی پروسهی صلح افزایش خواهد یافت.
ناکامی دولت در متحدسازی نیروهای سیاسی غیرطالب
این استاد دانشگاه افزود که دولت در ایجاد وفاق، همدلی و همراهی در میان نیروهای سیاسی غیر طالب، ناتوان بوده است. هنوز روایتهای یکسانی از جنگ و صلح وجود ندارد و به تبع آن، موضعگیریها و اقدامات جریانهای سیاسی غیر طالب، از انسجام لازم برخوردار نیست.
دولت موقت؛ طرح گروه های ناراضی از تقسیم قدرت
جوادی همچنین اظهار داشت که طرح دولت موقت، نخستین بار پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مطرح شد و بسیاری گمان می کردند که طرح این سناریو، مانع برگزاری انتخابات خواهد شد. اکنون هم جانب دولت و متحدین آن، با چنین راهکاری مخالف هستند و به آسانی به این طرح تن نخواهند داد. در جانب مقابل، گروههای سیاسی ای که از نحوهی تقسیم قدرت، ناراضی هستند، به دولت موقت به چشم فرصتی دوباره می نگرند و این گزینه را مطرح می کنند. در جانب نیروهای منطقهای و خارجی نیز باید گفت که پاکستان و بسیاری از کشورهای عربی، احتمالا نسبت به چنین گزینهای خوشبین بوده و از آن حمایت خواهند کرد. دولت افغانستان تلاش دارد تا به شیوه های مختلف دیپلماتیک و اقدامات عملی پیشگیرانه، طرح حکومت موقت را خنثی کند. اینکه دولت افغانستان تا چه اندازه در این مسیر موفق خواهد بود، هنوز نمیتوان در این باره قضاوت قطعی داشت.
آشفتگی وضعیت؛ طرح کانال موازی گفتگو با طالبان
به باور وی، وضعیت به گونهای است که سخن از ایجاد کانالهای موازی برای گفتگو با طالب از سوی جریانهای سیاسی گفته میشود. چنین وضعیتی به یقین در نهایت به سود طالب و به زیان جبههی جمهوریت تمام می شود.
آمریکا دیگر از دموکراسی افغانی حمایت نمی کند
این تحلیلگر سیاسی در بخش دیگر از صحبت های خود گفت: «هرچند که دموکراتها شتابزدگی ترامپ را در پروسه صلح ندارند؛ در عین حال، طولانی بودن این جنگ و هزینههای سنگین آن، رویکرد نهایی دموکراتها را به سمت حمایت از گفتگوهای صلح متمایل خواهد ساخت. در مورد آمریکا قراین بسیاری وجود دارد که دولت ترامپ تعهد خاصی نسبت به حفظ ساختار سیاسی موجود نمی دیده است. باید گفت که اکنون نیز اراده و علاقه ای به حمایت دوامدار و کامل از دموکراسی نوپای افغانی، دیگر در دولتمردان آمریکا وجود ندارد.»
نقش همسایگان و کشورهای منطقه در جنگ و صلح افغانستان
این نویسنده همچنین معتقد است که معمای صلح و امنیت در افغانستان، همزمان دارای ابعاد داخلی و منطقه ای است. به لحاظ منطقهای، نقش کشورهایی همچون پاکستان، هند، روسیه، ایران و کشورهای عربی در منازعهی قدرت در افغانستان، نقشی اساسی و کلیدی بوده است. در طول 40 سال منازعاتی که در این کشور جریان داشته، همواره پای کشورهای همسایه، کم یا زیاد، در میان بوده است. هم اینک، پاکستان به عنوان بزرگترین حامی طالبان، همچنان به حمایت از این گروه در سطوح مختلف ادامه میدهد.
پاکستان از آغاز، در روشن نگه داشتن آتش جنگ، سهم عمدهای داشته است. حمایتهای این کشور از طالبان همچنان ادامه دارد. پیروزی طالبان و حاکمیت آنها بر افغانستان، موضوعی است که پاکستان همچنان به عنوان پاداش سرمایه گزاری های بلند مدت و حمایتهای خود از مجاهدین و طالبان به آن می نگرد.
دولت ایران، گرچه در گذشته مشکلات زیادی با طالبان داشته است؛ در عین حال، این کشور از سوی گروههایی در داخل دولت افغانستان، متهم به حمایت از طالبان شده، تا آن اندازه که به موازات شورای کویته، سخن از شورای مشهد نیز به میان آمده است. مضاف بر این، ایران گاهی به حمایت از شبه نظامیان شیعه در داخل افغانستان نیز متهم شده است. منتقدین نقش ایران معتقدند که این کشور به دنبال ایدئولوژیک کردن منازعهی قدرت از رهگذر اختلافات مذهبی است. ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای از سهم خویش در پروسه صلح راضی نیست؛ چرا که اکنون مذاکرات و پروسه صلح افغانستان در غیبت ایران دنبال میشود.
بنا بر این، همکاری و همسویی همسایگان در مسئله صلح افغانستان بسیار ضروری و مؤثر است. دولت افغانستان تلاش کند تا رضایت و موافقت همسایگان را در مسئله صلح به دست آورد.
نگرانی چین و روسیه از صلح تحت مدیریت آمریکا
استاد دانشگاه بامیان گفت که روسیه و چین نیز از این که پروسهی صلح تحت مدیریت آمریکا به سرانجام برسد، خوشبین نیستند و بارها تلاش کردهاند تا میزان سهم گیری خود را در پروسهی صلح افغانستان افزایش بدهند.
دولت هند تا کنون از جملهی حامیان اصلی دولت افغانستان در مبارزه با طالبان بوده است. از این رو، بازگشت مجدد طالبان یکی از نگرانیهای دولت هند است. با این وجود، طالبان در این مدت تلاش کردهاند تا پیامهایی به این دولت ارسال کنند که علاوه بر کاهش این نگرانی ها، حمایت هند از پروسهای که در نهایت موجب بازگشت طالبان به ساختار قدرت میشود، نیز جلب گردد.
صلح با طالبان، امنیت و آرامش نخواهد آورد
وی ضمن تأکید کرد که حتا در صورت توافق صلح با طالبان، امنیت و آرامش به افغانستان برنخواهد گشت، گفت: در حال حاضر، طبق برخی برآوردها به جز طالبان، حدود 25 گروه تروریستی در افغانستان فعالیت دارند. از سوی دیگر، همهی گروههای طالبان نظر یکسانی دربارهی گفتگوهای صلح ندارند؛ گروههایی از طالبان وجود دارند که با گفتگوهای صلح مخالفند و در صورتی که مذاکرات به صلح بینجامد،احتمال عدم تمکین این گروهها از صلح احتمالی آینده، بسیار زیاد است. صلح پایدار، حاصل تغییر نگرش نسبت به جنگ است. طالبان باید به این بصیرت برسند که «بحران» راه حل نظامی ندارد؛ در حالی که به نظر میرسد طالبان به چنین برداشتی نرسیدهاند. بنا بر این، توسل آنها به گفتگوهای صلح، تاکتیکی بیش نیست. افزون بر تمام اینها برای بخش مهمی از طالبان، امروز جنگ ابعاد اقتصادی نیز پیدا کرده است. پایان یافتن جنگ برای آنها به معنای از دست دادن منابعی است که از طریق جنگ فراهم شده است.
تغییر نظام و ساختار سیاسی، وجه المصالحه توافق احتمالی با طالبان
جوادی بیان کرد که طالبان تنها با حضور و سهم گرفتن در بدنهی قدرت راضی به ترک میدانهای جنگ نخواهند شد. سهم دادن به طالبان از مسائلی بوده که دولت افغانستان همواره آمادگی خود را برای آن اعلام کرده است. همچنین خروج نیروهای بین المللی نیز کمکی به پایان جنگ نمیکند. در حال حاضر، طالبان با نیروهای خارجی نمیجنگند، بلکه با نیروهای دولت افغانستان مشغول جنگ هستند. به نظر میرسد که دولت افغانستان برای رسیدن به توافق با طالبان بایستی بهای سنگینی را بپردازد. تغییر ساختار و نظام سیاسی افغانستان و دست برداشتن از بسیاری از ارزشهای دوران پس از طالبان میتواند از جملهی مواردی باشد که امکان توافق با طالبان را فراهم میسازد.
تأثیرات منفی توافق با طالبان بر حقوق بشر و آزادی ها
به باور این نویسنده، همین اکنون، جریانهایی در داخل دولت افغانستان بیش از پیش، خواهان تطبیق قرائتی رادیکال از اسلام و شریعت شدهاند. در شهرهایی همچون هرات، گشتهای ارشاد از سوی وزارت حج و اوقاف فعال شدهاند و تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر، به ادارات، موسسات، شرکتها، رسانهها سرکشی میکنند و سخن از آن است که در صورت مقاومت در مقابل توصیههای مامورین این گشتها، از قوهی اجبار و حمایت پلیس استفاده صورت بگیرد.
گفتمان حاکم بر اندیشهی آنها و آنچه که از ادبیات سیاسی آنها هویداست، هیچ نسبت معناداری با دموکراسی و آزادی بیان ندارد.
تشدید اختلافات قومی و مذهبی پس از صلح با طالبان
جوادی در پایان گفت، ترکیب ناهمگون قومی و مذهبی از جمله عواملی است که باعث دوام و استمرار منازعه در این کشور شده است. شکافهای موجود میان اقوام و مذاهب، همواره فعال بوده و مبنای جبههبندیها در داخل این کشور قرار گرفته است.افغانستان کشور اکثریت و اقلیت نیست، بلکه کشور اقلیتها است. وجود «موازنهی قدرت نسبی»، میان اقوام و گروههای مختلف مذهبی در این کشور، غلبه و پیروزی مطلق یک گروه قومی را بر دیگر اقوام ناممکن ساخته است.
با بازگشت و حضور طالبان در قدرت، اختلافات قومی و مذهبی تشدید خوهد شد؛ چرا که این گروه علی رغم آنکه وجههی ایدئولوژیک دارند، دارای صبغهی قومی نیز هستند و بیگمان سیطرهی آنها بر حاکمیت، نقش مثبتی در روابط اقوام نخواهد داشت.
بنا بر این، کلید حل معمای صلح واقعی افغانستان، تصحیح بینش ها و نگرش های قومی، درک واقعیت ها و همپذیری اقوام و مذاهب است. تا زمانی که هر یک از اقوام، دچار بزرگ پنداری کاذب باشد، منازعه همچنان در این کشور ادامه خواهد یافت.