به باور برخی از خبرنگاران، کشور در حال حاضر در یک وضعیت مبهم سیاسی به سر میبرد و خبرنگاری با تهدید و ترس همراه است.شاید بتوانند شهر یاکشور خود را تغییر دهندو برای مدتی نقل مکان کنند اماهیچگاه نمی توانند خبرنگاری را کنار بگذارندزیرا بر این اعتقادند که خبرنگاری هویت آنان است…
هما همتا، خبرنگار از شهر مزار شریف
چهل سال است که ما در شرایط جنگی زندگی میکنیم، درس میخوانیم و کار میکنیم. خبرنگاران در این شب و روز در معرض خطر و تهدید قرار دارند، بهخصوص زنان. بهدلیل وضعیت دشوار و ناامنی در مزار شریف من مجبور شدم برای مدتی به کابل بیایم. میخواهم یک موضوع را تشریح کنم تا سوء تفاهم رفع شود. بسیاریها میگویند که شما میترسید. بلی، من میترسم. اما این ترس باعث میشود تا من بیشتر کار کنم و تلاش کنم تا وضعیت را تغییر دهم. این ترسی نیست که ما را به عقب نشینی وادار بسازد. متاسفانه آینده ما حتی تاریک نیست، اگر تاریک باشد، ما میتوانیم با روزنهیی آنرا روشن بسازیم و ببینیم، اما متاسفانه آینده ما در افغانستان در یک هاله یی از ابهام فرو رفته و ما متاسفانه نمیتوانیم حتی با چراغ روشن کردن ببینیم که چطور میشود. شاید بسیاریها فکر کنند که ما باید از افغانستان بیرون شویم، ولی من فکر میکنم که شاید وضعیت بهتر شود و امیدوار به بهتر شدن وضعیت هستم تا ما بتوانیم در افغانستان زندگی و کار کنیم.
روح الله طاهری، خبرنگار از شهر کابل
خبرنگاری با تهدید و ترس همراه است. ما در شرایط شکننده سیاسی به سر میبریم، در شرایطی که در ۲۴-۲۵ ولایت افغانستان جنگ با گروه شورشی طالبان جریان دارد. در این میان خبرنگاران به حیث سازمانهای بیطرف مسوولیت دقیق اطلاع رسانی را دارد، طبعا در این میان هر دو طرف توقع دارند از رسانهها که جانب آنها را بگیرند. حکومت به حیث نظامی که در ۲۰ سال گذشته در زیر سایه آن رسانهها کار کرده و بارور شده، یک نوع توقع دارد که رسانهها باید مدیون ما باشند و برای ما کار کنند.
ترس از آینده مبهم سیاسی زیاد است، ما چون کار ما خبرنگاری است و با این انس گرفتیم و هویت ما با همین گره خورده، طبعا اگر وضعیت پیچیده هم شود و ما جایی به بیرون هم برویم باز هم همین خبرنگاری ما است، اگر در کشوری دوم پناهنده شویم، باز هم کار ما خبرنگاری است.
علی شیر شهیر، خبرنگار از شهر کابل
تهدیدهای امنیتی دو اتفاق را برای خبرنگارها پیش کرده: ۱. وضعیت دشوار امنیتی باعث شده تا خبرنگاران به خودسانسوری بپردازند، چون خبرنگاران از هر دو طرف مورد تهدید هستند، چه به صورت آنی و یا پشت پرده، عملا تهدید میشوند. این تهدید باعث میشود تا خبرنگاران خود را سانسور بکنند، حتی در شبکههای اجتماعی خود را سانسور بکنند، و آنچه حقیقت است، خبرنگار مجبور است بخاطر حفظ جان خود این حقیقتها را پنهان بکند، نادیده بگیرد و در برخی موارد حتی از رسانه خود بخواهد که همین حقیقت نشر شود تا بتواند جان خود و جان همکاران خود را حفظ کند. اگر من به عنوان خبرنگاری که در چنین شرایط قرار بگیرم، شاید مجبور باشم که ترک کنم (افغانستان را) بخاطر حفظ جان خود و جان فامیل خود و مجبور خواهم بود از گوشه یک کشور دیگر به کار خود ادامه بدهم، اما نمیخواهم از کار خبرنگاری استعفا بدهم.