- خبرگزاری شیعیان افغانستان | Afghanistan – Shia News Agency - https://af.shafaqna.com -

جهان اسلام برای جهش علمی نیازمند بهره گیری از مکتب نخبه پروری امام صادق (ع) است

شفقنا افغانستان-علمای اسلام به جای طرح مباحث تفرقه انگیز در کنار یکدیگر به صورت مسالمت آمیز تدریس و تحصیل کنند و فضای پرسش و پاسخ امام صادقی (ع) را در کلاس‌هایشان ایجاد کنند بدون شک بسیاری از مشکلات جهان اسلام بر طرف خواهد شد که در میان شاگردان آنها نخبگانی تربیت خواهند شد که پاسخگوی مسائل جدید دنیای اسلام باشند.

202 [1]

آیت‌الله مرتضی مقتدایی دبیر شورای عالی حوزه علمیه قم و عضو مجلس خبرگان رهبری ایران در گفت وگو با خبرنگار شفقنا به تبیین اولین دانشگاه جهان اسلام و مکتب نخبه پروری امام صادق (ع) پرداخت و اظهار کرد: جنگ و نزاعی که در زمان امام صادق (ع) برای کسب قدرت بین بنی امیه و بنی عباس و تثبیت حکومت بنی عباس در جریان بود باعث شده بود که امام باقر (ع) و امام صادق (ع) فضای بیشتری برای ارائه علوم اسلامی پیدا کنند. در واقع مشغول بودن حکومت‌های دوران امام باقر (ع) و امام صادق (ع) به خودشان باعث شده بود که آن‌ها از ائمه معصومین غافل شوند و این دو امام بزرگوار توانستند به خوبی از این فرصت به دست آمده استفاده کنند و بزرگ‌ترین دانشگاه جهان اسلام را به شکل فراگیر در آن زمان تأسیس کنند.

وی ادامه داد: در واقع پايه‌های دين اسلام در زمان امام صادق (ع) كه بيش از يك قرن از زمان ظهور آن توسط پيامبر اكرم (ص) گذشته بود، با برپا كردن این دانشگاه و نهضت علمی نخبه‌گرا به خوبی تثبيت و محكم شد. امام جعفر صادق (ع) در زمان امامت خويش شاگردان بسياری را برای تبليغ و تبيين اسلام اصيل پرورش دادند که هر كدام از آن‌ها نقش مهمی در بر طرف كردن شبهات و فعاليت‌های غير اصيل اسلامی داشتند؛ شاگردان حضرت در حوزه‌های مختلف علمی از جمله فقه، حدیث، فلسفه و … تربيت شدند كه همگی از سرآمدان عصر خود به شمار می‌رفتند. شاگردان امام صادق (ع) را چهار هزار نفر عنوان كرده‌اند كه اسامی 3200 نفر از اين افراد در روايات و متون، موجود است؛ البته اين شاگردان در مدت 34 سال خدمت حضرت شرف‌ياب می‌شدند و يا سؤالات خود را مطرح می‌كردند و اين گونه نبوده است كه در يك مجلس گرد آمده و پای درس حضرت بنشينند. سيره تربيتی امام صادق (ع) نشان می‌دهد گر چه شاگردان ايشان بعضاً در تمام درس‌ها شركت می‌كردند؛ اما تربيت برخی از شاگردان نخبه آن حضرت به صورت تخصصی بوده و اعزام آن‌ها و همچنين پاسخگويی به سؤالات و شركت در مناظرات هم تخصصی بوده است.

دبیر شورای عالی حوزه علمیه بیان کرد: بدون تردید یکی از موفقیت‌های بزرگ امام صادق (ع) را باید شاگردپروری بسيار خوب ایشان دانست که از همه آن‌ها مهم‌تر تربیت شاگردان نخبه ای بود که هر کدام در یک یا چند علم متخصص و برجسته بودند. در واقع گروه شاگردان امام، از افراد متعددی تشكيل می‌شدند كه از آن جمله می‌توان به نخبگانی از جمله محمدبن مسلم، هشام بن سالم، هشام بن حكم، زراه بن اعين و… اشاره كرد كه در بالاترين رتبه علمی بودند. آن‌ها عموماً شاگردان نخبه و خاص حضرت بودند که حضرت علاوه بر درس‌های عمومی جلسات خصوصی و جداگانه ای نیز با این شاگردان داشتند. در واقع اين افراد نخبه كسانی بودند كه استعداد خود را در درس‌های عمومی نشان داده بودند و امام (ع) برای آن‌ها درس خصوصی داشتند و سعی می‌كردند به تمام شاگردان نخبه خود اصول كلی را آموزش دهند تا آن‌ها توانايی مناظره با رقبای علمی خود را دارا شوند.

وی افزود: از میان شاگردان امام صادق (ع) با توجه به اینکه آن زمان تازه ترجمه برخی متون فلسفی از دیگر زبان‌ها آغاز شده بود برخی از شاگردان حضرت وارد ترجمه علوم فلسفی شدند كه از جمله اين افراد می‌توان به نوبختی‌ها كه در اين رابطه از امام اجازه گرفته بودند، اشاره كرد. از جمله شاگردانی كه در مباحث فلسفی و كلامی، ورود اعجاب انگيزی داشت می‌توان به هشام بن حكم اشاره كرد كه در اين عرصه، از نوابغ عصر خود بود؛ در اين زمان علوم و تمدن‌های ديگر در حال ترجمه به عربی بودند و امام (ع) شبهاتی را كه از اين ترجمه‌ها وارد جامعه می‌شد را پاسخ می‌دادند؛ مثلاً معتزله و عقل گريانی كه در روش خود، افراط می‌كردند، از سوی امام مورد نهی قرار گرفتند و امام سعی می‌كردند با براهين عقلی و نقلی، روش فقهی و نظری اصيل اسلامی را به آنان آموزش دهند و از رواج افراطی‌گری در عرصه‎های مختلف، جلوگيری كنند.

مناظره؛ روشی مهم در تدریس امام صادق (ع)

آیت‌الله مقتدایی با اشاره به شیوه‌های خاصی که امام در تدریس از آن بهره می‌بردند عنوان کرد: یکی از مسائلی که امام صادق (ع) در تدریس خود به آن توجه داشتند و سعی می‌کردند این مساله را رعایت کنند این بود که در کلاس فقط خودشان حرف نزنند بلکه فضای بازی را در کلاس درس خود ایجاد کنند تا شاگردان بتوانند در این فضا وارد بحث و گفت و گو شوند. ایشان اين فضا را به گونه‌ای ایجاد کرده بودند كه هشام جوان در كنار زراره پير و باتجربه به راحتی سؤال خود را در مجلس درس از ايشان می‌پرسيد كه اين روش روشی فوق العاده مهم در تدريس است و در زمان امام صادق (ع) در اوج خود قرار داشت. يكی ديگر از شيوه‌های علمی درس امام صادق (ع) روش احتجاج و مناظره بوده است، مناظره روشی است كه در آن بايد به گونه‌ای ديدگاه علمی را بيان كرد كه طرف مقابل مناظره قانع و يا ساكت شود؛ امام (ع) علاوه بر تدريس اين شيوه خود سرآمد اين شيوه بودند. ایشان همچنین در روند نخبه پروری محفوظات علمی شاگردان خاص و نخبه خود را كامل بررسی می‌كردند و در جلسات خصوصی با وارد كردن اشكالات جديد و تكميل پاسخ‌های آن‌ها سطح علمی شاگردان خويش را عمق می‌بخشيدند.

وی اضافه کرد: نخبه پروری امام صادق (ع) در تاریخ شواهد بسیاری دارد چرا که امام در بسیاری از موارد به شاگردانشان دستور می‌دادند تا پاسخ برخی شبهه افکنان را بدهند یا در مسجد بنشینند و پاسخ سؤالات فقهی و کلامی مردم را بدهند. مثلاً هشام بن سالم مى‌گويد: روزى با گروهى از ياران امام صادق (ع) در محضر آن حضرت نشسته بوديم. مردى شامى بر حضرت وارد شد و گفت: شنيده‌ام شما به تمام سؤالات و مشكلات مردم پاسخ مى‌گوييد، آمده‌ام با شما بحث و مناظره كنم! امام فرمود: در چه موضوعى؟ شامى گفت: درباره كيفیّت قرائت قرآن، امام رو به حمران كرده فرمود: حمران! جواب اين شخص با توست. مرد شامى گفت: من مى‌خواهم با شما بحث كنم، نه با حمران! امام فرمود: اگر حمران را محكوم كردى، مرا محكوم كرده‌اى! مرد شامى ناگزير با حمران وارد بحث شد، هر چه شامى پرسيد، پاسخ قاطع و مستدلى از حمران شنيد، به طورى كه سرانجام از ادامه بحث فرو ماند، آن گاه مرد شامى گفت: مى‌خواهم درباره لغت و ادبيات عرب با شما بحث كنم. امام رو به ابان بن تغلب كرد و فرمود: با او مناظره كن. ابان نيز راه هرگونه گريز را به روى او بست و وى را محكوم ساخت. مرد شامى گفت: مى‌خواهم درباره فقه با شما مناظره كنم! امام به زراره فرمود: با او مناظره كن. زراره هم با او به بحث پرداخت و به سرعت او را به بن بست كشاند! شامى گفت: مى‌خواهم درباره كلام با شما مناظره كنم! امام به مؤمن الطاق دستور داد با او به مناظره بپردازد. طولى نكشيد كه شامى از مؤمن الطاق نيز شكست خورد! به همين ترتيب وقتى كه شامى درخواست مناظره درباره استطاعت بر انجام خير و شر، توحيد و امامت نمود، امام به ترتيب به حمزه طيار، هشام بن سالم و هشام بن حكم دستور داد با وى به مناظره بپردازند و هر سه با دلائل قاطع و منطق كوبنده، شامى را محكوم ساختند.

 حکومت بنی عباس برای مقابله با مکتب امام صادق (ع) به فقیه تراشی روی آورد

این عضو خبرگان با اشاره به حضور روسا و صاحب نظران مکاتب مختلف در درس امام صادق (ع) عنوان کرد: شايد برای عده‌ای اين سؤال پيش بيايد كه چرا وقتی مالك بن انس و ابوحنيفه را در زمره شاگردان حضرت نام می‌بريم، اين افراد، خودشان دست به ايجاد فرقه‎های فقهی زدند، در اين زمينه دلايل تاريخی داريم كه در اين تحولات مذهبی و فقهی، دست حكومت در كار بوده و حكومت بنی عباس از ترس احاطه معنوی و علمی مكتب امام صادق (ع)، در مقابل امام صادق (ع) دست به فقيه تراشی می‌زد؛ وقتی منصور ديد كه زمانی كه به حضرت، مجال و اجازه داده شد، ايشان، به عنوان عالم‌ترين مرجع فكری و فقهی جامعه مطرح شده است و رغبت و ميل عمومی به ايشان ايجاد شده است، سعی كرد تا دست به دامان برخی از فقها در آن زمان شود و به شكل مستقيم و يا بعضاً غير مستقيم آنان را در مقابل مكتب فقهی امام صادق (ع) قرار دهد؛ مالك و ابوحنيفه در ابتدا مخالف دستگاه خلافت وی بودند و با محمد نفس زكيه كه عليه منصور بود قيام كرده بودند، ولی وقتی منصور متوجه شد كه قصه نفوذ كلام و انديشه حضرت، عميق‌تر از چيزی است كه تصور می‌كرد، اين دو مذهب مالكی و حنفی را به عنوان مذهب رسمی و مذاهب فقهی ديگر را غير رسمی، معرفی كرد.

وی ادامه داد: بر این اساس همانطور که فضای باز سیاسی ایجاد شده در زمان امام صادق (ع) به واسطه شرایط خاص حاکمان آن دوران باعث گسترش علوم اهل بیت (ع) توسط امام (ع) شده بود همچنین باعث گسترش جریان‌های مختلف اعتقادی شده بود به طوری که یکی از چالش‌های امام صادق (ع) فعاليت گسترده اصحاب رأی و مكاتب عقل گرای محض بود كه امام نيز با نصايح و مناظرات علمی با اين گروه‌ها به شكل علمی به مقابله پرداختند و با بيان اصول اصلی در فهم علوم، نقايص خطرناك اين مكاتب را يادآوری می‌كردند. چالش دیگری که شاید به واسطه همین فضای باز سیاسی ایجاد شده بود ظهور غلات در خصوص اهل بیت بود.؛ اين افراد با غلو درباره‌شان و جايگاه اهل بيت (ع)، جريان خطرناكی ايجاد كرده بودند كه با خط اصلی امامت، فاصله بسيار داشت و همين انحراف، باعث شد تا امام صادق (ع) همچون پدربزرگوارشان و ائمه ديگر، به شدت با اين جريان به مبارزه بپردازند.

این مدرس عالی دروس حوزوی بیان کرد: حضرت امام صادق (ع) در حوزه كتابت و جمع‌آوری حديث نيز به شكل فعالانه عمل می‌كردند و توسط شاگردانشان با كتابت و نشر احاديث اهل بيت (ع) كه به نوعی سيره اهل بيت (ع) را ارائه می‌كرد، اقدام می‌كردند؛ نوشته‌هايی از اين زمان وجود دارد كه با املای حضرت امام صادق (ع) و كتابت شاگردان خاص، اصول محوری و بنيادين اعتقادی اسلام اصيل، بيان شده است كه از آن جمله می‌توان به رساله التوحيد به كتابت مفضل بن عمر، اشاره كرد كه در اين جا يك دوره كامل اعتقادات اماميه در حوزه توحيد بيان شده است؛ مرحوم مجلسی، كتاب التوحيد را در بحارالانوار، آورده است.

وی اضافه کرد: از ديگر رسالاتی كه از حضرت گزارش شده است می‌توان به كتاب جعفری‌ات اشاره كرد؛ رسالات ديگری از جمله اهليجه و اهوازيه نيز در خصوص مباحث فقهی و سؤالات عقيدتی از روايات حضرت، در آن دوران، نشر داده شده است؛ شاگردان حضرت، مباحث بيان شده از حضرت در جلسات مختلف را كتابت می‌كردند كه جمع اين موارد، به چهارصد اصل تدوين شده رسيد كه به اصول اربع مائه شهرت يافت كه دارای مباحث تفسيری، فقهی، كلامی و… است؛ اصول اربع مائه كه گنجينه‌ای گرانبها در حوزه‌های مختلف اعتقادی اماميه بود، بعدها به مرجع كتابت كتب اربعه يعنی كتب گران سنگ الكافی، من‌لايحضره‌الفقيه، تهذيب‌الاحكام و الاستبصار تبديل شد؛ تفاوت اين كتاب‌ها با آن اصول، در دسته‌بندی و طبقه‌بندی كردن مباحث بود؛ زيرا شاگردان، هر آنچه از حضرت می‌شنيدند را كتابت می‌كردند و مباحث آنان دسته‌بندی خاصی نداشت.

آیت‌الله مقتدایی در پایان با اشاره به اینکه مکتب نخبه پروری و شاگرد پروری امام صادق (ع) به عنوان یک نمونه موفق باید در دنیای اسلام اجرا شود گفت: متاسفانه یکی از مهم‌ترین دلایل عقب افتادگی جهان اسلام بعد از آن دوران پر فروغ علمی عدم توجه به مساله شاگرد پروری و نخبه پروری به روش امام صادق (ع) است. اگر چه از آن دوران سال‌ها می‌گذرد اما به نظر می‌رسد روش‌هایی که امام صادق (ع) در اولین دانشگاه جهان اسلام استفاده کردند راه روشن و واضحی برای حرکت جهان اسلام به سمت پیشرفت و تعالی است. بر این اساس اگر این روش در جهان اسلام مورد استفاده قرار بگیرد و علمای اسلام به جای طرح مباحث تفرقه انگیز در کنار یکدیگر به صورت مسالمت آمیز تدریس و تحصیل کنند و فضای پرسش و پاسخ امام صادقی (ع) را در کلاس‌هایشان ایجاد کنند بدون شک بسیاری از مشکلات جهان اسلام بر طرف خواهد شد که در میان شاگردان آنها نخبگانی تربیت خواهند شد که پاسخگوی مسائل جدید دنیای اسلام باشند.

انتهای پیام