شفقناافغانستان – عبدالعلیم برهانی در یادداشتی تحت عنوان «پاکستان و گشودن باب تعامل با هزارهها» ضمن اشاره به سفر اخیر عمران خان به کویته پس از کشتار شیعیان معدنکار هزاره و همچنین دیدار با استاد خلیلی، چنین می نگارد:
۱. در میان همسایههای افغانستان، پاکستان کشوری است که افغانستان را عقبهی استراتژیک خود تلقی و قلمرو گستردهی از مصالح و منافع را در این کشور برای خود تعریف کرده است. اما مقامهای پاکستان، بدون توجه به واقعیتهای اجتماعی و سیاسی افغانستان، تاکنون تمامی سیاستهای خود را در حمایت و تقویت سلطهی سیاسی یکقوم تنظیم کردهاند. برای تحقق منافع این کشور در افغانستان از تمامی ابزارهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و مذهبی بهره بردهاند.
۲. مقامهای پاکستان، همانگونه که در دو سوی مرز، با قومی به نام “پشتون” مواجه بودهاند، با قومی به نام “هزاره” نیز مواجه بودهاند. هزارههای پاکستان بخشی از شهروندان این کشوراند، برای دفاع از استقلال و امنیت پاکستان خون دادهاند، اما تاکنون حکومت پاکستان کمترین توجهی نسبت به سرنوشت آنها و سیاستی در حمایت و حفاظت از جان و مال هزارهها نداشتهاند. برای اولینبار است که در یکهفته مقامهای عالیرتبهی پاکستان، همزمان باهزارههای افغانستان و پاکستان به صورت مستقیم مواجه شدهاند. تحصن خانوادههای شهدای کویته پای مقامهای پاکستان و شخص عمرانخان، نخستوزیر این کشور را به میان هزارهها کشانید. همزمان، سفر رسمی استاد خلیلی، رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان و هیئت همراه ایشان به دعوت رسمی آن کشور صورت گرفت و با استقبال گسترده مقامهای عالیرتبهی پاکستان مواجه شد.
۳. شاید برای اولینبار است که مقامهای پاکستان، خارج از چارچوب حکومت افغانستان، از یک جریان سیاسی هزارگی، به صورت رسمی و در سطح قابل قبولی دعوت میکنند، هزارهها را نسبت به مسایل سیاسی و تحولات جاری افغانستان طرف مذاکره و مشورت قرار میدهند. البته پاکستانیها هیچگاه در سیاستهایشان نسبت به افغانستان صداقت نداشتهاند، طبیعی است که در جریان گفتوگوها نیز طرفهای مذاکره همیشه دنبال تامین منافع و تحقق خواستههایشان هستند، هر کدام میکوشند بر روند تحولات کنونی افغانستان تاثیرگذار باشند، اما نفس گشوده شدن باب تعامل دولت پاکستان با هزارهها، یک گام مهم و مثبت تلقی میشود. دعوت پاکستان از حزب وحدت اسلامی، به معنای پذیرش هزارهها از سوی این کشور به عنوان یک واقعیت در تحولات سیاسی افغانستان و حزب وحدت اسلامی به عنوان یک جریان تاثیرگذار در معادلات سیاسی این کشور است. امیدواریم پاکستانیها به این درک و نتیجه رسیده باشند که افغانستان مانند پاکستان، سرزمین اقوام گوناگون و مذاهب مختلف است، برای ختم بحرانهای دوامدار و تحقق صلح و ثبات پایدار، راه حلی، جز توجه بهمنافع عمومی و خواست جمعی تمامی اقوام و ساکنان افغانستان وجود ندارد. حمایتهای یکجانبه از یکقوم و حلقات خاص، معنای جز دوام بحران و تشدید خصومت در دو سوی مرز نخواهد داشت.