هنر، کلمهی آشنا و مأنوس برای مردم افغانستان است. مردم ما از سالها با “هنر” به شکل عام آن عجین بوده اند.
به گزارش شفقنا افغانستان از جمهور، امروز نیز، نام هنر و هنرمند زبانزد عام و خاص این وطن است؛ تا جایی که بخشی از زندگی مردم شهرنشین این جغرافیا را توجه به هنر و هنرمند تشکیل میدهد.
اما این مفهوم، به تناسب شهرتش، از غربت زیاد، رنج میبرد. به همان اندازه که این نام آشنا است، غریب هم میباشد. تا جایی که در شرایط فعلی، این پدیده نتوانسته است جایگاه واقعی خود را پیدا کند. به نظر میرسد، با اینکه هنر در گذشتهها، جایگاه بلند و ممتازی میان مردم افغانستان داشته، اما امروز از نگاه کیفی، از آن عظمت که انتظار می رود، برخوردار نیست.
پس برای تثبیت جایگاه هنر در کشور، باید عوامل ضعف و قوت این پدیده را شناسایی و آسیب شناسی کرد.
عواملی که ما را در شناخت جایگاه هنر کمک می کند، این ها هستند:
هنرمند: هنرمند، آفرینشگر اثر هنری است. او دردها، تجربهها و تفاوتهایی را که در زندگی اجتماعی می بیند، با ایجاد اثر هنری به دیگران انتقال میدهد. به هر اندازه که عمق درک، درد و بیداری او وسیع باشد، میتواند اثرهنری جامعه پذیرتری را از لحاظ محتوایی تقدیم کند.
اما وضعیت هنرمند در افغانستان، متفاوت تر از دیگر کشورها است. در این مملکت، انواعی از هنرمند زندگی میکنند. برخی از هنرمندان ما آگاه، متخصص و دردمند هستند. آنها توانسته اند شاهکارهای هنری بلندی خلق کنند، اما تعداد این قماش اندک اند.
چنین هنرمندانی توانسته اند در عرصهی رشد فرهنگی جامعه، تلاشهای ثمربخشی انجام دهند.
اما برخی از مدعیان هنر کشور، هنرمند نیستند. آنها نه از سواد هنری برخوردارند و نه از استعداد آن را دارند. آمار چنین هنرمندنماها بسیار است و سطح تولیدات اثرهای بظاهر هنری آنان بی شمار. در واقع، چنین هنرمندانی از یک طرف بازار کار هنری را اشغال کرده اند و از جهت دیگر، کیفیت کار هنری را نیز پایین آورده اند.
این قماش از هنرمندان، در بخش های گوناگونی از هنر فعالیت دارند؛ از سینما تا موسیقی و از شعر تا نقاشی و غیره.
به نظر میرسد که افزایش این تعداد ضربه ای به هنر و نوع زندگی فرهنگی مردم افغانستان وارد خواهد کرد.
منتقد هنری: برای اینکه بتوان یک اثر هنری بلند تولید کرد، در کنار هنرمند آگاه، به منتقد رسا نیز نیاز داریم. منتقد در کنار هنرمند، میتواند جایگاه اثر هنری را تعیین و تثبیت کند. منتقد، در واقع با نشان دادن میزان تأثیر اثر هنری، شخصیت، توانایی و مهارت هنرمند را نیز نشانه میرود.
شاید یکی از علتهای اساسی رشد هنر ضعیف و هنرمندان غیر متخصص در کشور، نبود منتقدین متخصص، دقیق و آگاه در کشور باشد. نبود و کمبود این طیف افراد باعث شده که عده کثیری از افراد عام بتوانند دست به ایجاد اثرهای مثلا هنری بزنند. هرچند که این مورد از یک نگاه جنبهی سرگرم کنندهگی دارد، اما از طرف دیگر یکی از عوامل سقوط ارزشهای اثرهای ممتاز در کشور نیز میباشد.
همچنین نبود منتقدان کارفهم باعث شده که برخی مردم نتوانند هنرمند را از غیرهنرمند تفکیک کنند و این عدم تفکیک، سد راه پیشرفت هنر در افغانستان به شمار میرود.
مخاطب اثر هنری: در واقع، هنرمند برای مخاطب، دست به ایجاد اثرهنری میزند. این مخاطب است که هنرمند را تشویق و ترغیب و یا برعکس آن ناامید میکند. نوع مخاطب از نگاههای متفاوت، تاثیر زیادی بر روند کار هنرمند دارد.
هنرمند باید مخاطبش را همراه با ویژگیهای آن بشناسد؛ جنسیت، سواد، سطح زندگی از لحاظ اقتصادی و فرهنگی، اجتماع و روح زمانهی که هنرمند در آن به سر میبرد، برای هنرمند خیلی مهم است. اگر هنرمند، مخاطبش را نشناسد، نمیتواند اثر مورد قبول و پیشتازی تولید کند.
با توجه به این موارد، مخاطبان اثرهای هنری در کشور، از نگاههای گوناگون متفاوت و ناهماهنگ اند. بخش اعظمی از مخاطبان هنر در افغانستان را، افراد بیسواد و کمسواد تشکیل میدهند. عدم آگاهی مخاطب از کیفیت و نوعیت هنر، باعث میشود که در انتخاب اثر هنری با مشکل مواجه شود.
از طرف دیگر، هر مخاطب باتوجه به سطح بینش و آگاهی که دارد، به درک اثر هنری میپردازد؛ بنابراین مخاطبان باسواد، مشوقین هنرمندان متخصص و باسواد و افراد بیسواد، مخاطبان هنرمندان بیسواد و کمتجربه اند.
از این لحاظ، ناهماهنگی اجتماعی و فرهنگی، بیسوادی و عدم درک آنان از پیام واقعی اثرهای هنری باعث شده است که هنرمندان بیتجربه، ناآگاه و بیسواد در جایگاه هنرمندان قدرتمند و آگاه قرار بگیرند.
بنابراین برای این که بتوان در عرصهی رشد هنر در کشور فعالیت ثمربخشی کرد، باید زمینههای افت و زوال هنر در کشور را از بین برده و به جای آن در عرصهی قوت این پدیده به صورت برنامه ریزی شده پرداخت.
همچنین برای اینکه وضعیت این پدیده را بهبود بخشید، نهادهای آموزشی کشور را بیشتر فعال کرد و از فعالیت های هنرمندان آگاه حمایت نمود. با این همه، حمایت از برنامههای هنرمندان واقعی و توجه به وضعیت اقتصادی و سیاسی منتقدین، گام دیگری است که میتواند زمینههای رشد هنر را تقویت کند.
نویسنده: عبدالبصیر مصباح- استاد دانشگاه
منبع: جمهور
انتهای پیام
برای عضویت در تلگرام شفقنا افغانستان لینک زیر را کلیک کنید: https://telegram.me/shafaqnews