شفقناافغانستان –مانه به بهانه بازی برگشت پاریسنژرمن – لیورپول گفتوگوی مفصلی با روزنامه اکیپ داشته و در آن در مورد بخشهای متفاوتی از زندگی شخصی اش، علاقه اش به خواندن نماز و سطح حرفهای فوتبالش حرف زد.
به گزارش شفقناافغانستان؛ سادیو مانه ستاره سنگالی لیورپول در مدت زمان کوتاهی تبدیل به یکی از بهترین بازیکنان یورگن کلوپ شده؛ او که از یک روستای دور افتاده در آفریقای جنوبی خودش را به سطح اول فوتبال رسانده حالا در کنار صلاح و فیرمینو تبدیل به یکی از خطرناکترین مثلثهای دنیا شدهاند. مانه به بهانه بازی برگشت پاریسنژرمن – لیورپول گفتوگوی مفصلی با روزنامه اکیپ داشته و در آن در مورد بخشهای متفاوتی از زندگی شخصی اش، علاقه اش به خواندن نماز و سطح حرفهای فوتبالش حرف زد. بخشی از صحبتهای او را در زیر میخوانید.
*اول از بازی رفت شروع کنیم؛ چه خاطرهای از تقابل با پاریسنژرمن در آن بازی داری که ۳ بر ۲ لیورپول برنده شد؟
طبیعتاً همان گلی که فیرمینو آخر بازی (دقیقه ۹۲) زد. بازی بسیار سختی بود ولی همزمان هم مطمئن بودم که برنده میشویم. وقتی در خانه با لیورپول بازی میکنی، چنین حسی به تو دست میدهد که این تیم با حمایت هوادارانش، تیم بسیار گردن کلفتی است. وقتی برای لیورپول در خانه بازی میکنی چنین حسی به تو دست میدهد که میتوانی هر تیمی را شکست دهی.
*نظرت درباره عملکرد پاریسنژرمن در بازی رفت چه بود؟
آنها تیم بسیار قویای بودند؛ نشان به آن نشان که بازی ۲ بر صفر باخته را ۲-۲ کردند. به نظر من سطح بازی پاریسنژرمن همسطح بهترین باشگاههای انگلیسی مثل چلسی، سیتی و یا یونایتد است.
*پاریسنژرمن در این فصل همه بازیهایش را در لیگ برده. این موضوع در انگلیس دیده شده؟ مطبوعات درباره اش چیزی نوشتهاند؟
بله، گهگاهی چیزهایی مینویسند. البته میدانم که خود فرانسویها بعضی وقتها درباره پیاسجی، چیزهای منفی مینویسند؛ از جمله اینکه بازی در لیگ یک برای این تیم خیلی ساده است و از این دست موارد ولی من قبول ندارم. فکر میکنم بازیکنان پاریسنژرمن بردهای سریالی فوق العادهای را رقم زدهاند.
*اول از بازی رفت شروع کنیم؛ چه خاطرهای از تقابل با پاریسنژرمن در آن بازی داری که ۳ بر ۲ لیورپول برنده شد؟
طبیعتاً همان گلی که فیرمینو آخر بازی (دقیقه ۹۲) زد. بازی بسیار سختی بود ولی همزمان هم مطمئن بودم که برنده میشویم. وقتی در خانه با لیورپول بازی میکنی، چنین حسی به تو دست میدهد که این تیم با حمایت هوادارانش، تیم بسیار گردن کلفتی است. وقتی برای لیورپول در خانه بازی میکنی چنین حسی به تو دست میدهد که میتوانی هر تیمی را شکست دهی.
*نظرت درباره عملکرد پاریسنژرمن در بازی رفت چه بود؟
آنها تیم بسیار قویای بودند؛ نشان به آن نشان که بازی ۲ بر صفر باخته را ۲-۲ کردند. به نظر من سطح بازی پاریسنژرمن همسطح بهترین باشگاههای انگلیسی مثل چلسی، سیتی و یا یونایتد است.
*پاریسنژرمن در این فصل همه بازیهایش را در لیگ برده. این موضوع در انگلیس دیده شده؟ مطبوعات درباره اش چیزی نوشتهاند؟
بله، گهگاهی چیزهایی مینویسند. البته میدانم که خود فرانسویها بعضی وقتها درباره پیاسجی، چیزهای منفی مینویسند؛ از جمله اینکه بازی در لیگ یک برای این تیم خیلی ساده است و از این دست موارد ولی من قبول ندارم. فکر میکنم بازیکنان پاریسنژرمن بردهای سریالی فوق العادهای را رقم زدهاند.
*و خب به نظرت بازی برگشت چطور میشود؟
میدانیم که بازی پرحرارتی میشود. ما میرویم تا نتیجه خوبی بگیریم. به هرحال چاره دیگری هم نداریم، چون اگر شکست بخوریم دیگر کارمان گره میخورد (لبخند میزند) ولی اگر ببریم تقریباً صعود میکنیم. این بازی به نوعی تبدیل به بازی تک حذفی شده است…
*با توجه به مصدوم شدن امباپه و نیمار، آیا نگاه تیم شما به این بازی تغییر هم کرده است؟
هرگز. اصلاً نباید تمرکزمان روی این باشد که آنها بازی میکنند یا غایب هستند، چون حتی اگر آنها هم بازی نکنند باز خط حمله پاریسنژرمن با کاوانی، دراکسلر و دیماریا حسابی قدرتمند است. مهاجمانی که همگی منتظر این هستند تا ما کوچکترین فرصتی در اختیارشان بگذاریم.
*لیورپول در این فصل دو بازی خارج از خانه اش در لیگ قهرمانان را باخته. یکی به ناپولی و دیگری به ستاره سرخ. این شکنندگی بیرون از آنفیلد را چطور توضیح میدهید؟
نمیدانم… جایی برای توجیه نیست ولی شاید بیارتباط با خستگی نباشد، چون در این فصل بازیهای زیادی داشتهایم که در آن برنده شدهایم.
*ابتدای فصل گذشته، برای اولین بار که تو کنار محمد صلاح و فیرمینو بازی کردی، خیلی سریع حس نکردی که این مثلث میتوانند مکمل یکدیگر باشند؟
نه، همه چیز به مرور زمان شکل گرفت. من قبلش یاد گرفته بودم چطوری کنار فیرمینو بازی کنم، بعد هم که صلاح اضافه شد. خب، از آنجا که صلاح بازیکن خیلی قویای است نیاز به زمان برای سازگار شدن با او نبود. خیلی سریع از راه رسید و کلی گل زد. همان ابتدای فصل گذشته کلوپ خیلی به صورت چرخشی از بازیکنان استفاده کرد تا اینکه ما از جامحذفی کنار رفتیم. بعد از آن بود که مربی، ما سه تا را بیشتر کنار هم بازی داد. خودمان هم نمیدانستیم که کار اینقدر خوب پیش میرود…
*رابطه تان بیرون از زمین هم با همدیگر همین قدر خوب است؟
بله، خیلی صمیمی هستیم. همیشه در تمرینات شوخی میکنیم و از بودن با یکدیگر لذت میبریم.
*آیا یورگن کلوپ شما سه تا را گهگاهی دور هم جمع میکند تا برایتان تمرینات خاصی بگذارد؟
بله، البته اول فصل چنین کاری را کرد ولی هیچ وقت درباره صحبت کردن برای برنامههای تهاجمی نبوده است، در این زمینه او به شم ما اعتماد دارد. وقتی با ما جلسه میگذارد برای توضیح دادن درباره پرسینگ از بالا و زمانی است که توپ را از دست میدهیم. او همیشه یک چیز را برایمان تکرار میکند: «اگر بتوانیم از همان بالا پرس کنیم و توپربایی داشته باشیم، گلزنی راحتتر است».
*مثلث شما فصل پیش در لیگ قهرمانان اروپا خیلی پرکار بود. شکست در فینال برابر رئالمادرید را چطور هضم کردید، با مصدومیت صلاح که روی خطای راموس در همان دقیقه ۳۰ رخ داد و او را از دست داید چطور کنار آمدید؟
آن خطا درست کنار من رخ داد و خیلی سریع متوجه شدم که بازی برای صلاح تمام شده است. طبیعتاً اتفاق سختی بود، چون صلاح برای ما بازیکن بسیار مهمی است. اگر او بود ممکن بود بازی را ببریم. از این گذشته با خروج صلاح از زمین شیوه بازی من تغییری نکرد. از همان دقیقه اول من خیلی با تمرکز بازی کردم. وقتی تو در فینال برای تیمی مثل لیورپول بازی میکنی، باید با تمام جان و دل بازی کنی، حالا هر اتفاقی که میخواهد بیفتد.
*یک ویدئو ابتدای ماه سپتامبر از تو منتشر شد که خیلی سروصدا کرد. تو رفته بودی و توالتهای یک مسجد در لیورپول را میشستی… چرا در چنین شرایطی فیلم گرفته بودی؟
من مسلمانم و ۵ بار در روز نماز میخوانم، به محض اینکه بتوانم هم نمازم را در مسجد میخوانم. یکبار که به مسجد رفته بودم یکی ازدوستان خوب قدیمیام، یک غنایی را دیدم. او را دعوت کردم تا بعد از خواندن نماز در مسجد به خانه من بیاید و با هم چای بنوشیم ولی او به من گفت: «نه، باید کار کنم. باید توالتهای مسجد را بشویم». به او گفتم، خب، بیا با هم این کار را کنیم. در همان لحظه کسی از ما فیلم گرفت، من از او خواستم این فیلم را روی اینترنت منتشر نکند. او هم قسم خورد چنین کاری نمیکند ولی فردایش آن فیلم روی اینترنت بود (نفس میکشد)، خب، مشکل حادی نیست…
میدانیم که بازی پرحرارتی میشود. ما میرویم تا نتیجه خوبی بگیریم. به هرحال چاره دیگری هم نداریم، چون اگر شکست بخوریم دیگر کارمان گره میخورد (لبخند میزند) ولی اگر ببریم تقریباً صعود میکنیم. این بازی به نوعی تبدیل به بازی تک حذفی شده است…
*با توجه به مصدوم شدن امباپه و نیمار، آیا نگاه تیم شما به این بازی تغییر هم کرده است؟
هرگز. اصلاً نباید تمرکزمان روی این باشد که آنها بازی میکنند یا غایب هستند، چون حتی اگر آنها هم بازی نکنند باز خط حمله پاریسنژرمن با کاوانی، دراکسلر و دیماریا حسابی قدرتمند است. مهاجمانی که همگی منتظر این هستند تا ما کوچکترین فرصتی در اختیارشان بگذاریم.
*لیورپول در این فصل دو بازی خارج از خانه اش در لیگ قهرمانان را باخته. یکی به ناپولی و دیگری به ستاره سرخ. این شکنندگی بیرون از آنفیلد را چطور توضیح میدهید؟
نمیدانم… جایی برای توجیه نیست ولی شاید بیارتباط با خستگی نباشد، چون در این فصل بازیهای زیادی داشتهایم که در آن برنده شدهایم.
*ابتدای فصل گذشته، برای اولین بار که تو کنار محمد صلاح و فیرمینو بازی کردی، خیلی سریع حس نکردی که این مثلث میتوانند مکمل یکدیگر باشند؟
نه، همه چیز به مرور زمان شکل گرفت. من قبلش یاد گرفته بودم چطوری کنار فیرمینو بازی کنم، بعد هم که صلاح اضافه شد. خب، از آنجا که صلاح بازیکن خیلی قویای است نیاز به زمان برای سازگار شدن با او نبود. خیلی سریع از راه رسید و کلی گل زد. همان ابتدای فصل گذشته کلوپ خیلی به صورت چرخشی از بازیکنان استفاده کرد تا اینکه ما از جامحذفی کنار رفتیم. بعد از آن بود که مربی، ما سه تا را بیشتر کنار هم بازی داد. خودمان هم نمیدانستیم که کار اینقدر خوب پیش میرود…
*رابطه تان بیرون از زمین هم با همدیگر همین قدر خوب است؟
بله، خیلی صمیمی هستیم. همیشه در تمرینات شوخی میکنیم و از بودن با یکدیگر لذت میبریم.
*آیا یورگن کلوپ شما سه تا را گهگاهی دور هم جمع میکند تا برایتان تمرینات خاصی بگذارد؟
بله، البته اول فصل چنین کاری را کرد ولی هیچ وقت درباره صحبت کردن برای برنامههای تهاجمی نبوده است، در این زمینه او به شم ما اعتماد دارد. وقتی با ما جلسه میگذارد برای توضیح دادن درباره پرسینگ از بالا و زمانی است که توپ را از دست میدهیم. او همیشه یک چیز را برایمان تکرار میکند: «اگر بتوانیم از همان بالا پرس کنیم و توپربایی داشته باشیم، گلزنی راحتتر است».
*مثلث شما فصل پیش در لیگ قهرمانان اروپا خیلی پرکار بود. شکست در فینال برابر رئالمادرید را چطور هضم کردید، با مصدومیت صلاح که روی خطای راموس در همان دقیقه ۳۰ رخ داد و او را از دست داید چطور کنار آمدید؟
آن خطا درست کنار من رخ داد و خیلی سریع متوجه شدم که بازی برای صلاح تمام شده است. طبیعتاً اتفاق سختی بود، چون صلاح برای ما بازیکن بسیار مهمی است. اگر او بود ممکن بود بازی را ببریم. از این گذشته با خروج صلاح از زمین شیوه بازی من تغییری نکرد. از همان دقیقه اول من خیلی با تمرکز بازی کردم. وقتی تو در فینال برای تیمی مثل لیورپول بازی میکنی، باید با تمام جان و دل بازی کنی، حالا هر اتفاقی که میخواهد بیفتد.
*یک ویدئو ابتدای ماه سپتامبر از تو منتشر شد که خیلی سروصدا کرد. تو رفته بودی و توالتهای یک مسجد در لیورپول را میشستی… چرا در چنین شرایطی فیلم گرفته بودی؟
من مسلمانم و ۵ بار در روز نماز میخوانم، به محض اینکه بتوانم هم نمازم را در مسجد میخوانم. یکبار که به مسجد رفته بودم یکی ازدوستان خوب قدیمیام، یک غنایی را دیدم. او را دعوت کردم تا بعد از خواندن نماز در مسجد به خانه من بیاید و با هم چای بنوشیم ولی او به من گفت: «نه، باید کار کنم. باید توالتهای مسجد را بشویم». به او گفتم، خب، بیا با هم این کار را کنیم. در همان لحظه کسی از ما فیلم گرفت، من از او خواستم این فیلم را روی اینترنت منتشر نکند. او هم قسم خورد چنین کاری نمیکند ولی فردایش آن فیلم روی اینترنت بود (نفس میکشد)، خب، مشکل حادی نیست…
*وقتی به مسجد میروی، به طور کلی شرایط چطور سپری میشود؟ از تو هنگامی که میخواهی خارج شوی، امضا نمیخواهند؟
نه، من را راحت میگذراند. مردم من را میشناسند، چون من جزئی از خانوادهشان هستم. هیچکس مزاحم نمیشود و این خیلی خوب است.
*این میل تو که نمیخواهی خودت را زیادی نشان دهی از کجا نشأت گرفته است؟
برای من موردی طبیعی است. من از یک روستای کوچکی در سنگال میآیم. پدرم پیشوای آن روستا بود و وقتی که فقط یازده سالم بود مرد. مادرم، عمویم و مادربزرگم من را بزرگ کردند. جوان که بودم در مزرعه برنج و بعد هم بادام زمینی کار میکردم. خب، هر تابستان که به خانه برمیگردم باز هم چنین کاری را میکنم… در روستا، تواضع داشتن یک ارزش مهم است.
*نگران نیستی که این تواضع در ادامه مسیر حرفهایات، تو را تنبیه کند؟
نه، چون تواضع مانع از این نمیشود که خیلی جاهطلب باشم. فهمیدهام که برای رسیدن به سطح بالا باید چیزهای زیادی را قربانی کنم و حسابی روی غذا، استراحت و نظم، نکتهسنج باشم.
*البته تو همزمان خیلی هم مراقب مدرسهای هستی که هزینه ساختش در بامبالی، همان روستای محل تولدت، پرداختهای. مدرسهای که برای بچههای ۷ تا ۱۵ سال درنظر گرفته شده…
بله، این مدرسه، پروژهای است که به قلبم بسته شده. ساختن از تابستان شروع شده و هر دو هفته عکسهای جدیدی به دستم میرسد تا نشان دهند روند ساخت چطور پیش میرود. امیدوارم تا یک ماه دیگر، ساختنش کامل شود. همانطور که میدانید در آفریقا، دولت معمولاً روستاها را فراموش میکند. وقتی در بامبالی زندگی میکردم مجبور بودم به داکار برم تا یک بازیکن حرفهای شوم. حالا دوست دارم نوجوانانی که در بامبالی زندگی میکنند، همانجا بمانند.
منبع: خبرورزشی