شفقناافغانستان-پشتونی مثل حكمتيار در يك حالت عادی هيچگاهی يار مزاری و دوست هزاره شيعه نميتواند باشد.
حكمتيار بيش ازينكه يك پشتون محض باشد، يك مهره پاكستانی- امريكایی است كه توسط همانها منحيث يك پروژه قرار است نقش بازی نماید و مقاصد آنها را در افغانستان و منطقه اجرا نماید.
حكمتيار قرار است بر طبق پروژه و برنامه ی جدید isi و واشنگتن قرار است طالبان را با ادعای ايدئولوژيك اسلامی – پشتونوالی مهار كند و پروژه داعش را در افغانستان موفق سازد.
با توجه به اينكه افراد حكمتيار همه در صف داعش جمع شده اند و از شرق تا شمال و جنوب صدای داعش از هنجره ی حزبی های سابق بيرون ميشود، سرنوشت هزاره های شيعه را در آينده چه خواهد شد؟
پیام عیدی 1992 گلبدین را که هزاره ستیزی در آن بصورت وحشت ناک هویدا بود را چگونه با توجه به چیدمان مهره های سوخته شطرنج در صفحه افغانستان توجیه نمائیم.
بسیار ایده آلانه و غیر واقع بیانه است که هزاره های افغانستان یکی از کتله های بزرگ قومی در این کشور بتوانند با آمدن چنین شخصی در حکومت باقی بمانند.
هر چند که قدرت حکمتیار را نمیتوان در جامعه افغانستان نادیده گرفت، قدرت و نفوذی که از اشرف غنی و عبدالله و سایر مهره های سیاسی رانده شده از حکومت بسیار منسجم تر و قوی تر مانده است به گونه ای که در تمامی ادارات و پایه های حکومتی مستقیم و غیر مستقیم نقش دارد و اعمال نفوذ انجام می دهد.
گر امروزحزب وحدت و افرادش را موشکافانه بررسی نمائیم به دور تعصب و نفرت، خالی از اشکالات نبوده و نیست و نخواهد بود.
اکنون هم همان سراپا تناقض و کج فهمی های دوران جهاد و ماقبل جهاد را ادامه می دهد،ما هزاره ها زود است تا سیاستمدار پخته ای شویم، با خوش خدمتی به سرنوشت محمدی و اتاق فکر غنی مبتلا خواهیم شد.
هنوز عبرت از سرنوشت جمعی تاریخی گذشتگانمان نگرفته ایم باید بارها به زمین بخوریم تا برای هفت نسلمان عبرت تاریخی شویم تا به هر گرگی که به ما به چشم طعمه لبخند زد از دل و جان برایش سگ وفادار نشویم برای حفاظت از آرمانها و مقاصدش.
تجربه ثابت کرده در تاریخ سیاسی افغانستان هر گاهی در هر مرحله ای توافق نمودیم چنان سرکوب شدیم که تا چند دهه حتی نسلهای بعدیمان هم نتوانست کمر راست نماید…
رحیمه هزاره ای