- خبرگزاری شیعیان افغانستان | Afghanistan – Shia News Agency - https://af.shafaqna.com -

واکاوی ذهن مفتی اعظم عربستان نسبت به فاجعه منا

شفقنا افغانستان-شیخ عبدالعزیز بن عبدالله آل شیخ مفتی اعظم عربستان حادثه المناک منا را خارج از کنترل انسان خوانده و مدعی شده است که «قضا و قدر اجتناب ناپذیر است».

ffffff [1]

مفتی اعظم به صراحت مدعی شده است که کوتاهی از سوی نیروهای عربستان صورت نگرفته است. بدیهی است که این سخن جبنه سیاسی دارد و هدف از آن کاهش فشارهای سیاسی و مقابله با فشار افکار عمومی است که این روزها بر دولت سعودی وارد شده است. قطع نظر از سیاسی بودن، چنین توجیهاتی، استناد خطاهای انسانی به اراده خداوند و تقدیر و عوامل بیرون از اداره انسان، از جهت سنخ شناسی فکری و روان شناسی معرفت برای من اهمیت دارد. سخن فوق از خصلت طلسم انگاری و جبرانگاری تفکر حاکم بر ذهن مفتی اعظم و پیروان وی حکایت دارد. در این نظام فکری، معمولا سعی میشود، در وقوع حوادث و رویدادها، نقش نیروهای مرموز و نامرئی و اسطوره ی، برجسته تر و بارزتر از اراده و خواست انسان نشان داده شود. این اقتدار نیروهای نامرئی، در تمام زمینه ها اعم از امور طبیعی و نظامهای اجتماعی خود را نشان داده و تقریباً در همه جا به یک اندازه نفوذ دارد و همه چیز از تقدیر ناشی میشود؛ تقدیر کوری که انسان اسیر دست و پا بسته ی آن است و نمیتواند در برابر آن کاری کند. به همین خاطر عاملان اجتماعی به جای تلاش در جهت اصلاح و بهبود اوضاع، تفکر و تدبیر، به تنبلی مطبوع، ترک مسئولیت و اندیشه ی تسلیم در برابر سرنوشت محتوم روی می آورد. ذهن طلسم انگار با ایجاد ارتباط و پیوند، بین عوامل ماورائی و رویدادهای زمینی، و مصروف شدن در امور دیگر، میخواهد مشکلات و نا ملایمات و مصائب را عمدا بدست فراموشی سپرده و از مواجهه و رویا رویی با آنها فرار کند. ذهنیت طلسم انگار «دین» را بر اساس ساختار ذهنی خود تفسیر مینماید و از آن به عنوان یک ابزار مسکن و آرامش بخش و توجیهات خطاهای خود استفاده می کند. این نگاه است که دین را به افیونی برای توده ها تقلیل می دهد. پیامد عملی تفکر طلسم انگاری در عمل، جبر انگاری است. در تفکر جبرگرایی انسان فاقد قدرت تصمیمگیری و اراده است. تمام سرنوشت او توسط نیروها و قدرتهای دیگر تعیین میشود. زندگی وی تحت تأثیر قواعدی ثابت و لایتغیری است که وی هیچ نقشی در ایجاد، بقا و تغییر آن ندارد. بله انسان عمل می کند اما نه آنگونه که خودش می خواهد، بلکه آن گونه که نیروهای بیرون از انسان می خواهد. نقش انسان نهایتا به راز و نیاز و زاری و تضرع و قربانی دادن خلاصه می شود. تا از این طریق بتواند نیروهای ماورایی را قانع بسازد به امید اینکه در سرنوشت شان تغییر ایجاد شود. توجیهات تقدیر گرایانه از پدیدهای انسانی و طبیعی و انداختن تقصیر به گردن خداوند، بدتر از اصل گناه است. چون نه تنها مشکل را حل نمی کند بلکه باورهای مردم را نسبت به دین نیز خراب نموده و تیشه زدن به ریشه دین است.

نویسنده: امان الله فصیحی

انتهای پیام

www.af.shafaqna.com