شفقنا افغانستان- سقوط حکومت جمهوری و رویکارآمدن طالبان که با تأکید بر تبار پشتون و نادیدهگرفتن اقوام دیگر انجام شد بیانگر شکست و ناکامی جمهوری بیست ساله و حامیان بین المللیاش در پروژه ملتسازی در جامعه افغانستان است. اکنون پرسش است که چرا این پروژه به شکست رسید.
خبرگزاری شفقنا افغانستان در میزگردی تخصصی با حضور «غفران بدخشانی»، «عبدالمنان شیوای شرق»، «غلامسخی احسانی»، «معصومه صابری»، «مرتضی شاهترابی»، «رضا عطایی» و «مژگان نظری» دربارهی چرایی این شکست گفت و گو کردند.
«مژگان نظری»، فعال حوزه آموزشی کودکان و نوجوانان، بر اهمیت آموزش کودکان و نوجوانان برای ملتسازی تأکید کرد و افزود: کودکان در جامعه افغانستان هیچگاه جایگاهی نداشتهاند و شاید بیتوجهترین، بیاهمیتترین و بیموردترین مسئله از نگاه دولتها همین بوده باشد. او از بیتوجهی به آموزش کودکان و نوجوانان در مناطق پشتون گلایه کرد و گفت: شاید اگر نگاه ما به آموزش قوم پشتون کمی دقیقتر، مطالعهشدهتر و دوراندیشانهتر بود جوانی که امروز اسلحه به دست گرفته به جای اسلحه قلم دستش بود.
پرداختن به مسائل کودکان شاید برایشان ریشخند بود
او تصریح کرد: کودکان در جامعه افغانستان، بهویژه در پروژه ملتسازی هیچگاه جایگاه نداشتند. شاید بیتوجهترین، بیاهمیتترین و بیموردترین مسئلهای که حتی بخواهند به آن بپردازند حوزه کودک بوده است؛ یعنی حتی شاید برایشان ریشخند باشد.
وی افزود: ما کمتر کسی را در کابینه حکومت و بین جامعه نخبگان افغانستان میبینیم که به صورت حرفهای، آکادمیک و به صورت کاملا حرفهای وارد کار کودک شده باشد. حتی یک انستیتویی برای کودکان افغانستان نداریم. جایی که به صورت علمی و نگاه آکادمیک به حق کودکان افغانستان پرداخته باشد نداریم.
ملتسازی بدون توجه به کودکان نمیشود
نظری با انتقاد از کارنامه دو دهه جمهوری در افغانستان، ملتسازی در این دوره را زیر سوال بود و گفت: کدام ملت؟ ملتی که کودکی ندارد چه ملتی خواهد شد؟ کودکی پایه و اساس شکلگیری شخصیتی است! همین روزهای افغانستان بعد از سقوط را نگاه کنید: دردناکترین و شاید مضحکترین تصاویری که از طالبان در رسانهها دیدیم جوانانی از طالبان بودند که سن آنها بین 20 – 21- 18 سال بودند. کسانی که دو دهه قبل کودک یا در سن نوجوانی بودند. چه اتفاقی میافتد که اینها بعد از دو دهه با این همه خشونت وارد جامعه میشوند و
تصاویری که میبینید سوار اسباببازیها در میدان شهربازیها شما هستند. اگر واقعا بخواهیم در مورد آنها مطالعه شود برمیگردد به بیس آن و شکلگیری شخصیت اینها که همان کودکی است.
ملتسازی بدون آموزش ممکن نمیشود
این فعال حوزه کودکان آموزش در سن کودکی را ضروری شمرد و گفت: چگونه انتظار داریم جامعهای که در آن کودک آموزش نمیبیند و از ابتداییترین و پایهترین حقوق انسانی خود یعنی آموزش محروم میشود، ملت تشکیل دهد؟ ملتسازی و تشکیل حکومت، دولتسازیهای آینده هم بدون آموزش کودکان میسر نخواهد بود. وقتی از پایه نخواهیم ملتی را بسازیم که در آینده بخواهند یک جامعهای به دور از هرگونه خشونت، نژادپرستی، قومپرستی داشته باشند، نمیشود. ملتسازی زمانبر است و پایه از آموزش شروع میشود. زمانی که آموزش نباشد نمیتوانیم بنشینیم و بگوییم ملتی خواهیم داشت. من معتقدم که ما به سمت ملیشدن هم نرفتیم. ما حتی به سمت ملی شدن در دستهبندیای که خانم دکتر صابری گفتند نرفتیم، چون ملتی وجود ندارد.
جوانان طالب امروز کودکان دیروزند
نظری تأکید کرد که آموزش کودکان همیشه در افغانستان نادیده گرفته شده است. سالها و سالها و حتی در دو دهه ما فرصت داشتیم. حتی اگر بخواهیم بگوییم به دور از همه نگاههایی که حکومت دست چه کسی بوده ما دو دهه فرصت داشتیم.
او ادامه داد: اقوام تاجیک برای آموزش کودکان خودشان چه کردند؟ اقوام هزاره برای آموزش کودکان خودشان چه کردند؟ اقوام پشتون چه کردند؟ درست است ما رشدی داشتیم. اگر دقت کنید در اقوام هزاره و تاجیک رشد تحصیلاتی و آکادمیک حتی سوادآموزی در بین زنان بیشتر بود؛ اما ما برای آموزش کودکان و قوم پشتون چه کردیم؟ طالبانی که امروز روی کار آمدند همان کودکان چند دهه پیش هستند. ما فقط دو دهه اخیر را میبینیم، دو دههای که در عرض یک روز و کمتر از یک هفته کل افغانستان سقوط میکند. اینکه ما برای آموزش همین کودکان 20 سال قبل، جوانان در حال حاضر که آن روزها کودک بودند چه کردیم؟ همیشه نادیده گرفته شده است.
او افزود: همیشه از خودم این سوال را میکنم که اگر نگاه ما به آموزش قوم پشتون کمی دقیقتر، مطالعه شدهتر و دوراندیشانهتر بود شاید امروز آن جوانی که اسلحه به دست گرفته بود به جای تفنگ قلم دستش بود. ما کوتاهی کردیم. این کوتاهی نه تنها از طرف خانوادهها – نه اینکه ما بیاییم خانوادههای پشتونها را بکوبیم – بلکه از طرف ما هم بوده است.