سه‌شنبه 28 حمل 1403

آخرین اخبار

لیگ برتر انگلیس؛ چلسی ۶ _ ۰ اورتون

شفقناافغانستان- تیم فوتبال چلسی در هفته سی‌و سوم رقابت‌های...

لغزش کوه در پکتیا جان پنج عضو یک خانواده را گرفت

شفقنا افغانستان - مسوولان ریاست مبارزه با حوادث طبیعی...

نرخ اسعار؛ سه شنبه (28 حمل)

شفقنا افغانستان - نرخ اسعار در بازار مرکزی ارز...

سازمان ملل: 33 درصد از زمین‌های کشاورزی غزه نابود شده است

شفقناافغانستان- سازمان ملل از نابودی بخش‌های وسیعی از زمین‌های...

نرخ پول افغانی در برابر ارزهای خارجی/ 28 حمل 1403

شفقناافغانستان- ارزش پول افغانی در برابر ارزهای خارجی در...

کشته شدن 2 عضو یک خانواده بر اثر رانش کوه در کنر

شفقناافغانستان- مقام‌های محلی طالبان در کنر می‌گویند که رانش...

سنتكام: حمله انتحاری در میدان هوایی کابل در جریان روند تخلیه از افغانستان قابل جلوگیری نبود

شفقناافغانستان- فرماندهی مرکزی امریکا (سنتکام) با نشر یافته‌های یک...

سازمان جهانی صحت: 1200 نفر طی سه ماه گذشته بر اثر بیماری‌های عفونی در افغانستان جان باختند

شفقناافغانستان- سازمان صحی جهان (دبلیواچ‌او) در تازه‌ترین گزارش خود...

مسدود شدن راه های ارتباطی مرکز و والسوالی نورستان بر اثر رانش زمین و سیلاب

شفقناافغانستان- مقام‌های محلی طالبان در نورستان از بسته شدن...

4 کشته و زخمی بر اثر سیلاب در ننگرهار

شفقناافغانستان- مقام‌های محلی طالبان در ننگرهار می‌گویند که سیلاب...

طالبان: در یک سال گذشته 32 هزار و 205 جلد پاسپورت در ولایت غزنی توزیع شده است

شفقناافغانستان- مسئولان طالبان در اداره پاسپورت ‎غزنی از توزیع...

سیاره ای با دمای۲۲۰- درجه+ ویدئو

شفقناافغانستان- ویدئو؛ عجایب خلقت ؛ سیاره ای با دمای۲۲۰-...

مردی با چاقو به یک کشیش کلیسای آشوری در استرالیا حمله کرد

شفقناافغانستان- یک کشیش کلیسای آشوری در سیدنی استرالیا امروز...

مرز آبی عجیب+ ویدئو

شفقناافغانستان_ ویدئو؛ عجایب خلقت/ مرز آبی عجیب

شرکت متا شبکه اجتماعی تردز را در ترکیه تعطیل می کند

شفقناافغانستان- شرکت متا برای عمل به حکم موقت رگولاتور...

10 کودک بر اثر شیوع یک نوع بیماری جلدی در پکتیکا جان باختند

شفقناافغانستان- منابع محلی در پکتیکا از شیوع یک نوع...

حوادث ترافیکی در روزهای عید در افغانستان جان 50 نفر را گرفته است

شفقنا افغانستان - ریاست عمومی پولیس ترافیک طالبان می‌گوید...

طالبان: سطح تولید برق در کشور افزایش یافته است

شفقنا افغانستان - شرکت برق‌رسانی افغانستان (برشنا) زیر اداره...

گشایش خانه تجارت قزاقستان در هرات

شفقناافغانستان- مقام‌های محلی طالبان از سفر علیم‌خان یسین گیلدییف،...

شاهراه سمنگان – بلخ مسدود شد

شفقنا افغانستان - طالبان اعلام کرد که به دلیل...

جبهه مقاومت: حملات ایران علیه اسرائیل دفاع مشروع بود

شفقنا افغانستان - جبهه مقاومت ملی افغانستان حمله ایران...

قتل یک دکاندار با «چاقو» توسط طالبان در بلخ

شفقناافغانستان- منابع محلی می‌گویند که افراد وابسته به مولوی...

رهبران انگلیس و فرانسه از اسرائیل خواستند پاسخ حمله ایران را ندهد

شفقنا افغانستان - سران انگلیس و فرانسه از اسرائیل...

انسان چیست وعلی در برابر این انسان کیست؟

شفقناافغانستان-معنی که اسلام از انسان دارد، عظیمترین و شریفترین معنی‌ای است که برای انسان ممکن است وجود داشته باشد
دکتر علی شریعتی در “کتاب علی، حقیقتی بر گونه اساطیر” بسیار زیبا انسان وامام علی را در برابر انسان شرح می دهد:

از نظرِ اسلام، انسان یک جمع ضدین است! یک سرش پست‌ترین و منفورترین و متعفن‌ترین ذات را دارد که ممکن نیست از آن پست‌تر و کوچکتر‬ ‫و حقیرتر کلمه‌ای در زبان بشر پیدا بشود: از “صلصال کالفخار” و از “حماء مسنون” است (از گِل است، از لَجن است). این، یک سر و یک بُعدِ انسان است.‬

‫آن وقت (در کنارِ) همین لجن و همین حماء مسنون ـ که ساخته شدهٔ خدا است ـ مقدس‌ترین و متعالی‌ترین معنایی که در ذهن بشر ممکن است مُتِصوّر‬ ‫شود، درون او را ساخته، فطرت او را ساخته و بُعدِ دومِ او را ساخته و آن، “خدا” یا “روح خدا” است. مسلماً در اینجا تعبیرِ ادبی است والا “خدا “، “روح‬ ‫خدا”، مثل یَدِ خدا که میگوییم معنای تعبیرِ ادبی است. یعنی از یک طرف ساختمان انسان یک لجن متعفن است، از آن طرف دیگرش روح خداوند‬ ‫است که در او دَمیده شده. بنابراین این موجود دارای دو بُعد است که یک بُعدش در پست‌ترین و مُنحط‌ترین سطح قرار دارد و یک سرش در آخرین قله‬ ‫‫امکان تعالی و عظمت است، که روح خداوند است که در انسان و در آدم دَمیده. این انسان کُلی است، این انسان حقیقی است. انسان موجود، یعنی انسان‬ ‫‫عینی خارجی ـ یعنی ما همه‌مان ـ میان این دو قطب: قطب “لجن و خاک”، و قطب “خدا و روح خدا ” در حرکت هست. این مسیرِ انسان است، این‬ ‫مسیرِ زندگی انسان است؛ مسیری که آغازش حماءٍ مسنون، لجن، پستی، حقارت، زَبونی و گِل رسوبی است (عادت دارد به رسوب، عادت دارد ته نشین‬ ‫بشود، دلش میخواهد همین جوری بیفتد)، و یک سرمَنزلش مطلق روح خدا است! بنابراین در این داستان، هم زندگی انسان، هم رسالت انسان در‬ ‫روی این زمین و هم خودِ انسان معنی شده. بنابراین انسان موجودی است که در راهِ طی کردن فاصله میان خاک تا خدا است. این راه نامش “مذهب”‬ ‫است، و آن مقصد و سرمنزل، “انسان” است.‬

‫این معنی که اسلام از انسان دارد، عظیمترین و شریفترین معنی‌ای است که برای انسان ممکن است وجود داشته باشد، و حتی در میان همه مکتب‌های‬ ‫انسان پَرستی (یعنی اومانیسم)، از آتن تاکنون، در این سه هزار سال ـ که فلاسفه مختلف اومانیست، انسان پرست و اصالت انسانی بودند ـ هرگز معنیای‬ ‫با این عظمت در هیچ یک از مکتبها نبوده. یکی از آن مکتبهای اومانیستی بسیار معروف و مشخصترین مکتب اومانیستی امروز، “اگزیستانسیالیسم”‬ ‫آقای سارتر، یا هایدگر است. من اگر فرصت داشته باشم خواهم گفت که چگونه سارتر، هایدگر، یا مارسل که اصالت اْنسانی هستند و انسان را مجزا از‬ طبیعت میدانند و انسان را یک تافته جدا بافته‌ای در عالم خلقت میدانند، و حتی معتقد هستند که انسان به قدری عظمت دارد که نیازی به واجب‌الوجود‬ ‫و خدا ندارد، اینها معنی‌ای حقیرتر از معنی اسلام در داستان آدم، برای انسان قائلاند.‬

‫بنابراین، رسالت انسان از لحاظ اسلام این است. هم تاریخ، هم روان شناسی انسان در تاریخ، هم فرهنگهای بشری و هم همه ادبیات و هنرِ انسان در‬ ‫طول تاریخ، این معنی را نشان میدهد. چه جور؟ نشان میدهد که انسان در همه شکلهای زندگیش، چه (زمانی که) به صورت بَدوی و بیابان‌نشین‬ ‫زندگی میکرده ـ حتی لباس و خانه نداشته، قبل از ِاسکانش بر روی زمین و زندگی کشاورزی ـ و چه امروز، آنچه که وجهِ مشترک همه دوره‌ها و‬ ‫همه انواعِ تمدنها و فرهنگها و مذهبها در طول تاریخ بشری هست، اینست که انسان هر وقت از روزمرگی، زندگی معمولی‌اش و گرفتاریش (مثل‬ ‫شکار، مثل غذا خوردن، مثل جنگیدن و مثل این اشتغالات روزمره‌اش) فارغ میشده و گوشه‌ای مینشسته و به خودش فکر میکرده و به این عالم فکر‬ ‫میکرده، در اینجا دچارِ یک اندوه، دچارِ یک تزلزل و یک دغدغه میشده و این تزلزل و دغدغه در تمامِ آثارِ هنری تاریخ بشر وجود دارد. این تزلزل و‬ ‫دغدغه ناشی از اینست که انسان ـ حتی انسان بَدوی و انسان اولیه‌ای که برای ما اثری از ادبیات، از نقاشی، از طرزِ ساختمان زندگی، از افکار و عقایدش‬ ‫در دسترس ما گذاشته ـ نشان داده که در همان حال احساس میکرده که من مثل اینکه از جنس این عالم نیستم، احساس میکرده که من مثل اینکه‬ ‫از جنس این درخت، این کوه، این جانوران و این پرنده‌ها نیستم، احساس میکرده که یک چیزِ زیادی‌ای بر همه اینها دارد، و احساس میکرده که بیش‬ از آنچه در دسترسش هست به یک چیزی که نمیدانم چیست محتاج است، و نمیدانسته که چیست. این احساس بیگانگی خودش با این عالم، دغدغه‬ ‫و اضطراب دائمی در او به وجود آورده و این اضطراب و دغدغه، بدبینی را به وجود آورده (بد بینی نسبت به همه چیز. به همین زندگی مادی، به این‬ ‫عالم)، و این بدبینی نسبت به این زندگی و نسبت به این عالَم جزء فطرتش است؛ چرا که در همه ادوارِ تاریخی وجود دارد، چرا که در همه انواعِ نژادهای‬ ‫گوناگون وجود دارد و هیچ فرهنگی نیست که از اندوه و اضطراب و بدبینی نسبت به آنچه که واقعیات محسوسش است خالی باشد. این احساس‬ ‫کم بینی و کمبودی که نسبت به این عالم در خودش احساس میکرده و اینکه احساس میکرده مثل اینکه از این عالم زیادتر، بزرگتر و شریفتر است،‬ ‫جزء ذات فطرتش بوده، به دلیل اینکه هیچ وقت این احساس تعطیل نشده. این اعتقاد، که آنچه در نظرِ او هست، کم است و نیازهایی دارد که گر چه‬ به روشنی نمیداند آن نیازها چیست، اما میداند که این عالم و آنچه که محسوس و در دسترسش هست، این نیازها را برآورده نمی‌کند. این اعتقاد و‬ ‫این احساس، بد بینی را در او به وجود آورده، احساس کمبود را در او به وجود آورده، و احساس غربت را در این عالم به وجود آورده. احساس غربت در این‬ ‫عالم و احساس نامتجانس بودن با ماده، جزء ذات احساس او است. حتی در انسان فیلسوف غیرِ الهی امروز، این احساس، فکرِ اولین طرح “جای دیگر” را‬ ‫در مغزش مُنقَّش و متصور کرده؛ احساس اینکه من مال اینجا نیستم، احساس اینکه من در این عالَم غریبم، و احساس اینکه اینجا مثل اینکه کمَم است،‬ ‫اولین طرح عالم دیگر را که از این بالاتر است ـ که من از آنجا هستم، که آنجا شایستگی مرا دارد، و آنچه که من نیاز دارم در آنجا هست ـ در مغزش به‬ ‫وجود آورده.

برای همین است که وقتی در تاریخ فرهنگ‌ها نگاه میکنیم، فرهنگهای بَدوی را که نگاه میکنیم میبینیم، اولین طرح فلسفی‌ای که در‬ ‫مغزِ انسان ابتدایی طرح شده، اعتقاد به دو جهان بودن است!

این کلمه “فطرت” چقدر در قرآن خوب استعمال شده. من مخالفم با آن که بگویم مذهب غَریزی است. غریزه و فِطرت نزدیک به هم هست ولی‬ ‫یکی نیست: فطرت یعنی ساختمان آدم، و غریزه یعنی، حالات یا خصوصیات و نیروهایی که در سرشت انسان و در فطرت انسان نهاده شده و انسان را‬ ‫به طورِ ناخودآگاه به جایی میکشاند. ولی مذهب چنین نیست؛ مذهب یک غریزهٔ ناخودآگاهِ کور در انسان نیست (مذهب غریزی نیست)، مذهب فطری‬ ‫است، یعنی به طورِ خودآگاه در ذات و نهادِ انسان نهاده شده است که (به وسیله آن) او باید راهی را بپیماید و پیدا کند برای رسیدن به نجات، برای‬ ‫رسیدن به آن نمیدانم کجایی که کامل است، چون اینجا ناقص است، و احساس کمبود میکند، از جنس آن دنیا است و آنجا وطنش است و اینجا‬ ‫غُربت است. در این عالم که غربت اوست، این ناله را ما از زبان و از حلقومِ انسانهایی میشنویم که هیچ شباهتی به هم ندارند. آن آدمهایی که در تاریخ‬ ‫با هم متناقضند، این نالیدن از این عالم را داشته‌اند. من معتقدم و مسلماً کاملاً روشن است که ناله گیلگَمِش که حماسه غم انگیزِ گلیگَمِش را به‬ ‫وجود آورده ـ ناله از غربت این عالم، و ناله برای نجات از این عالم ـ که نمیداند کجا است ـ است. و من معتقدم که این روح بزرگ و پُر از شگفتی و پُر‬ ‫از زیبایی، علی، (همان ناله را نیز داشته است).‬

‫آیه‌ای در ِانجیل هست که من خیلی این آیه را دوست دارم و فکر میکنم که اگر همه انجیل تحریف شده باشد این سخن، بوی سخن یک پیغمبر‬ ‫را میدهد و فکر نمیکنم کسانی که به تحریف یک کتاب آسمانی میپردازند این قَدر شُعور و ذوق داشته باشند که چنین جمله‌ای را بسازند! میگوید‬ که:‬
“‫ای انسانها! (انسان بزرگ و مستقل میخواهد بسازد) ای انسانها! از راه‌هایی مَروید که رَوندگان آن بسیارند، از راه‌هایی بروید که رَوندگان آن کمَند!‬”
‫چرا که تاریخ، تکامل، مال کسانی است که خودشان راهِ تازه انتخاب کرده‌اند یا راههایی را انتخاب کرده‌اند که هنوز انسانها، و تودهٔ مردمی که همیشه‬ ‫دنباله رو هستند و همیشه دیگران برایشان فکر میکنند و تصمیم میگیرند از این راهها نمیروند. از راههای بروید که روندگان آن کمند، از راههایی مَروید‬ ‫که روندگان آن بسیارند. علمای قسطنطنیه برای اینکه به مَضمون این آیه عمل بکنند هیچ وقت از توی خیابانها رد نمیشدند، از کوچه پَس کوچه‌ها رد‬ ‫میشدند!‬ ‫و این نشان میدهد که گاه یک زیبایی، یک عُمق، عظمت یک فکر، یک سخن و یک اندیشه در اندیشه‌هایی که لیاقت فهم آن عظمت را ندارند، به‬ ‫چه صورت مُضحکی تَجلی میکند به چه صورت مُضحکی به نتیجه میرسد.‬

‫و علی یکی از آن شخصیتهای بزرگی است که به نظرِ من بزرگترین شخصیت انسانی است ( پیغمبر را باید سوا کرد که رسالت خاصی دارد )، که از‬ ‫همه وقت، امروز نا شناخته‌تر است و کاش ناشناخته میبود، بد شناخته‌تر است، و کاش نمیدانستیم که کیست و مُحققین او را برای اولین بار میشناختند.‬

‫گاه علی را که توی این جنگها، یک قهرمان شمشیر زن است، توی شهر یک سیاست مدارِ پُر تلاش حساس است و توی زندگی یک پدر و یک همسرِ بسیار‬ ‫مهربان و بسیار دقیق است ـ و یک انسان زندگی است در همه ابعادش ـ میبینیم و گاه ـ تاریخ میگوید ـ تنها، در نیمه شبها، توی نخلستانهای‬‫ اطراف مدینه میرفته و نگاه میکرده که کسی نبیند و نشنود و بعد سر در حلقومِ چاه فرو میبرده و مینالیده! هرگز، من نمیتوانم قبول کنم که رنجهای‬ ‫مدینه و رنجهای عَرب و جامعه عَرب و حتی جامعه اسلامی و حتی یارانش، این روحی را که از همه این آفرینش بزرگتر است، وادار به چنین نالیدنی‬ ‫بکند، هرگز! دردِ علی خیلی بزرگتر است و آن درد خیلی باید دردِ نیرومندی باشد که این روح را این اندازه بی‌تاب بکند!

مسلماً این همان دردِ انسانی‬ ‫است که خود را در این عالم زندانی میبیند، انسانی است که خود را بیشتر از این عالم میبیند و احساس خفِقان در این عالم میکند. مسلماً هر کس که‬ ‫انسان‌تر است بیش از آنچه هست در خود نیاز احساس میکند، زیرا انسان به میزانی که برخوردارتر است انسان نیست، بلکه انسان به میزانی که خود را‬ نیازمندتر احساس میکند، انسان است، و مسلماً علی بیش از هر انسانی احساس نیازهای متعالی‌ای که در این عالم نیست میکرده، و بیش از هر کسی‬ ‫در این عالم احساس غربت میکرده، و بیش از هر کسی باید غَریبانه در این آفرینش بِنالد و این ناله است که چنین روحی را، علی را، به چنین ناله‌ای‬ ‫وادار میکند.‬

انتهای پیام

Www.af.shafaqna.com

اخبار مرتبط