شفقنا افغانستان- عبدالله عبدالله، رییس اجراییهی حکومت وحدت ملی، در نشست روز دوشنبهی شورای وزیران، با انتقاد صریح از مداخلات پاکستان و حمایت آنها از تروریزم، جاسوسان پاکستان در درون حکومت را تهدیدی بزرگ عنوان کرده و گفت که پاکسازی جاسوسان از درون دولت، از اولویتهای کاری حکومت است.
به نوشته روزنامه اطلاعات روز،عبدالله عبدالله، اولین مقام بلند پایه دولتی است که از جاسوسانِ درون نظام سخن میگوید. پیش از این، عبدالرب رسول سیاف، از رییسجمهور پیشین و رییس حکومت وحدت ملی، خواسته بود که با جاسوسان درون نظام مبارزه کنند و حکومت را از وجود جاسوسان بیگانه و طالبان، پاکسازی کنند. اما هیچیک از مقامات حکومت، درمورد اینکه چه کسانی در درون این نظام جاسوس هستند و چهگونه و برای چه کسانی جاسوسی میکنند، حرفی نزده است.
جاسوسی برای دشمنان افغانستان و نهادهای استخباراتی خارجی از درون نظام افغانستان، قصهای کهنه و ماجرایی سرپوشیده است. وکلای مجلس، رسانهها و کارشناسان، بارها از حضور گستردهای جاسوسان و نفوذیهای دشمن در درون نهادهای دولتی و امنیتی سخن گفتهاند. حتا شماری از مقامات بلندپایهی دولتی، مقامات دیگری را به حمایت از تروریزم متهم کردند و گفتند که انتحاریها و وسایل انتحاری، در بعضی مناطق، با حمایت مقامات بلندپایهی دولتی، انتقال داده شدهاند.
این قصههای کهنه و تکاندهنده، هرگز پیگیری نشدند و هیچ مقام دولتی به این اتهام گرفتار و مجازات نشد. عملکرد دولت در تعقیب و گرفتاری این افراد (جاسوسان)، بسیار کمتر از حرفها و ادعاهایی بوده است که مقامات دولتی و رهبران سیاسی، بارها آن را مطرح کردهاند. گفتن از جاسوس و پیدانکردن او، از چند جنبه قابل تأمل و مسئلهدار است:
یکم: از بزرگترین چالشها این بوده است که در افغانستان، بسیاری از رهبران سیاسی و کسانی که اکنون در قدرت هستند، اعضایی از احزاب و جریانهایی سیاسی بودهاند که عملا از جانب دولتهای خارجی حمایت شدهاند. کسانی که مجاهد بودند و آنان که مقاومت کردند و حتا کسانی که در دولت طالبان و پس از آن کار کردهاند، بقایایی از جریاناتی سیاسی هستند که بسیاری از آنها، متهم به همکاری با شماری از کشورهای خارجی شدهاند. در این رابطه، اسنادی وجود دارد که این احزاب و این افراد، روزگاری به عنوان عضو آن حزب یا جریان سیاسی، از همان حمایت استفاده کرده و در افغانستان، به نفع دولتهای خارجی فعالیت کردهاند.
دوم: سیاستورزی در افغانستان، همواره یا از مجرای قومیت صورت گرفته است یا از مجرای دین. هرآنچه رهبر و سیاستمدار بانفوذ و تأثیرگذار در افغانستان وجود دارد، یا با شعارهای دینی به قدرت رسیده است یا با قومگرایی. سیاستورزی با محوریت دین و قومیت، باعث ستیزهها و دشمنیهای فراوانی درمیان رهبران و سیاستمداران افغانستان شده است. یکی از آسیبهای جدی و طولانی مدت این جدالها و اختلافات، بر سیاست و شیوهی سیاستورزی، این بوده است که افراد و جریانهای سیاسی، یکدیگر را متهم به جاسوسی برای نهادها و کشورهای خارجی مینمایند. کمتر رهبری را میتوان یافت که متهم به جاسوسی برای یکی از کشورهای همسایه یا کشورهای قدرتمند جهان نباشد. با این وصف، شناسایی اینکه چه کسی جاسوس است، دشوار خواهد بود.
سوم: تمام کسانی که در درون این نظام است و برای کشورهای خارجی یا شبکههای تروریستی جاسوسی میکند، افرادی بانفوذ و قدرتمند هستند. اگر دولت قادر به شناسایی این افراد باشد، مبارزه برای محاکمه و مجازات این افراد دشوار و زمانگیر خواهد بود. آنگونه که جنگ با طالبان، جنگ با شماری از نهادهای استخباراتی جهانی است، مبارزه با جاسوسان درون نظام نیز باید با چنین پیشفرضی انجام شود. اکنون، با نفوذی که نهادهای خارجی در درون نهادهای دولتی دارند، مبارزه با جاسوسان درون نظام، کار سهل و آسانی نیست. بسیاری از این جاسوسان، از حمایتهای قدرتمندی در ردههای بالای حکومت و نهادهای خارجی مستقر در افغانستان برخوردارند. حمایت گستردهی درون دولتی و مردمی از جاسوسان و حمایتهای خارجی، از موانع کلان در راستای تصمیم جاسوسزدایی از درون نظام است.
چهارم: آنچه مردم تاکنون از مسئولان حکومت وحدت ملی شنیدهاند، سخن اولویت بندی است و حرفهایی بدون عمل. آنگونه که مسئولان حکومت، وعدههای کلان دیگری نیز به مردم سپردند و کاری از پیش نبردند، آنگونه که ده اولویت دیگر حکومت را عبدالله در آغاز این حکومت به زبان آورد و هرکدام یکی یکی فراموش شد، اکنون، اولویت «پاکسازی نظام از جاسوسان» نیز به نظر میآید که تنها یک حرف باشد و بعید است که مسئولان حکومت وحدت ملی، بر سر عملیکردن آن، صادق و متعهد باشند. شعارزدگیِ هر دو مقام حکومت وحدت ملی و وعدهگرایی آنها برای فریب افکار عمومی، مهمترین چالش برای جاسوسزدایی از نظام است. اضافه بر آن، بعید است که باتوجه به دوقطبیبودن حکومت و مقامات آن، دو طرف بر سر اینکه چه کسی جاسوس است و چه کسی نیست، به توافق برسند.
اما بااینوجود، پاکسازی نهادهای دولتی از جاسوسان نهادهای خارجی و کشورهای همسایه، و پاکسازی نهادهای دولتی از افراد نفوذی گروه طالبان و شبکههای تروریستی، یکی از پیششرطهای اساسی برای تأمین امنیت و مصونیت اطلاعات و پالیسیهای دولتی و امنیتی است. امیدواریم سخن مسئولان حکومت وحدت ملی، تنها یک ادعا نبوده باشد و آنها صادقانه در پی پاکسازی نظام از جاسوسان باشند.
انتهای پیام